از آغاز بحران سوریه، گروههای معارض و تروریستی مختلفی که یا از گذشته وجود داشتند و یا تازه تأسیس بودند، فعالیتهای خود را با رویکردهای متفاوت و عمدتاً با محور مشترک تغییر نظام آغاز کردند. این گروهها بعضاً به یکدیگر پیوستند و ائتلافها، شوراها و هیأتهایی را به وجود آوردند تا بتوانند خود را نماینده بخشی از مردم سوریه معرفی کنند و شرایط را در عرصه سیاسی برای برکناری بشار اسد فراهم سازند.
به گزارش «تابناک»، با وجود اشتراک نظر تمامی گروه های مسلح تروریستی بر سر سرنگونی بشار اسد، در اهداف، ایدئولوژی، مشی مبارزاتی و چگونگی تحمیل اراده های خود، افتراق نظر زیادی میان آن ها قابل مشاهده است. از یک سو، از آغاز فعالیت این گروه ها، داعش یا همان القاعده سابق عراق با جدایی از القاعده و تأسیس یک خلافت خودخوانده در حوزه شامات، با شاخه سوری القاعده یعنی جبهه النصره برخورد پیدا می کند که در پی آن، نیروهای زیادی را درگیری ها میان خود از دست دادند.
از سوی دیگر، جبهه النصره و «ارتش آزاد» در مناطق مختلف سوریه و از جمله شمال حلب به جنگ علیه یکدیگر اقدام کردند؛ داعش و احرار الشام به مواضع یکدیگر حمله کرده اند و گروه های شناخته شده و ناشناخته دیگر نیز همین وضعیت را در جبهه های مختلف نبرد در سوریه در مقابل یکدیگر داشته اند.
در همین راستا، با توجه با نقش نیروهای تروریستی مختلف در جنگ داخلی سوریه و به ویژه در درگیری های اخیر حلب، پایگاه تحلیلی- خبری «میدل ایست آی» به وجود اختلاف میان گروه های تروریستی با محوریت گروه «جیش الثوار» پرداخته است.
در این مطلب به قلم «الکس مک دونالد» آمده است: «جنگ داخلی سوریه و نیروهای درگیر در آن، به صورت فزاینده ای در حال پاره پاره شدن و متحدان در حال تبدیل به دشمنان یکدیگر و برعکس هستند».
پس از گذشت پنج سال از شروع بحران در سوریه، خطوط بین متحدان و دشمنان در شمال سوریه که در آن عرب ها علیه یکدیگر و با خواست کردها علیه یکدیگر می جنگند، تیره و تار شده است. در هفته های اخیر، تحت پوشش جت های روسیه و ایالات متحده، کردهای سوریه تحت هدایت یگان های مدافع خلق، موفق به گسترش کنترل خود بر بسیاری از مناطق شدند.
به عنوان مثال، آن ها به سمت کریدور اعزاز در مرز ترکیه پیشروی کردند و یگان های مدافع خلق به نیروهای چهل هزار نفری دموکراتیک کردستان به عنوان یک گروه شبه نظامی تحت حمایت آمریکا با اعضایی شامل مسیحیان، دروزی ها، ترکمن ها، آشوری ها و همچنین اعراب سنی مانند نیروهای «جیش الثوار» و «الصنادید»، ملحق شدند.
در ماه می سال گذشته، جیش الثوار به عنوان امتزاجی از گروه های مخالف مستقر درحلب و زیر پرچم گروه ارتش آزاد علیه نظام سوریه و داعش پایه گذاری شد. اما کمتر از یک سال بعد، در عین آشفتگی ناظران، به سمت اتحاد با واحدهای مدافع خلق کرد حرکت کرد. با این حال، تحلیلگران می گویند، این گروه در تلاش است تا مطابق منافع آمریکا و متحدان تروریست سابق مانند احرار الشام عمل کند.
جیش الثوار برای مبارزه با دولت سوریه و داعش شکل گرفته بود و در آغاز به اتاق عملیات های «فتح حلب» برای هماهنگی مبارزه با دولت سوریه و داعش پیوست؛ اما به زودی به دلیل اختلاف و درگیری با گروه های تروریستی دیگر، مورد طرد این گروه ها قرار گرفت.
ریشه های اتحاد با یگان های مدافع خلق به «اتاق عملیات های آتشفشان فرات» برمی گردد که دیده شد یگان های مدافع خلق و دیگر گروه های متحد آن، موفق به دفاع از شهر مرزی کوبانی در برابر پیشروی های داعش در ژانویه 2015 شدند. در ماه نوامبر، جیش الثوار با حزب اتحاد دموکراتیک کردستان با هدف مبارزه با تروریسم به نمایندگی از داعش ادغام شد.
طارق ابوزید، سخنگوی جیش الثوار به پایگاه خبری میدل ایست آی گفت که ظهور گروه های تروریستی مانند جبهه النصره، اتحاد با واحدهای مدافع خلق را ضروری کرده است. او گفت: «جبهه النصره در سال گذشته به چندین گروه از مخالفان در سال گذشته حمله برده و آن ها را از سوریه بیرون کرده است. اما این گروه ها تحت حمایت و حفاظت واحدهای مدافع خلق، موفق به ورود دوباره به کشور گشته و سپس با یکدیگر متحد شدند».
جیش الثوار شهرت زیادی در میان گروه های تروریستی دارد؛ اما این شهرت به شدت منفی است، چون اولاً با واحدهای مدافع خلق ارتباط دارد و ثانیاً حملات زیادی علیه دیگر گروه های مخالف انجام می دهد.
مولتو سیویراوغلو، تحلیلگر کرد مستقر در واشنگتن، معتقد است که موفقیت، تأثیرگذاری و به رسمیت شناخته شدن یگان های مدافع خلق، باعث شده که این گروه به یکی از جاذبه های اصلی برای بسیاری از گروه ها تبدیل شود. او بر این باور است که ظهور افراط گرایی در سوریه، باعث شده که بسیاری از گروه های سکولار به آغوش یگان های مدافع خلق رانده شوند.
حامیان حزب اتحاد دموکراتیک نیز به این نکته اشاره داشته اند که در مقابل مخالفان سنی تا حد زیادی همگن، مناطق تحت نفوذ حزب اتحاد دموکراتیک شامل یک طیف گسترده ای از اقوام می شود. چهره های ارشد حزب دموکراتیک نیز از اقوام و طیف های مختلف هستند؛ مانند طلال سلو به عنوان سخنگوی حزب از اقلیت ترکمن و حسین اعظم به عنوان همکار عرب معاون رئیس کانتون جزیره.
یک تحلیلگر سوری گفت، استراتژی جیش الثوار برای پیوستن به نیروهای دموکراتیک کردستان، اثبات ضرورت وجود خودش به ایالات متحده بوده است و پس از آن، آن ها قادر به تحمیل دستور کار و سیاست های خود در سوریه خواهند بود.
ناامیدی و قطع روابط با دیگر گروه های تروریستی نیز به معنای این بود که آن ها گزینه های معدودی پیش روی خود دارند. ترکیه، قطر و عربستان از این گزینه ها خارج هستند؛ بنابراین گزینه آن ها آمریکا بوده است.
این تحلیلگر سوری گفت: «من می دانم تا چه اندازه برای آن ها دشوار است. اما گزینه های بهتری وجود داشت. یک سفر به اردن یا دیدار از عربستان می توانست گزینه های خوبی باشند».
در جستجوی وحدت
به رغم اینکه در دیدگاه جیش الثوار گزینه های چندانی وجود نداشت، سخنگوی این گروه هفته گذشته از «تمایل به اتحاد» با دیگر گروه های ارتش آزاد سخن به میان آورد.
با وجودی که جیش الثوار مدعی است، در تضاد و جنگ با النصره و احرار الشام بوده، آن ها مدام با گروه هایی که زیر پرچم ارتش آزاد می جنگیدند و توسط سازمان سیا شناسایی شده بودند نیز برخورد داشته اند.
شاید یکی از دلایل عدم وحدت میان گروه های مسلح تروریستی داخلی که با اختلاف نظر در روش ها، ایدئولوژی ها و اولویت های جنگی خود را نشان داده است را باید در حضور معارضین و تروریست های مختلف غیر سوری حاضر در این گروه ها دانست. در واقع، از آنجایی که افراد خارجی جذب شده در این گروه ها هیچ تعهدی به مردم سوریه و آینده این کشور ندارند، به همین دلیل به چیزی غیر از ملاحظات و منافع متوحشانه فردی و گروهی خود فکر نمی کنند.
بدون شک اختلاف، شکاف و عدم وحدت میان گروه های تروریستی در سوریه، برندگان و بازندگانی داشته است. بازندگان را باید همین گروه های خود- خنثی کننده و حامیان منطقه ای و فرامنطقه ای شان دانست و برندگان را باید نظام سیاسی سوریه به عنوان برنده عمده و کردها نیز به عنوان یکی دیگر از برندگان تلقی کرد.
ویدیویی از بحران در سوریه و تحلیلی از نقش ترکیه در دامن زدن به این بحران را در «تابناک» ببینید: