طی ماههای اخیر و در پی آغاز رسمی روند اجرایی شدن برجام، کشورهای غربی و به ویژه آمریکا در مقاطع گوناگون و به بهانههای مختلف، تلاش داشتهاند، موضوع تواناییهای نظامی و موشکی ایران را نیز به محوری برای مذاکره تبدیل کنند. با این حال، مروری بر مواضع طیف گسترده مقامات ارشد نظام و همچنین بدنه جامعه، نشانهای جدی از غیرقابل مذاکره بودن این موضوع است.
به گزارش «تابناک»، در مدتی که از زمان حصول توافق هستهای (برجام) میان ایران و گروه ۱+ ۵ و سپس آغاز اجرایی شدن آن میگذرد، بحثهای مختلفی درباره تواناییهای نظامی ایران در محافل مختلف غربی و منطقه در گرفته و آمریکا و متحدانش تلاش داشتهاند با طرح برخی ادعاها و نگران کننده جلوه دادن این موضوع، بر ایران برای مذاکره و سازش بر سر این موضوع فشار وارد کنند.
آخرین دور از این فشارها، از مدتی پیش و در پی آزمایش نسل جدید موشکهای بالستیک ایران آغاز شد که در چهارچوب آن، مقامات آمریکایی بارها تلاش کردند آن را نقض تعهدات بین المللی ایران جلوه داده و درخواست توقف این گونه آزمایشها و به طور کلی، توقف توسعه فناوریهای نظامی ایران را مطرح سازند.
با وجود این، اکنون مشخص شده که به موازات افزایش این فشارها، نه تنها موضع ایران در موضوع توانایی نظامی و به ویژه موشکی به سمت سازش و مصالحه متمایل نشده، بلکه در عمل، اجماعی در سطوح مختلف کشور شکل گرفته که بر ضرورت حفظ و گسترش این دستاوردها و غیر قابل مذاکره بودن آنها تأکید دارد. این موضوع نه تنها در سطح مقامات ارشد نظام، بلکه در میان روشنفکران و نیز عامه مردم جامعه نیز قابل مشاهده است.
نمود بارز این مورد اخیر، مصاحبهای بود که محمود دولت آبادی، نویسنده سرشناس ایرانی با نشریه «مهرنامه» انجام داد و در آن، بر ضرورت برخورداری از هر دو جنبه قدرت نظامی و دیپلماتیک تأکید کرد. در این مصاحبه که در شماره ویژه نوروز نشریه مذکور منتشر شد، دولت آبادی به صراحت تأکید کرد، «هم ظریف میخواهیم و هم قاسم سلیمانی»؛ عبارتی که به نحوی، تأکید بر همان ضرورت دارا بودن هر دو جنبه قدرت بود.
به همین نسبت، در سطح مقامات ارشد نظام جمهوری اسلامی نیز طی ماههای اخیر، تأکید بر این موضوع بیش از پیش نمایان شده است. موضع گیری علنی و تأکید بر این موضوع، به ویژه پس از انتشار توئیتی منسوب به آیت الله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام افزایش پیدا کرد که در آن آمده بود: «دنیای فردا، دنیای گفتمان هاست، نه موشکها».
هرچند این توئیت رسماً و موکداً از سوی هاشمی تکذیب و اشاره شد که نه حساب توئیتری مذکور متعلق به وی بوده و نه نقل قول مذکور، دقیق از جانب او مطرح شده است، گویا موج به راه افتاده بر سر این موضوع، به نوعی فتح باب و مایه خیر شد تا نشان دهد حمایت از توان نظامی کشور در کنار قدرت دیپلماسی، امری است که درباره آن در کشور وفاق و اتفاق نظر وجود دارد.
در پی به راه افتادن این موج بود که حضرت آیت الله خامنهای، رهبر معظم انقلاب، در جریان یک سخنرانی تأکید کردند: «اینکه بگویند فردای دنیا، فردای مذاکره است، دنیای موشک نیست، این اگر از روی ناآگاهی گفته شود که ناآگاهی است؛ اما اگر از روی آگاهی باشد خیانت است».
ایشان همچنین افزودند: «اگر نظام اسلامی دنبال فناوری و مذاکره باشد، اما قدرت دفاعی نداشته باشد، مقابل هر کشور فزرتی که تهدید کند، باید عقبنشینی کند».
محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، نیز از جمله افرادی بود که به سرعت به طرح این گونه مسائل واکنش نشان داد و ضمن تأکید بر ضرورت حفظ و توسعه قدرت نظامی در کنار قدرت دیپلماتیک گفت: «یک دست موشک و یک دست گفتوگو، منطق جمهوری اسلامی ایران است». وی افزود: «منطق و سیاست خارجی جمهوری اسلامی، هم باید گفتوگو باشد و هم موشک».
محمد جواد ظریف، وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران نیز در این مدت در جریان سفر خود به کشورهای مختلف و در هنگام مواجه شدن با سؤالات مربوط به تواناییهای نظامی و موشکی ایران، بر همین نکته تأکید ورزیده و ضمن اشاره به تجربه تلخ ایران در دوران جنگ تحمیلی هشت ساله با عراق، تأکید کرده که کشور برای «بازدارندگی» به موشک نیاز دارد و در این زمینه حاضر به مصالحه نیست.
در تازهترین مورد نیز حسن روحانی، رئیس جمهور کشورمان، در جریان سخنرانی خود در مراسم روز ارتش، به مکمل و در کنار هم بودن قدرت نظامی و دیپلماتیک ایران اشاره کرد و گفت: «قدرت نرممان و قدرت سختمان و قدرت سرد و گرم ما اینها همه در کنار هم هستند. اگر نیروهای مسلح برای آن است که اگر متجاوزی دست به سوی منافع ملی ما دراز کرد آن دست قطع و آن تجاوز دفع شود، دیپلماسی ما هم در میدان مذاکره به دنبال حفظ حقوق ملت ایران است».
به این ترتیب و با مرور مجموعه این موضع گیریها، میتوان گفت در بحث از تواناییهای نظامی، نوعی «اجماع گفتمانی» و اتفاق نظر از یک سو میان افراد، شخصیتها و جناحهای سیاسی در ایران و از سوی دیگر، میان نظام سیاسی و بدنه جامعه وجود دارد که بر اساس آن، حفظ و توسعه دستاوردهای نظامی، امری ضروری و قطعی در نظر گرفته شده و مصالحه و سازش درباره آن، به هیچ پذیرفته نیست.