اتفاق نیکی که آمریکایی ها برای امید بخشیدن به نوباوهگان بیمارشان ابداع کردند (چند نمونه از فعالیت های بنیاد برآورده کردن آرزو را
اینجا بخوانید)، حالا برای بار دیگر در کشورمان بومی سازی و تکرار شده است؛ با یادآوری این نکته بسیار مهم که این بار نهادی ایفاگر این نقش شده که کمتر چنین چهرهای از آن به یاد داریم.
به گزارش «تابناک»، ساعاتی پیش، مأموران زحمت کش پلیس اهواز، نمایشی رقم زدند که با بسیاری از باورهایمان از نیروی انتظامی تفاوت داشت و به نوعی، بسیار دلنشین تر از انجام وظایف روزمره و روتین این نهاد بود؛ تلاشی تمام قد برای برآورده کردن آرزوی یک کودک مبتلا به سرطان.
بعد از ظهر دیروز، بخشی از مأموران پلیس خوزستان مأموریت ویژه ای داشتند؛ مأمور بودند تا «عباس عبداللهزاده»، کودک 12 ساله سرطانی مبتلا به «نوروبلاسم» را به آرزویش برسانند. کودکی که آرزو داشت پلیس شود و به یاری یک انجمن خیریه و همراهی کم نظیر مأموران انتظامی، روز گذشته به آرزویش رسید.
عباس که لباس مأموران انتظامی را بر تن داشت و درجه های یک افسر روی پاگون لباسش نصب شده بود، خود را در میان مأمورانی میدید که مقابلش احترام نظامی میگذارند، به افتخارش میایسند، او را در بازداشت چند فرد مظنون همراهی میکنند و دست آخر از پیروزی اش در این عملیات، شاد میشوند و به احترامش میایستند.
خدا میداند زمانی که گروه مارش نظامی پشت سر عباس ایستادند و نواختند، در همهمه جمعیت و مقابل دوربین های حاضر در صحنه چه لذتی نصیب عباس شد و پدر و مادر این کودک و دیگر شاهدان این مانور باشکوه چه در دل احساس کردند؛ اما میشود حدس زد که چقدر همه از رقم خوردن این اتفاق زیبا خرسند بودند؛ درست مثل مایی که از شنیدن خبر این ماجرا به خود میبالیم و از وقوع آن شاد میشویم.
نمایشی با شکوه که نمیتوان آن را با هیچ اتفاق دیگری برابر دانست. به ویژه آنکه بدانیم همه این نمایش برای کودکی مبتلا به یکی از بیماری های سخت در ابتدای راه زندگی تدارک دیده شده که میبایست به مانند همسالان خود بی هیچ درد کشیدنی در کلاس های درس حاضر شود، بدود، بازی کند و نگرانی والدینش، آسیب دیدگی های احتمالی در اثر شیطنت کودکی باشد نه خدای ناکرده نگرانی های جانی!
با این ملاحظات است که پی به اهمیت اقدام بی نظیر ماموران انتظامی اهواز میبریم و دوست داریم شاهد تکرار اتفاقاتی از این دست باشیم. اتفاق که نه، برنامه ای بی نظیر که دست اندرکاران آن قطعا میدانستند ایفاگر یکی از فراموش ناشدنی ترین وظایف عمر خود هستند؛ مامورانی که معذور نبودند و بزرگی خود را با خدمت به یکی از کم سن و سال ترین شهروندان به اثبات رساندند.