در اکثر کشورهای مردم سالار جهان، پدیده انتخابات به دلیل فراهم کردن فضای مناسب تعمق و تأمل در رابطه با پدیدههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه، مورد توجه اندیشمندان بوده است.
به عبارت بهتر آنچه از صندوق های رأی بیرون میآید؛ برآیند عقل جمعی یک جامعه است. از همین رو میتواند شاخص تحلیلهای متعدد قرار گیرد.
جدای از این مسئله انتخابات در کنار دیگر ساز وکارهای مشارکت مردم همچنان مهم ترین، بارزترین و قابل اندازه گیری ترین نوع مشارکت افراد در عرصه سیاسی است.
از سوی دیگر انتخابات به دلیل آنکه که پایه های اجتماعی قدرت سیاسی و اخلاق اجتماعی شهروندی را نشان میدهد، میتواند ملاک خوبی برای اندازه گیری توزیع قدرت در جامعه نیز باشد.
در این میان دانش جغرافیای انتخابات به عنوان گرایشی از جغرافیای سیاسی از جمله دانشهایی است که به مطالعه ابعاد فضایی انتخابات و نحوه مشارکت سیاسی افراد در جامعه میپردازد.
از جمله موارد مورد بررسی جغرافیای انتخابات مبحث الگوی فضایی رفتار انتخاباتی است و این مهم یعنی شناخت رفتار انتخاباتی شهروندان و الگوی شرکت آنها در انتخابات برای احزاب، سیاستمداران و حکومت -ها اهمیت ویژهای دارد.
امروزه مشارکت فعال، گسترده و فراگیر به معنای پشتوانه ی ملی در سطح داخلی و اعتبار و منزلت در سطح فراملی عمل میکند و از طرفی افراد واجد شرایط شرکت در انتخابات نیز از این طریق میتوانند آگاهانه و با عملکرد صحیح خود که مبتنی بر خواست و رفتار شرکت کنندگان در انتخابات است، به موفقیت بیشتر نائل شوند.
مطالعات در دانش جغرافیای انتخابات نشان میدهد از آنجا که رفتار انتخاباتی با توجه به زمینه ها و علل تاریخی، جغرافیایی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی نمود و بروز می یابد، هر اندازه که ساکنان نواحی مختلف از نظر زیر ساختی و برخورداری از فرصت ها متفاوت باشند، به همان نسبت در خواسته ها، انتظارات سیاسی و در نتیجه خاستگاه انتخاباتی آنها تنوع پدید میآید.
این تنوع در ایران تحت تأثیر تفاوتهای زبانی، نژادی، سطح توسعه و... بسیار بالاست و همواره مانع از شکل گیری الگوی توزیع فضایی مشخص آراء شده است.
آمار مربوط به انتخاباتهای ایران اعم از ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی، گویای آن است که پراکنش و توزیع فضایی آراء در ایران به صورت آشفته از عوامل متعددی تبعیت میکند.
به دیگر سخن میتوان گفت در ایران و در پهنه جغرافیایی انتخابات آن نوعی آشفتگی و تبعیت از جستارهای متعدد دیده میشود.
پژوهشهای اندیشمندان حوزه جغرافیای سیاسی نشان میدهد، در انتخاباتهای ایران شاخصها و جستارهای متعددی همچون، جریانهای سیاسی، برنامهمحورنبودن نامزدها، نقش نخبگان و الگوهای مرجع، ناهنجاری های انتخاباتی، ناکارآمدی احزاب، فرهنگ سیاسی رأی دهندگان، آرای زادبومی و زادگاهی و همچنین ابزارگرایی و قومگرایی، الگوی فضایی انتخابات را آشفته و پیش بینی ناپذیر ساخته است.
البته نباید از نظر دور داشت در ایران اصولاً انتخابات و رفتار متأثر از آن تا حدودی با متغیرهای محیطی و مکانی و به عبارت دیگر پدیده همسایگی ارتباط معناداری دارد.
توجه به آخرین انتخابات برگزار شده در ایران یعنی انتخابات یازدهم ریاست جمهوری نشان میدهد که در آن اکثر متغیرهای آشفته ساز الگوی فضایی انتخابات به صورت فعال عمل کردند.
همین مهم سبب شد تا از سویی نتایج انتخابات یازدهم تا روزهای پایانی غیرقابل پیشبینی شود و از سوی دیگر الگوی فضایی انتخابات به شدت آشفته و ناهمگون شود.
نگاشته حاضر به احزاب، نخبگان و فعالان سیاسی کشور این نکته را یادآور میشود که در درجه نخست میزان مشارکت فضایی و درجه بعد جهتیابی فضایی رأی شهروندان به سوی نامزدها، متأثر از عواملی همچون، جریان های سیاسی، برنامهمحورنبودن نامزدها (شعارهای احساسی)، نقش نخبگان و الگوهای مرجع، ناهنجاری های انتخاباتی، ناکارآمدی احزاب، فرهنگ سیاسی رأی دهندگان، آرای زادبومی و زادگاهی و همچنین ابزارگرایی و قومگرایی است.
یادداشت حاضر همچنین این نکته را به احزاب، نخبگان و فعالان سیاسی کشور یادآور میشود که توجه به این شاخصها و برنامه ریزی بر اساس آن ها میتواند احزاب، گروههای سیاسی و نامزدهای انتخاباتی را یاری کند تا با تنظیم یک راهبرد منطقی و معقول ابتدا راه رسیدن به هدف را تجزیه و تحلیل نمایند، سپس در صورت تطبیق شرایط آنها با متغیرهای آشفته ساز، مسیر رسیدن به هدف را با احتمال موفقیت بیشتر طی نمایند.
کلام آخر این نوشته خطاب به آن دسته از احزاب، نخبگان و فعالان سیاسی است که شرایط نسبی منطبق با متغیرهای آشفتهساز الگوی فضایی انتخابات را ندارند.
به این اشخاص پیشنهاد می شود ضمن تجدیدن نظر در اهداف و فعالیتهای خود از اتلاف هنگفت انرژی، زمان و هزینه که در فرایند انتخابات صرف میشود، پرهیز کنند و با این اقدام ضمن دادن حق انتخاب منطقی و معقول به شهروندان به پیش بینی پذیرشدن الگوی فضایی انتخابات در ایران یاری رسانند.
به بیان بهتر پیش از تجربه شکست در عمل که قاعدتاً با صرف انرژی، هزینه و زمان همراه خواهد بود با انصراف از ادامه فرایند انتخابات فرصت بهتری را برای تصمیم گیری رأی دهندگان به منظور انتخاب اصلح ایجاد کنند.
در ادامه نقشه پراکندگی آرای نامزدهای دوره یازدهم انتخابات ریاست جمهوری در ایران برای تفهیم بهتر موضوع مطالب یادداشت حاضر آورده میشود.