نوزده تن از پسران این سرزمین در بهترین دورانِ عمرشان در حادثهای یکباره چشم از تماشای جهان بستند؛ اما ما جز تماشا چه کردیم؟
به گزارش «تابناک»، ساعت ۱:۲۰ بامداد چهارشنبه بود که محور سیرجان ـ نیریز حادثهای تلخ را برای همیشه در ذهن خود حک کرد؛ سقوط اتوبوس حامل سربازان وظیفه که از دوران آموزشی در پادگان «۰۵» کرمان فارغ آمده و به مقصد اهواز، برای رفتن به مرخصی اعزام شده بودند؛ اما هنوز نیمی از مسیر را نپیموده بودند که با اتوبوس به دره ۲۰ متری به پایین سقوط کردند.
بنا بر این گزارش، از ۳۶ سرنشین اتوبوس ۱۴ تن در دم جان باختند و ۲۲ تن دیگر مجروح شدند؛ جراحتهایی که در برخی شان اینقدر شدید بود که به سرعت خبر ارسال شده از محل حادثه، تصحیح شد تا شمار جان باختگان در محل رویداد به ۱۶ تن برسد و کمی بعد مطلع شویم که سه تن از مجروحان نیز در مراکز درمانی به هم خدمتیهای خود پیوستهاند.
به این حادثه از زوایای مختلف میتوان نگریست و به بررسی آن پرداخت. یکی از این زوایا هم «انسانی» و «عاطفی» است؛ امری که نمرۀ «ملت ایران» در آن ۲۰ است، چون به سرعت عمق تلخی حادثه را دریافتند و در رسانه اجتماعی و شبکههای موبایلی به آن واکنش نشان دادند. مردم با زبان «احساس»، «شعر»، و «تصویر» و بدون مصلحت اندیشی و پیرایه، عواطف پاک و احساسات خود را نشان دادند.
این تصویر، همراه با متن های احساسی مختلف، بخشی از عواطف ملت ایران را نسبت به این حادثه نشان داد
مردم، مثل همه روزهای حساس یا دشوار ایران و جمهوری اسلامی، با سرعت، دقت، هوشمندی و همۀ عواطف و احساسات خود، ماجرا را پوشش دادند و با حادثه دیدگان و خانوادههای آنان همراهی کردند.
در عوض، مسئولان که در چنبرۀ «دفتر»، «کارتابل»، «جلسه»، و «صورت جلسه» گرفتارند، هم دیر از این فاجعۀ انسانی باخبر شدند و هم دیرتر به آن واکنش نشان دادند.
آخرین عکس از سربازن وطن؛ پسرانی که خودِ زندگی بودند
نخستین مسئولی که به این حادثه واکنش نشان داد، فرمانده سابق سپاه پاسداران بود. او آخرین عکس سربازانِ سفر کرده را در اینستاگرام خود بازنشر کرد و در یادداشتی کوتاه در زیر آن نوشت: «نوزده تن از برادرانم از میان ما رفتند».
محسن رضایی که «سرباز» را مقدسترین واژه در ادبیات دفاع از وطن و دین و ارزشها دانسته، با ابراز همدردی و طلب مغفرت برای برادران سربازش، از مسئولان امر خواسته که عوامل این حادثه را شناسایی و مجازات کنند.
پس از آن، پیامی از سوی آقای روحانی، رئیس محترم جمهور، صادر شد. رئیس جمهور، خود را در این حادثه عزادار دانست و به مسئولان دولت دستور داد، «امکانات خود را برای رسیدگی به وضعیت حادثه دیدگان و کاهش آلام خانوادههای این عزیزان به کار گیرند».
پس از این دو پیام، دادستان کل کشور در پیامی ضمن تسلیت جان باختن تعدادی از سربازان نیروی زمینی ارتش دستور بررسی علت وقوع این حادثه را صادر کرد و مقامات قضایی استان مربوط خواست که ضمن بررسی علت وقوع حادثه، گزارش رسیدگی این موضوع را در اسرع وقت به دادستانی کل کشور ارائه کنند.
یکی از مسئولان، با بیش از ۳۵ سال مدیریت در سطح وزارت و معاونت رئیس جمهور، چند روز پیش، با اندوه بسیار، به یکی از خبرنگاران گفته بود: «بالاترین حسرت زندگی من این است که دو مرتبۀ آخری که مادرم به تهران تشریف آوردند، خیلی گرفتار بودم و آن قدر که دلم میخواست ایشان را ندیدم و به او خدمت نکردم. حالا حاضرم تمام آن پستها را بدهم و یک لحظه مادرم را زیارت کنم».
حتماً به زودی بسیاری از مسئولان، با حسرت خواهند گفت که: «وقتی ۱۹ تن از پسران این سرزمین در لباس مقدس سربازی چشم از جهان شستند؛ اما من آن قدر گرفتار جلسه و کارتابل و... بودم که به بدرقه اشان قطره اشکی از چشم نفشاندم و به همدردی با ملت عزادار نپرداختم». حسرت آن روز اما، هیچ سودی نخواهد داشت.