سلسله حضورهای وزیر بهداشت و درمان دولت یازدهم بر بالین چهرههای مشهور سیاسی و فرهنگی ـ که همه آنها با حضور عکاس یا فیلمبردار بوده ـ منجر به شکلگیری طنزی تلخ درباره وزیری شده که میتوانست یک خدمتگزار واقعی باشد؛ اما اکنون در فضای مجازی بیشتر به عنوان یک مسئول مسلط به فن تبلیغات شناخته میشود؛ تبلیغاتی که به تازگی نتایج معکوسی برای آقای وزیر داشته است.
به گزارش «تابناک»، روزهای فروردین 1395 با بستری شدن عباس کیارستمی و پیگیری اخبار وضعیت این کارگردان شهیر سینمای ایران همراه شد و در واپسین روزهای نخستین ماه از سالی که پشت سر می گذاریم، شواهد نشان داد که قصور جدی در روند درمان کیارستمی رخ داده و به واسطه همین قصور، این سینماگر آسیبهای بسیار جدی ـ آن هم در بیمارستانی خصوصی ـ متحمل شده که با او همراه خواهد بود.
همان زمان علی جنتی فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره وضعیت کیارستمی و اینکه آیا به
ملاقاتش میرود، از پیگیریهایش سخن به میان آورد و در این باره گفت: «
آقای
دکتر هاشمی وزیر بهداشت را آماده کردم، سریع رفت بیمارستان و پزشکان متخصص
را آنجا احضار کرد. خود آقای دکتر هاشمی گفت: اگر آن شب نرفته بودم، آقای
کیارستمی تمام بود وضعش (فوت کرده بود). بحمدالله الان وضعش بهتر شده
است... .»
احمد کیارستمی فرزند ارشد این کارگردان سینمای ایران نیز همان زمان از روند درمان نادرست کیارستمی سخن به میان آورد و در یادداشتی به جزئیاتی از این روند درمان اشاره کرد. اخیراً همزمان با بستری شدن مجدد کیارستمی، یکی از سینماگران پرحاشیه پس از دیدار با کیارستمی، درباره کیفیت قصور اطلاعات نه چندان دقیقی منتشر کرد که با واکنش فرزند کیارستمی مواجه شد؛ واکنشی که طبیعی بود، چرا که به هر حال کیارستمی هنوز زیر تیغ پزشکان است و در این شرایط درافتادن با این جامعه به مصلحت نیست!
در این میان، حسن قاضیزاده هاشمی با بستری شدن دوباره کیارستمی، دوباره به ملاقات این کارگردان سینمای ایران رفت تا لابد اگر باز در روند درمانی این سینماگر کشورمان خطایی رخ داد، ملاقات آقای وزیر چاره ساز شود و او نجات پیدا کند! از طنز تلخ که بگذریم، این دیدار با حواشی همراه بود که خانواده کیارستمی و نزدیکانش نقدهای خفیفی به واسطه وضعیت پدرشان به آن نشان دادهاند.
کیارستمی در دوران درمانش تأکید داشت دوست ندارد، از او در آن وضعیت تصویری ثبت شود؛ اما در جریان دیدار اخیر قاضی زاده هاشمی از او، تصویری از وزیر بهداشت کنار این کارگردان سینما که با وضعیت نه چندان مناسب بر روی تخت دراز کشیده، منتشر شد تا بهره برداری تبلیغاتی لازم از این دیدار صورت پذیرفته باشد، چرا که در غیر این صورت، امکان مخابره حضور آقای وزیر بدون تصویر نیز فراهم بود؛ اما چنین خبری با تصویر کیارستمی در آن حالت نامناسب دیدنی میشد!
بنابراین در رفتاری که بر خلاف میل کیارستمی و نزدیکانش بود، چنین تصویری منتشر شد تا قاضی زاده هاشمی با ثبت تصویر دردناک بر بالین کیارستمی، در پردهای تازه از نمایش تبلیغاتی که ظاهراً پایانی ندارد، حضور یابد. تیم رسانهای قاضی زاده هاشمی در دوران حضورش توانسته از هر ظرفیتی برای برجسته کردن آقای وزیر استفاده کند؛ اما افراط در حضور بر بالین چهرهها -آن هم تماماً با دوربین فیلمبرداری یا عکاسی- در حال تبدیل شدن به تبلیغ منفی برای قاضی زاده است.
در همین زمینه، سیف الله صمدیان دوست و همراه کیارستمی در یادداشتی به تقبیح انتشار و بازنشر مکرر تصاویر کیارستمی در آن وضعیت پرداخت. صمدیان در بخشی از یادداشتی نوشت: «اشکال اصلی در بنیانهای غیرحرفهای در عرصه رسانه و به ویژه بیدر و پیکر بودن فضای روحی و فرهنگی در فضای مجازی است. من با شناختی که از آقای کیارستمی دارم و از تاکید پیدا و ناپیدایش از عدم درگیر کردن ذهن و اعصاب دیگران با مریضی و مشکلات شخصیاش، او هرگز راضی نبوده و نخواهد بود که چاپ تصویری این گونه از او، باعث بالارفتن نگرانی و تشویش حتی یک نفر شود، چه برسد به میلیونها نفری که ناخواسته مجبور به دیدن این تصویر شدهاند...».
البته تنها این تصاویر حاشیه ساز نشده و نمونههای اینچنینی بسیار است. پیش از این وزیر بهداشت درباره محمدرضا شجریان که در آمریکا بستری بود نیز از طریق تماس تلفنی با او ارتباط برقرار و همان پیام صوتی شجریان را در فضای مجازی منتشر کرد! هرچند دلمان میخواهد باور کنیم این نوع اطلاع رسانی یک عملیات تبلیغاتی نیست، هرچه پیش میرویم، رفتار آقای وزیر -که شاید نتیجه مشاور غلط تیم رسانهایاش و یا شاید تصمیم شخص خودش باشد- بیش از پیش هویت تبلیغاتی مییابد.
در عین حال، اگر چنین رفتارهایی صرفاً یک شوی تبلیغاتی برای وزیر بهداشت و درمان نیست، انتظار میرود چنین ملاقاتهایی برای همه چهرهها باشد و نه آنهایی که ملاقاتشان برای وزیر هزینهساز نیست. از سوی دیگر، آقای وزیر برای آنکه نشان دهد که واقعاً تا چه میزان در این ملاقاتها سلامتی اشخاص از امر تبلیغاتی پراهمیت تر است، میتواند به تیم تبلیغاتیاش دستور دهد دوربینها را غلاف کرده و حتی خبرهای این ملاقاتها را تجمیع کنند؛ انتظاراتی که بعید است تحقق یابد!