بهروز افخمی که پس از در اختیار گرفتن تریبون برنامه «هفت» کوشیده خود را یک سینماگر مخالف با روشنفکریِ مرسوم در سینمای ایران و همچنین مخالف جدی جشنوارههای بینالمللی معرفی کند، به تازگی در گفتوگویی، جشنواره بینالمللی کن را در همین زمره قرار داده، ولی فراموش کرده تأکید کند پیش از این، خود در جشنوارهای که آن را نکوهیده، حضور پررنگی داشته، اما چیزی نصیبش نشده است!
به گزارش «تابناک»، بهروز افخمی، کارگردان سینما در مدتی که مدیریت و اجرای برنامه سینمایی «هفت» را در اختیار گرفته، رویکرد خاصی را در پیش دارد و تلاش کرده خود را چهرهای ارزشی و در عین حال مخالف با سینمای جشنوارهای معرفی کند و حتی یک سلسله انیمیشن در این برنامه پخش شد که هر نوع فیلم راه یافته به جشنوارههای خارجی و یا دارای حمایت مالی خارجی را نواخته بود که بخشی از این نقدها درست بود، ولی نه همه آنها و نه از سوی چهرهای چون افخمی.
همزمان با برگزاری جشنواره کن ۲۰۱۶، افخمی در گفتوگو با یکی از روزنامههای صبح تهران، جشنواره کن را جشنواره «دگرباشها» خوانده و در این زمینه عنوان کرده است: «در واقع شما میتوانید مطمئن باشید اگر فیلمی درباره همجنسبازی بسازید، بالاخره در یکی از این جشنوارههای اروپایی جایزه میگیرد، چون پروتکلهای جشنوارهای درباره این موضوع تصریح دارند».
افخمی در بخش دیگری از گفتوگویش عنوان کرده است: «جشنواره کن تا ۴ سال پیش در بازار فیلم، یک بخش خیلی مهم پورنوگرافی و فروش فیلمهای پورنو داشت. اتفاقا برای اینکه شوخی کنند یا توهین کنند یا اذیت کنند، میآمدند این غرفه را چسبیده به غرفه ایرانیها دایر میکردند» و در سایر بخشهای این گفتوگو نیز اساساً فرصتی برای نگاه مثبت به هر اثر راه یافته به جشنوارهها باقی نگذاشته است.
با این حال این رفتار بهروز افخمی که شاید برای طرحش روی حافظه ضعیف افکارعمومی حساب ویژهای باز کرده، با اندکی رجوع به سوابق از یک تناقض رفتاری تازه حکایت میکند. افخمی در حالی به انتقاد از سیاستهای جشنواره کن پرداخته که در سال ۲۰۰۴ با فیلم «گاوخونی» در بخش دوهفته کارگردانان این جشنواره حضور یافته و روی فرش قرمز این جشنواره نیز حاضر شده بود و روز پیشین نیز تصویری از این حضور در کنار بهاره رهنما و بهرام رادان کشف شده است.
افخمی بر خلاف ادعاهایش در جشنوارههای متعدد دیگری از کره جنوبی تا کانادا حضور داشته و بنابراین مخالف افخمی با جشنوارهها، بیشتر بوی شعار برای حفظ موقعیت را میدهد و با واقعیات موجود همخوانی ندارد!
البته افخمی مملو از این تناقضهاست و نمونههای متعددی در این زمینه میتوان برشمرد، از جمله اینکه این سینماگر در عین حال که خود را ضدلیبرالیسم و حزب اللهی میخواند، همزمان به عنوان اصلاح طلب وارد مجلس شده و سبک زندگی و کارهایش مشابه یک اصلاح طلب است. این گفتارها هم تنها در حد حرف نیست و هنوز حافظهها فراموش نکرده که افخمی برای چه کسی قصد راهاندازی تلویزیون خصوصی را داشت.
متأسفانه همین تناقضهای آشکار رفتاری باعث میشود نتوان روی حرف افخمی حساب چندانی باز کرد و به این گفتارها به عنوان یک نظر کارشناسی ـ چه در هفت و چه در سایر منابر ـ استناد کرد. انتظار میرود افخمی با پذیرش این نقد، نسبت به اصلاح رویه خود اقدام کند و یا لااقل حافظه افکارعمومی را بادوامتر از اینها بداند!