گروهی از اهالی موسیقی با توجه به استمرار سیاستها و
روند مدیریتی که در چند سال اخیر بر جشنواره موسیقی فجر حاکم بوده، این
جشنواره را در قالب کمپینی با نام «گواهی دست چپ» تحریم کردند؛ چالشی که
نخستین بار توسط علی قمصری موزیسین و نوازنده کشورمان مطرح شد.
به گزارش «تابناک»؛ پس از حواشی به وجود آمده در موسیقی طی دوره حضور علی مرادخانی در حوزه موسیقی، تعابیری که در آن بر مدیریت محفلی و باندی حوزه موسیقی میان اهالی موسیقی شنیده میشود، منجر به واکنشهای بسیار شدیدی شده است. صریحترین این موضعگیری توسط علی رهبری، رهبر ارکستر سمفونیک تهران مطرح شد که پس از کناره گیری از این مسئولیت در نامهای خطاب به رئیس جمهور افشاگری کرد.
رهبری در این نامه با اشاره به اسامی گفته بود: «... ارکستر در اختیار بنیاد رودکی گذاشته شد. در اختیار بنیادی که کارش از همان روزهای اول به علت عدم آشنایی مدیر عامل آن بهرام جمالی نوازنده متوسط سهتار توسط افرادی از خارج بنیاد اداره میشد. در این بنیاد آقای جلال مشفق برادر همسر محترم معاونت هنری آقای علی مرادخانی که رایگان کار میکردند، مدیر اصلی بودند و مدیر عامل آقای جمالی بدون تأیید و دستور ایشان کاری انجام نمیدادند».
او تأکید کرده بود: «این آقای مشفق به علت نداشتن فرهنگ کافی برای رشته ما از مشاوری به نام تهمورس پورناظری، نوازنده متوسط تنبور کمک میگرفت. آقای پورناظری هم با آقای نوربخش میآمد و اینها به مرور زمان حتی هیأتی شدند که تمام تصمیمات آقای جمالی، مدیر عامل بنیاد را دستور میدادند. ترکیب این ۴ نفر ناوارد به ارکستر سمفونیک، ما را به جایی رساند که مجبور شدیم از آنها انتقاد کنیم. آقایان نوربخش و پورناظری حتی به بنده پیشنهادی در مورد واگذاری ارکستر به یک شرکت خصوصی ـ که به آنها ارتباط شخصی ندارد ـ دادند و بگذریم که بنده رغبتی نشان ندادم. به خصوص برای بنده که به عنوان تنها ایرانی مسئولیت این شغل رهبری و مدیریت ارکستر را حدود ۴۰ سال در کشورهای مختلف به عهده داشتهام، این وضع غیر حرفهای غیر قابل تحمل شد».
او در آخر از باند علی مرادخانی و ترکیب و چینش این گروه سخن گفته و به صراحت نوشته است: «حالا ببینید اعضای شورای هنری ارکسترهای دولتی چه کسانی هستند. محمد سریر دوست ارجمندم عضو اغلب شوراهای مملکت به خصوص مربوط به آقای مرادخانی کارمند سابق وزارت خارجه و آهنگساز بسیار متوسط بدون هیچ گونه ارتباط با ارکستر سمفونیک [ما دهها استاد و آهنگساز قویتر و باتجربهتر در خود ایران داریم]، داود گنجهای دوست ارجمندم نوازنده خوب کمانچه ولی فاقد هر گونه تجربه ارکستر سمفونیک عضو اغلب شوراهای مملکت و مربوط به آقای مرادخانی [ما دهها شخصیت بالاتر در خود مملکت داریم]، حمیدرضا نوربخش خواننده متوسط سنتی ولی فاقد هر گونه ارتباط با موسیقی کلاسیک و ارکستر سمفونیک، مدیر عامل خانه موسیقی و عضو هر کاری که آقای مرادخانی انجام میدهند [ما در ایران دهها نفر در سطح بالاتر داریم]، فریدون شهبازیان نوازنده ۴۰ سال پیش ارکستر سمفونیک، ریاحی نوازنده ۴۰ سال پیش ارکستر سمفونیک، آقای محمد سعید شریفیان آهنگساز بسیار خوب تنها شخصی که به کار ما وارد هستند و آقای بهرام جمالی نوازنده بسیار متوسط سهتار، حقوق دهنده و شخصی که با اجازه بقیه و آقای مرادخانی این افراد را انتخاب کرده است».
اکنون در آستانه جشنواره موسیقی فجر، برخی از اهالی موسیقی با محفلی خواندن این جشنواره و گروهی محدود که کل امور موسیقی ایران توسط محفل آنها اداره میشود، با راهانداری یک کمپین این رویداد موسیقیایی کشور را تحریم کردهاند. در این کمپین که توسط علی قمصری موزیسن و نوازنده کشورمان تحت عنوان «گواهی دست چپ» برای نخستین بار کلید خورد، با اشاره به جو موجود، شرکت در این جشنواره منافی آبرو و حیثیت اهالی موسیقی خوانده شده است.
قمصری
در این باره مینویسد: «من براى تصميم گيرى به ميزان مشاركت اطرافيانم
نگاه نمى كنم. چشمانم را مى بندم و به وجدانم رجوع مي كنم. شايد تنها باشم.
شايد هم نباشم. جشنواره فجر پارسال، از يك نظر بسيار شفاف عمل كرد: به
نمايش گذاشتن اشتباهات. آوازه اين اشتباهات از جامعه موسيقى و رسانه ها
فراتر رفت. تا جايى كه امروز خيلى از مردم از بعضى ازاين اعمال ناروا
آگاه اند».
این موزیسین در ادامه تصریح کرد: «يك محفل چندنفره، صاحب اختيار كامل و برداشت كننده مزاياى مادى و معنوى بودند و براى آراستن پوسته فعاليتشان مشاركتى صورى با ديگر هنرمندان از همه جا بى خبر برقرار كردند كه تنها با هدف افزايش تعداد نام ها انجام شده بود. همين امر مى تواند توجيه كننده وجود بيش از هشتاد داور باشد».
قمصری متذکر شد: «توجيه كننده تفاوت عجيب مبلغ قراردادهاى نجومى اعضاى محفل با ديگر هنرمندان، يا توجيه كننده فروش بليت هاى جشنواره به شكلى نامتعارف... اگر توجهى گذرا به انعكاس رسانه ها، دايره هاى بسته محفل جشنواره هاى اين دو سال، جلسات نقد، اعتراض شركت كننده هاى پارسال و عزل و نصب هاى افراد در جايگاه هاى كليدى موسيقى داشته باشيم، مختصات، كاملا روشن مى شود».
او افزود: «حال، پرسش اينجاست كه آيا جامعه موسيقى اينقدر بى اعتبار است كه حتى پاسخ و توضيحى درمورد چرايى اين بى مهرى ها توسط مدير جشنواره فجر، نبايد داده شود و به توضيحى سراسر ابهام تنها در مورد مسائل مالى آن هم بعد از ماه ها و دقيقا چند روز قبل از اعلام ابقا (؟) در پست مديريت دوباره جشنواره، بسنده كرد؟ پس از تمام جفاها مدير پارسال براى جشنواره فجر امسال هم ابقا شد. اين توهين نيست؟»
قمصری متذکر شد: «حال، با تمام اين اوصاف، شركت كردن در جشنواره فجر امسال، تشويق مسئولينش به بى احترامى و تكرار اشتباهات، تأييد بى اعتبار بودن جامعه موسيقى و دادن فرصت دوباره به كسانى كه پاسخى به نقدها نداده اند نيست؟ جشنواره فجر دقيقا چه دستورالعملى دارد كه مى تواند كاملا با سليقه تنها چند نفر، از اتاق فكر تا روى صحنه در تمامى اركانش، مهندسى شود؟»
این موزیسن در نهایت تأکید کرد: «من پارسال شركت نكردم، چون مسائل برايم قابل پيش بينى بود. اما امسال به هر كه مى خواهد شركت كند توصيه مى كنم، به اين مسأله فكر كند: اين بار، مسأله، اعتبار و آبروى صنف ماست. نگذاريم آن را لگد كنند و حس كنند كه ما هميشه تحت هر شرايطى هستيم. ماييم كه با عملكرد دقيق و احترام به حقوق خود مى توانيم مسئولين را به پيشرفت، مسئوليت پذيرى و جوابگويى تشويق و ملزم كنيم. جشنواره فجر امسال را به دليل محفلى عمل كردن و جفا كردن تيم برگزارى اش و پاسخگو نبودن به نقدهاى روشن هنرمندان، فاقد اعتبار مي دانم».