با انتصاب سردار سرلشکر محمدحسین افشردی مشهور به محمدباقری به عنوان دومین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، این پرسش مطرح شد که این ستاد چگونه با نام «ستاد فرماندهی کل قوا» شکل گرفت و با چه سیر تکوینی به «ستاد کل نیروهای مسلح» تغییر شکل داد؟
به گزارش «تابناک»، فرماندهی کل قوا عنوانی است که به صورت کلی و تحت عناوین مختلف در دوران پیش از انقلاب اسلامی نیز وجود داشت. در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی به علت بروز مشکلات داخلی در کشور، به لحاظ هرج و مرجهای داخلی و توطئههای خارجی و نبودن قانون مصوب نمایندگان مردم، امام خمینی کار فرماندهی کل قوا را شخصاً بر عهده گرفتند و برای تنظیم امور، دستورهایی صادر کردند.
امام خمینی در سال ۱۳۵۸ به علت مسئولیتهای زیاد و کسالتی که در این مدت برای ایشان عارض شده بود و همچنین افزایش تحرکات نظامی ضدانقلاب، دستور تشکیل ستاد فرماندهی کل قوا را صادر کردند و شورایی سه یا پنج نفره از آقایان: آیتالله موسوی اردبیلی، آیتالله خامنهای و حجتالاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی و دو تن دیگر تشکیل شد تا اقدامات لازم جهت تشکیل ستاد فرماندهی کل قوا را فراهم آورند.
شورای فرماندهی کل قوا بعد از بررسی و بحث و گفت وگوهای زیاد، بنیصدر را به جانشینی فرمانده کل قوا پیشنهاد داد و امام خمینی (ره) این نظر شورا را تأیید کردند و او را به جانشینی فرمانده کل قوا منسوب کرد تا در آغاز جنگ بنی صدر به عنوان تصمیم گیرنده اصلی جنگ در صحنه حضور داشته باشد.
انتخاب بنیصدر به عنوان جانشین فرمانده کل قوا دو دلیل عمده داشت: نخست اینکه مردم از بنیصدر به عنوان رئیس جمهور انتظاراتی داشتند و دوم اینکه برای انسجام و همکاری نیروها که در این برهه از زمان بیشتر مورد نیاز کشور بود، این اقدام ضروری مینمود؛ اما بنیصدر با سلسله اقداماتی که انجام داد و با توجه به رقم زدن مکرر شکست ایران در جبهه و عدم اجازه ورود نیروهای مردمی به جبهههای جنگ، بوی خیانت از آنها استشمام میشد، برکنار شد و در نهایت از ایران گریخت.
پس از برکناری بنیصدر از ریاست، مقام جانشینی فرماندهی کل قوا از طرف امام به آیتالله هاشمی رفسنجانی تفویض شد اما همچنان ساختاری با نام «ستاد فرماندهی کل قوا» وجود نداشت و هاشمی در دوران جنگ به عنوان نماینده امام خمینی هماهنگی میان فرماندهان نظامی را انجام میداد و پس از مشورت با بیت امام خمینی و فرماندهان نظامی، تصمیمات کلان را تا انتهای جنگ ابلاغ میکرد. در اواخر جنگ با توجه به برخی حواشی، حضرت آیت الله خامنهای در نامهای به امام خمینی خواستار تشکیل «ستاد فرماندهی کل قوا» شدند تا عنوان که صرفاً در یک جانشینی خلاصه میشد، به یک تشکیلات برای مدیریت نیروهای نظامی بدل شود.
در بخشی از متن نامه رئیس جمهور وقت به رهبر وقت انقلاب آمده است: «
...پیشنهاد مشخص اینجانب که قبلاً نیز کتباً و شفاهاً معروض گردیده، این است که:
۱ـ کلیه امور مربوط به نیروهای مسلح، ارتش، سپاه، ژاندارمری اعم از عملیات، پشتیبانی، امور سازمانی و اداری و غیره به شخص واحدی مفوض و محول گردد.
۲ـ شخص مزبور از سوی حضرتعالی موظف گردد که امور را از نزدیک و با قاطعیت تمشیت کند.
۳ـ دادگاه نیروهای مسلح موظف گردد که در تعقیب قضایی متهمین و اجرای محکومیتها به طور کامل از نظر و دستور وی تبعیت کند. با توجه به همۀ جوانب، به نظر اینجانب، تنها فرد مناسب برای تصدی این مسئولیت مهم، جناب آقای هاشمی رفسنجانی است.»
امام خمینی در پاسخ به نامه فوق در دوازدهم خرداد ۱۳۶۷، در نامهای خطاب به هاشمی رفسنجانی چنین نوشت:
«جناب حجت الاسلام آقای حاج شیخ علی اکبر هاشمی رفسنجانی ـ دامت افاضاته
با
توجه به درگیری رویاروی امریکای جهانخوار علیه اسلام و ایران و هماهنگی
غرب و شرق و ارتجاع منطقه در مبارزه با انقلاب اسلامی و جلوگیری از پیروزی
اسلام، به پیشنهاد رئیس جمهور محترم، جناب حجت الاسلام آقای خامنهای ـ
دامت افاضاته جنابعالی را با تمام اختیارات به جانشینی فرماندهی کل قوا منصوب مینمایم. و جنابعالی موظف به اجرای دستورات ذیل می باشید:
۱ـ ایجاد ستاد فرماندهی کل تا تهیۀ زمینۀ وحدت کامل.
۲ـ هماهنگی کامل ارتش، سپاه، بسیج و نیروهای انتظامی در تمامی زمینههای دفاع مقدس اسلام. بدیهی است انسجام و ادغام مورد قبول و صحیح ادارات و سازمانهای مربوط و پشتیبانی کننده در هماهنگی نیروهای مسلح نقش اساسی را دارا خواهند بود.
۳ـ تمرکز صنایع نظامی و تهیۀ مایحتاج دفاع مقدسمان و انسجام امکانات تعمیراتی، پشتیبانی، فنی، مهندسی، رزمی، آموزشی و تحقیقاتی و نیز بسیج همۀ امکانات و ابزار در جهت اهداف مشخص از سوی فرماندهی کل.
۴ـ سعی در استفادۀ هر چه بهتر از امکانات و نیروها؛ و جلوگیری از به کار گرفتن امکانات مادی و معنوی در غیر موارد ضروری. و در همین راستا، حذف یا ادغام سازمانها و تشکیلات تکراری و غیرضروری.
۵ـ تمرکز امور تبلیغی و فرهنگی نیروهای مسلح در تمام زمینهها.
۶ـ استفادۀ درست و قاطع از قوانین دادگاه نظامی در زمان جنگ و تنبیه متخلف در هر رده.
۷ـ بهره برداری صحیح از کمکهای مردمی در تمامی زمینهها.
قوای مقننه و اجراییه و قضاییه موظفند تمامی امکانات و سیاستهای خود را در جهت نیازهای جنگ به کار گیرند.
از مردم عزیز ایران و نیروهای نظامی و انتظامی میخواهم تا با صبر و شکیبایی انقلابی و با قدرت و استقامت در مقابل توطئههای استکبار جهانی ایستادگی نمایند؛ و مطمئن باشند که پیروزی از آنِ صابران است. جهان امروز غرق در نامردمیها و حیلههاست؛ و شما یاران اسلام در اوج قداست و شرافت میباشید. من به همۀ شما دعا میکنم، خداوند یار و پشتیبان مبارزانِ راه خدا باد. توفیق جنابعالی را از خدای تعالی مسئلت دارم. والسلام علیکم و رحمةاللّه.
روح اللّه الموسوی الخمینی»
هاشمی رفسنجانی پس از پیام سپاسگزاری که خطاب به امام صادر کرد، در روز چهاردهم خرداد در یک مصاحبه رادیو تلویزیونی، چه انگیزهای باعث شد که حضرت امام برای نیروهای مسلح، فرمانده تعیین کردند، گفت: «در این باره توضیحات مختصری در نماز جمعه داده شد. به طور طبیعی، حتی اگر جنگ هم نباشد، حضور فرماندهی واحد برای اداره نیروهای مسلح ضروری است. به خصوص در مورد وضعیت فعلی کشور که چند نیروی مسلح مجزا در قالب ارتش، سپاه، بسیج و نیروی مسلح وجود دارند. قبل از انتصاب فرماندهی واحد برای نیروهای مسلح، هر کدام از نیروها به صورتهای مختلف با اختیاراتی که از طرف امام داشتند، اداره میشد. اخیراً احساس شد که این شیوه ضررهایی به دنبال دارد و بایستی این نیروها به صورت متمرکز اداره شود. حضرت امام هم فرمان جدید را صادر کردند و به خاطر اینکه بنده فراغت بیشتری داشتم، این مسئولیت به بنده محول شد».
هاشمی در مورد تشکیل ستاد فرماندهی کل اظهار داشت: «در حال حاضر این ستاد در نیروها موجود است، ولی یک ستاد جامع که ستاد فرماندهی کل قوا باشد، وجود ندارد و وقتی این ستاد تشکیل شد عناصری از سپاه، ارتش، دولت و تمامی ارگانهایی که در جنگ نقش دارند، در آنجا جمع خواهند شد و ستاد نقش هماهنگ کننده امور مربوط به فرماندهی را به عهده خواهد داشت. بلافاصله بعد از دستور امام کار را شروع کردیم و مشورتهای لازم با دولت و کسانی که به نحوی در جنگ حضور دارند، انجام شده که نتایج آن به زودی اعلام میشود».
تشکیل ستاد فرماندهی کل قوا به فرمان حضرت امام خمینی (ره) نقطۀ عطفی در تاریخ تحول ساختارهای دفاعی کشور محسوب میشود. پیش از آن، برای هماهنگی اقدامات تاکتیکی سازمانهای دفاعی در انجام عملیاتها، از قرارگاههای عمل مشترک نظیر کربلا و خاتمالانبیاء (ص)، استفاده میشد. اما سطح این قرارگاهها، تاکتیکی بود و به لحاظ حوزه تحت کنترل نیز، صرفاً سازمانهای عمل کننده نظامی را در بر میگرفت.
هفتم تیرماه، نخست وزیر لیستی را برای
تعیین اعضای ستاد کل می فرستد، که با تغییراتی به تصویب می رسد. اعضای
انتخاب شده از سوی آقای هاشمی، عبارت بودند از: حسن روحانی معاون قرارگاه
خاتم الانبیاء، سید حسن فیروزآبادی مشاور نظامی نخست وزیر، بهزاد نبوی وزیر
صنایع سنگین، غلامرضا آقازاده وزیر نفت، بیژن نامدار زنگنه وزیر جهاد
سازندگی، محسن رفیق دوست وزیر سپاه پاسداران، علیرضا افشار سخنگوی سپاه
پاسداران، مسعود روغنی زنجانی وزیر برنامه و بودجه، سید محمد خاتمی وزیر
فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمد فروزنده رئیس ستاد سپاه پاسداران و غلامعلی
رشید معاون کل عملیات فرمانده سپاه پاسداران و محمد باقریان معاون نخست
وزیر.
در روز ۱۱ تیر ۶۷، جانشین فرمانده کل قوا جلسهای با اعضای ستاد کل شامل نخست وزیر، دکتر روحانی، سید حسن فیروزآبادی، بهزاد نبوی، غلامرضا آقازاده، محمد باقریان، بیژن نامدار زنگنه، علی شمخانی، علیرضا افشار، مسعود روغنی زنجانی، سید محمد خاتمی، محمد فروزنده و غلامعلی رشید تشکیل داد. در این جلسه نیز درباره ساختار ستادکل گفت وگو شد.
یک ماه پس از صدور فرمان تشکیل ستاد فرماندهی کل قوا، در روز ۱۲ تیر ۱۳۶۷ روزنامهها مصاحبهای را که مربوط به روز گذشته (۱۱ تیر ۱۳۶۷) بود، با جانشین فرماندهی کل قوا منتشر کردند که در آن مصاحبه، هاشمی اعلام کرد که فرمان حضرت امام در این باره اجرا شده است.
این ساختار تا پس از پایان جنگ و تغییرات رخ داده در قانون اساسی پابرجا ماند، تا اینکه «ستاد فرماندهی کل قوا» در ۲۵ دی ۱۳۷۰ به «ستاد کل نیروهای مسلح» تغییر نام داد و با حذف پست نخست وزیر در اصلاحیه قانون اساسی سال ۱۳۶۸، تعیین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در ذیل اختیارت رهبری قرار گرفت. از آن زمان، سرلشکر بسیجی سید حسن فیروزآبادی از سوی فرمانده معظم کل قوا و مقام معظم رهبری به سمت ریاست ستاد منصوب گردیده و وظیفۀ هماهنگی کلیه نیروهای مسلح را بر عهده گرفت.
این تغییرات طی نامهای از سوی رهبر انقلاب به سرلشکر محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسدار و سردار فیروزآبادی فرمانده وقت ستاد کل نیروهای مسلح رقم خورد. در متن دستور فرمانده کل قوا به این دو فرمانده ارشد نظامی چنین آمده است: «
برادر بسیجی، جناب آقای دکتر سیّد حسن فیروزآبادی
سردار سرلشکر پاسدار محسن رضایی
با نگرش به تنوع مأموریتهای نیروهای مسلح کشور - اعم از ارتش، سپاه، بسیج و نیروی انتظامی - که در کنار یکدیگر، پاسداری از امنیت ملی و نظام جمهوری اسلامی ایران را عهدهدار میباشند، برای یکآهنگی هرچه بیشتر نیروهای مسلح، مقرر میگردد:
۱) عنوان «ستاد فرماندهی کل قوا» به «ستاد کل نیروهای مسلح» تغییر یابد و رئیس این ستاد از شخصیت حقوقی «رئیس ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح» مندرج در اصل یکصدوهفتادوششم قانون اساسی برخوردار باشد.
۲) عنوان «ستاد کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی»، با همان مأموریت و وظایف، به «ستاد مشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» تبدیل گردد.
توفیق شما برادران و سردار سرتیپ پاسدار ذوالقدر، رئیس ستاد مشترک سپاه را در ایفای وظایف خطیرتان از خداوند متعال خواستارم.سیّد علی خامنهای»
ستاد کل نیروهای مسلح وظیفه تلفیق، تکمیل و هماهنگ نمودن برآوردهای اطلاعاتی تهیه شده در ستاد مشترک ارتش و ستاد کل سپاه را برعهده دارد و همچنین تعیین سیاستها و خط مشیهای کلی نیروهای مسلح در زمینههای پرسنلی، آموزشی، اطلاعاتی، عملیاتی، لجستیکی و طرحها و برنامه و بودجه براساس تدابیر فرماندهی کل قوا و ابلاغ به ستاد مشترک ارتش، ستاد کل سپاه و نیروی انتظامی است.
ارائه خطمشی برای تهیهی جدول سازمان و تجهیزات نیروهای مسلح با توجه به طرحهای استراتژیک و سپس تطبیق جداول تهیه شده در هریک از سازمانهای مربوط با خطمشی و تدابیر ارائه شده جهت تصویب مقام معظم فرماندهی کل قوا در دستور کار این ستاد قرار دارد.
بررسی پیشنهادی سپاه و ارتش در مورد سیستمهای جنگافزار، تشکیل و هدایت قرارگاههای عملیاتی نیروهای مسلح، بررسی و تنظیم سیاستها و برنامههای بلندمدت به منظور ایجاد یکنواختی و همگونسازی در تمامی زمینههای آموزشی، سازماندهی، لجستیکی، پرسنلی و اطلاعاتی، عملیاتی در نیروهای مسلح برعهدهی این ستاد است.
از دیگر وظایف این ستاد دریافت بودجههای سالیانهی ارتش و سپاه و بررسی و انطباق برآوردهای به عمل آمده با تدابیر و برنامههای مصوب دفاعی و سیاستهای مالی دولت و تهیهی بودجهی کل و تقدیم آن به فرماندهی کل قوا و پس از تصویب، ابلاغ به وزارت دفاع و سپس نیروهای مسلح، جهت تشکیل وزارت مذکور و نظارت بر حسن تحصیل و اجرای بودجهی نیروهای مسلح است.
از برنامههای این ستاد، تعیین نحوهی توزیع اعتبارات بنیهی دفاعی نیروهای مسلح بر مبنای تدابیر و طرحهای ابلاغی و تقدیم آن به مقام معظم فرماندهی کل قوا و پس از تصویب، ابلاغ به وزارت دفاع برای اقدام، تهیهی طرحها و آییننامهها و دستورالعملهای بسیج عمومی و ایجاد هماهنگی با شورای عالی جهت بهکارگیری امکانات و مقدورات کشور به منظور تقویت بنیهی دفاعی، بررسی، هماهنگی و نظارت بر طرحهای دفاعی غیرنظامی در نیروهای مسلح و همکاری با دولت در اجرای طرحهای دفاعی غیرنظامی است.
از جمله عملکردهای ستاد کل، همکاری با مراجع ذیربط در زمینهی قوانین و روابط بینالمللی نظامی و قراردادهای دفاعی، اعلام کشورهای مورد نظر برای اعزام وابستههای نظامی به ارتش و سپاه و همکاری با شورای عالی امنیت ملی در انجام وظایف آن با کسب نظرات ارتش و سپاه است.
ستاد، وظیفه ابلاغ تدابیر فرماندهی کل قوا را به وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و نظارت بر حسن اجرای آنها و انجام اموری که در قانون تشکیل وزارت دفاع برعهدهی ستاد فرماندهی کل گذاشته شده را دارد.
اکنون باید دید در دوران تازه فعالیت ستاد کل نیروهای مسلح که مسئولیت پس از نزدیک به 24 سال از دوش سردار سرلشکر فیروزآبادی برداشته شده و بر عهده سردار پاسدار محمدباقری گذاشته شده، چه رویدادهای تازهای در این مجموعه تصمیم گیر کلان نظامی کشور رخ خواهد داد.