حواشی شراکت «مثنوی» مولوی با ترکیه؛

استدلال‌های عجیب برای عبور از اعتراض هزار شاعر

به گفته مدیرکل دفتر ثبت آثار تاریخی سازمان اسناد و کتابخانه ملی، علت ثبت مشترک با ترکیه، قرار داشتن کهن ترین و کامل ترین نسخه «مثنوی» در اختیار ترکیه است و در این زمینه گفته: «حتی اگر اين نسخه در آكسفورد بود، ایران برای ثبت آن به صورت مشترک با انگلستان وارد مذاكره می‌شد» با این استدلال اگر قرار باشد منشور کوروش در یونسکو به ثبت برسد، باید به عنوان میراث مشترک ایران و انگلستان ثبت شود!
کد خبر: ۵۹۵۹۲۰
|
۱۹ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۵:۴۸ 08 June 2016
|
12437 بازدید
استدلال‌های عجیب برای عبور از اعتراض هزار شاعر
پس از درخواست مسئولان دولتی برای ثبت مشترک «مثنوی» مولوی میان ایران و ترکیه در یونسکو، نقدهایی در این زمینه مطرح و در نهایت به نامه نگاری اعتراض آمیز بیش از هزار شاعر پارسی زبان منتهی شد. در پاسخ به این اعتراضات، توجیه عجیب برای این ثبت مشترک و حتی نادیده گرفتن سایر کشورهای فارسی زبان، مالکیت ترکیه بر کامل‌ترین نسخه «مثنوی» است.

به گزارش «تابناک»؛ به تازگی مسئولان کتابخانه ملی دولت یازدهم خبر دادند با ترکیه بر سر ثبت مشترک «مثنوی» مولانا جلال الدین بلخی توافق کرده‌اند تا بدین ترتیب، مولانا یکی از نقاط مشترک فرهنگی ایران و ترکیه در نظر گرفته شود؛ اتفاقی عجیب و غیرمنتظره که تصور می‌شود، بیش از آنکه جنبه‌های فرهنگی در وقوعش لحاظ شده باشد، جنبه‌های سیاسی لحاظ شده بود، زیرا حتی اگر قرار بر ثبت مشترک باشد، باید افغانستان و تاجیکستان به عنوان کشورهای فارسی زبان سهیم باشند، به خصوص اینکه مولانا متولد بلخ واقع در افغانستانِ امروزی است.

حتی اگر سهم زبان ترکی در اشعار مولوی نیز در نظر گرفته شود، تعداد اشعار ترکی مولانا بسیار اندک و اشعار عربی مثنوی به مراتب بیشتر است و به همین دلیل کشورهای عربی در اولویت بالاتری از ترکیه برای ثبت «مثنوی» قرار می‌گیرند. این مسأله از آن جهت قابل توجه است که درباره ثبت «مولوی» به عنوان شخصیتی جهانی بحث نمی‌شود، بلکه درباره یکی از آثار مولوی بحث می‌شود که کاملاً به زبان فارسی است و شاعرش همچون دیگر آثارش متأثر از شمس تبریزی به خلقش پرداخته است.

این ثبت از آن جهت خطرناک است که پیش از این پان‌ترک‌ها تلاش وسیعی برای ترک خواندن «مثنوی معنوی» به کار برده بودند و حتی برخی از آنها این تعبیر مضحک را به کار می‌برند: «اگر مولانا ایرانی است پس لابد قونیه هم یکی از شهرهای ایران است!». با این اوصاف، چنین ثبتی در شرایطی که قریب به اتفاق اشعار مولوی به فارسی و اندکی از این اشعار نیز به زبان عربی است، صرفاً ایجاد بستر لازم برای بهره برداری بیشتر از مولوی برای این قشر خواهد بود.


پس از نقد «تابناک» که جزو معدود نقدهای مطرح شده به این خطای تاریخی بود، هزار تن از شاعران فارسی‌زبان در ایران و افغانستان، با امضای بیانیه‌ای، خواستار فعالیت بیشتر مسئولان فرهنگی افغانستان در این زمینه و مشارکت بیشتر در این زمینه و تجدیدنظر برای ثبت این اثر از سوی دو کشور شدند و البته همچنان نام تاجیک‌ها در این ثبت نادیده انگاشته شده است.

استدلال‌های عجیب برای عبور از اعتراض هزار شاعر

در بخشی از نامه هزار شاعر که چهره‌هایی چون سهیل محمودی، محمدعلی بهمنی نیز در میان آنها حضور دارند، تأکید شده است: «مثنوی معنوی اثر جاودانۀ خداوندگار بلخ، مولانا جلال‌الدین محمد بلخی، یکی از آثار ماندگار جامعۀ بشری و به‌ خصوص زبان فارسی است. درست است که مولانا بیشتر عمرش را در قونیه گذرانده و هم در آنجا مدفون است، اما شخصیت علمی و ادبی او در سایۀ خاندان دانشمند و به ویژه پدرش بهاء‌الدین ولد شکل گرفته که از بلخ بدان دیار کوچیده بودند.

همچنین شخصیت عرفانی او متأثر از نفس گرم شمس‌الدین تبریزی است. آثار او در همه این قلمرو زبانی، به ویژه افغانستان و ایران درس مدرسه و وِردِ خانقاه بوده و شاعران، پژوهشگران و هنرمندان بزرگی از این دو کشور، در حفظ این میراث سهم داشته‌اند.

با این وصف، به نظر می‌آید که انحصار و اختصاص میراث معنوی مولانا به دو کشور ایران و ترکیه (با در نظر داشتن مرزهای کنونی) و نادیده گرفتن کشور افغانستان که زادگاه مولانا در آن است، کاری است نامنصفانه و مایۀ ایجاد کدورت در میان مردمی که با آثار این شاعر بزرگ زیسته‌اند و او می‌تواند حلقۀ وصلی بین آنان باشد.

به باور ما، شایسته است که ترکیه و جمهوری اسلامی ایران، برای پرهیز از جنجال‌های بی‌حاصل میان کشورهای منطقه، تدبیری بیندیشند که این اثر گرانقدر، با انتساب به هر سه کشور، مایۀ وفاق و همدلی این ملل شود، نه وسیلۀ نزاع و بددلی. به همین گونه از دولت اسلامی افغانستان هم تقاضامندیم پای پیش نهد و بکوشد در این تعاملات و انتساب‌ها نقشی پررنگ داشته باشد
».

در این شرایط فرهاد نظری، مدیرکل دفتر ثبت آثار تاریخی سازمان اسناد و کتابخانه ملی در توجیه اینکه چرا باید «مثنوی» با ترکیه به ثبت مشترک برسد، گفته است: «ثبت مثنوى با مشاركت تركيه به معناى دلالت بر تُرك بودن مولانا نيست. قضيه بسيار ساده است. ما كتاب مثنوى را پيشنهاد كرده‌ايم و چون كهن‌ترين و كامل‌ترين نسخه مثنوى در قونيه است، با تركيه مشاركت كرديم. در واقع فقط به دلیل آن‌که نسخه‌ى مهمى از مثنوى در این کشور قرار دارد. حتی اگر اين نسخه در آكسفورد بود، ایران برای ثبت آن به صورت مشترک با انگلستان وارد مذاكره می‌شد.»

با این استدلال، اگر قرار باشد منشور کوروش در یونسکو به ثبت برسد، باید به عنوان میراث مشترک ایران و انگلستان ثبت شود! اما از این استدلال غیرقابل پذیرش‌تر، سکوت مسئولان سازمان میراث فرهنگی و معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که یکی از آنها متولی ثبت میراث ایران و دیگری متولی حوزه کتاب در کشور است اما نهاد سومی به اسم کتابخانه ملی، به دنبال ثبت «مثنوی» مولوی رفته و در نهایت چنین شرایط عجیبی رقم خورده است.

به گفته مدیرکل دفتر ثبت آثار تاریخی سازمان اسناد و کتابخانه ملی، پرونده «مثنوی معنوی» با عنوان «مهم‌ترين اثر عرفانى در زبان فارسى» به یونسکو ارائه شده است. در واقع مطابق با این طرح ملیت مطرح نیست که این رویکرد نیز در نوع خود قابل توجه است. انتظار می‌رود سایر متولیان از جمله معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان میراث فرهنگی در این زمینه مداخله نمایند و در رویه در نظر گرفته شده برای ثبت «مثنوی معنوی» تجدیدنظر شود!
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# مهاجران افغان # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سوریه # دمشق # الجولانی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
تحولات اخیر سوریه و سقوط بشار اسد چه پیامدهایی دارد؟