نزدیکی و بهبود روابط میان ترکیه و روسیه و همزمان بهبود روابط میان ایران و ترکیه، توجهات و گمانه زنی ها را به سمت تشکیل یک محوری متشکل از ایران، روسیه و ترکیه به خود جلب نمود. برخی ناظران، تشکیل چنین محوری را با واقعیت های موجود ناسازگار می دانند و برخی دیگر نیز احتمال شکل گیری آن بعید نمی دانند و معتقدند اگر این سه کشور بتوانند در سوریه اختلافات فیمابین را حل کنند، می توان شاهد چنین محوری باشیم.
به گزارش «تابناک»؛ در همین زمینه، روزنامه «عرب ویکلی» در مطلبی به قلم «مارک ان کاتز» استاد علوم سیاسی دانشگاه «جورج میسن» به تاثیر بهبود روابط روسیه و ترکیه بر روابط ایران و روسیه پرداخته است.
این کارشناس آمریکایی می نویسد: «روابط ایران و روسیه به ویژه از زمان حضور مستشاران ایرانی در داخل خاک سوریه برای حمایت از دولت اسد قوی بوده است و تقویت شده است. در مقابل، روابط روسیه و ترکیه به دلیل بحران در سوریه بدتر شده بود. روابطی که هم اکنون در حال بهبود است. این دو کشور سال ها در حوزه های تجارت با یکدیگر همکاری داشته اند؛ اما اختلاف نظر بزرگ آنان بر سر بحران سوریه بود. روسیه از دولت اسد حمایت می کند و ترکیه از معارضان دولتی».
مارک کاتز به تنش شدید میان دو کشور متعاقب با سرنگونی جنگنده روس توسط ترکیه در مرزهای سوریه-ترکیه اشاره می کند و می نویسد: « بعد از آن هدف قرار دادن جنگنده روسی توسط ترکیه بود که روابط دو کشور قطع شد و در همین زمان نیز روابط اردوغان با غرب نیز به دلیل رشد فزاینده رویکرد اقتدارگرایانه او در حوزه سیاست داخلی بدتر شد. به همین جهت، ترکیه به این نتیجه رسید که هم به دلیل زیان های اقتصادی ناشی از تنش با روسیه و هم دوری از غرب و ایالات متحده، بار دیگر به روسیه نزدیک شود. در همین زمینه وقوع کودتا در ترکیه یک نقطه عطف بود. پس از کودتا علیه اردوغان پوتین بلافاصله برخلاف رویکرد مبهم غربی ها، کودتا را محکوم کرد. در همین زمینه در حالی که اردوغان باید قدردان پوتین باشد. در مقابل بسیاری از مقام های ترکیه نیز مدعی هستند که آمریکایی ها پشت پرده این کودتا بوده اند».
با این حال، کاتز معتقد است که هنوز اختلاف نظر میان مسکو و آنکارا به ویژه در زمینه بحران سوریه پابرجاست. برای نمونه، باید به اختلاف نظر آن ها در مورد جبهه النصره اشاره کرد.
اردوغان گفته بود که جبهه النصره علیه داعش مشغول نبرد است و نباید به عنوان سازمانی تروریستی معرفی شود. در مقابل، روسیه با این رویکرد ترکیه مخالف است و جببه النصره را یک سازمان تروریستی می داند.
این کارشناس آمریکایی می گوید پوتین می داند که همراه کردن اردوغان با خود به احتمال فراوان منجر به لطمه زدن به روابط ایران و روسیه می شود. ایران به عنوان کشوری با اکثریت جمعیت شیعه از دولت علوی اسد حمایت می کند و مخالف بنیادگرایان سنی از جمله جبهه النصره است.
به همین دلیل کاتز معتقد است که هرگونه بهبودی در روابط روسیه و ترکیه می تواند به ضرر ایران و روسیه باشد. ایران و روسیه با همکاری یکدیگر نمی توانند به طور کامل مخالفان داخلی را در سوریه شکست دهند و در مقابل همکاری مسکو-آنکارا با یکدیگر لزوما باعث ایجاد ثبات در سوریه بعد از اسد نمی شود.
وی بر این باور است که بهبود روابط میان انکارا و تهران فرصتی خوب را برای مسکو ایجاد کرده تا میان اختلاف دو قدرت منطقه ای(ایران و ترکیه) درباره سوریه پل بزند. علیرغم بهبود روابط ترکیه و ایران بعد از کودتا، اما به نظر نمی رسد اختلاف نظر آنان بر سر بحران سوریه به این زودی ها حل و فصل شود.
کاتز در پایان به راه دشوار روسیه در روابط با ایران و ترکیه اشاره می کند و می نویسد: « مسکو مسیر دشواری را در پیش دارد چراکه هم نیازمند جلب حمایت اردوغان در قبال بحران سوریه است و هم به خوبی می داند که باید روابط خوب خود با ایران را حفظ کند».