شباهت‌های ترامپ و البغدادی در جهانی آشوب‌زده

کد خبر: ۶۴۱۴۲۴
|
۲۷ آبان ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۰ 17 November 2016
|
5841 بازدید

ابتدا به این جمله ابوعمر خراسانی یکی از فرماندهان داعش اشاره می کنیم که گفته است: «ترامپ یک دیوانه است که مردم آمریکا را به نابودی می کشاند». او ترامپ را دیوانه ای خطاب کرد که می تواند به اهداف داعش کمک کند. این فرمانده ابوبکر البغدادی اعلام کرد که داعش قصد دارد از آمریکایی هایی که از انتخاب ترامپ دچار سرخوردگی شده اند در جهت اهداف تروریستی در آمریکا و غرب استفاده کرد. در مقابل ترامپ نیز بارها به موضع گیری در مقابل داعش پرداخته و خواهان اخراج مسلمانان و پناهجویانی شد که از نظر وی با داعش همسو هستند و می توانند امنیت آمریکا را به خاطره اندازند. بسیاری معتقدندکه یکی از عوامل اصلی انتخاب شدن ترامپ همین شعارهای افراطی و راسیسمی(نژادپرستانه) بوده است و وی توانسته با شعارهایش بار دیگر نژادپرستی سفیدان و ناسیونالیسم آمریکایی را در آمریکا احیا کند.

حال فارغ از اینکه کدامیک-ترامپ یا البغدادی- به هدف های اعلامی خود دست خواهند یافت، باید بگوییم ظهور و پیدایش پدیده های دلهره آوری همچون دونالد ترامپ و ابوبکر بغدادی  در عین تفاوت هایی که در چگونگی قدرت یابی دارند، زمینه هایی مشترک و شباهت هایی نیز دارند.

احیاگری


ترامپ و البغدادی می خواهند احیاگر باشند. یکی احیاگر عظمت  از دست رفته ایالات متحده و دیگری احیای «خلافت اسلامی». ترامپ احیاگری خود را شعارهای ناسیونالیستی و راسیسمی و در پوشش وعده ها و اهداف اقتصادی بروز می دهد و بغدادی در شعارهای مذهبی اغواکننده در جوامع هدف.ترامپ می خواهد احیاگر ارزش های  آمریکایی باشد و آن ها را نمایندگی کند  و البغدادی نیز می خواهد از حکمرانی بد حاکمان مسلمان عرب و نارضایتی مسلمانان از حکومت ها استفاده کند تا بلکه بتواند نسخه «خلافت اسلامی» مورد نظر خود را در این جوامع بپیچاند. به طور کلی در شعارهای هر دو می توان تمایل به نفرت، ستیز، خشونت و سرکوب را برای تحقق شعارهای احیاگرانه خود به خوبی دید.

سرخوردگی جوامع تحت نفوذ


به یاد بیاوریم سقوط موصل و تصرف آن به دست داعش را. موصل و دژهای امنیتی و نظامی آن طی مدت کوتاهی در ژوئن 2014 به تصرف تروریست های سیاهپوش داعش درآمد. باید به این پرسش پاسخ داد که چرا و چگونه در کمتر از 48 ساعت داعش توانست چهار لشکر ارتش مجهز عراق را شکست دهد و موصل را به تصرف خود درآورد؟ سوال مهم تر اینکه چرا در ورودی های شهر موصل عده زیادی از مردم به استقبال داعش رفتند؟ چرا عده زیادی از آن ها به صفوف تروریست های داعش پیوستند؟
 
 

پاسخ چندان پیچیده نیست. مردم عراق سرخورده، ناامید و له شده بودند؛ از دولت ها، از وضعیت اقتصادی، نابرابری های اجتماعی و سیاسی و دخالت های قدرت های خارجی در عراق و به همین سبب بسیاری از آن ها با یک تصور کاذب بر آن بودند که داعش آن نسخه فراموش شده ای است که می تواند آن ها را سرخوردگی های انباشته شده اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نجات دهد. اگرچه منشاء این سرخوردگی ها در عراق و سوریه که منجر به قدرت یابی بغدادی شد با منشاء ظهور و قدرت یابی ترامپ در آمریکا متفاوت است، اما در مقابل ظهور ترامپ را نیز باید نمایانگر و به نمایش درآمدن یک سرخوردگی عمیق و گسترده پنهان شده در جامعه آمریکا ارزیابی کنیم.

بازسازی ساختار اقتصادی، احیای عظمت رو به زوال ایالات متحده، اعاده هنجارهای به حاشیه رانده شده آمریکایی، حمایت از طبقه  متوسط تضعیف شده، کاهش مالیات ها و مبارزه و مقابله با مهاجرین و پناهندگان و به ویژه مسلمانان، آن شعارهایی بود که مردم آمریکا را وادار کرد که برای رهایی از سرخوردگی و حل مشکلات پنهان خود در سیستم سرمایه داری به ترامپ و شعارهایش پناه آورند.

ما شاهد یک بحران حاد در سیاست جهانی هستیم. بحرانی که اگرچه به یک شکل و شیوه مشخص بروز نمی کند، اما زمینه های مشترکی در شکل گیری آن وجود دارد که از دل آن بغدادی و ترامپ ظهور می کنند. این دو از دل بحران های آشکار و پنهان و هراس توده های سرخورده، فلاکت زده و پر از نفرت سربرآوردند.

انقیاد از طریق القای ترس


ابوبکر البغدادی و دونالد ترامپ ویژگی مشترک دیگری نیز دارند. هر دو در شعارها و مواضعشان ترس و هراس را به جوامع و گروه های اجتماعی و سیاسی هدف تزریق می کنند. ترامپ از سرکوب مسلمانان، مهاجران و سیاهان سخن می گوید و در دل آمریکایی ها و سفیدها ترس از غیرآمریکایی ها را شعله ور می کند؛ ترسی که منجر به تقابل و نفرت و گاهی تسلیم می شود. به طوری که اخیرا یک دانشجوی دختر عربستانی که در آمریکا تحصیل می کند اعلام کرده که وقتی ترامپ پیروز شد از شدت ترس گریه کرده و از ترس ترامپ و به ویژه طرفدارانش شاید مجبور باشد کشف حجاب کند. ترامپ بارها گفته است که باید مسلمانان را از سایر شهروندان امریکا جدا کرد  و ورود آن ها به آمریکا را محدود کرد و بسیاری از آن ها را نیز باید اخراج کرد زیرا آنها به سایرین نفرت می‌ورزند. نوآم چامسکی اندیشمند برجسته آمریکایی نیز در همین زمینه گفته است: «ظهور ترامپ در سپهر سیاسی آمریکا ریشه‌های عمیقی در احساس ترس و ناامیدی دارد». چامسکی نیز معتقد است طرفداران ترامپ به مانند مخالفانش!! غرق در ناامیدی، سرخوردگی و خشم‌اند – البته این احساسات خیلی نهادهایی را که عوامل فروپاشی جهان و زندگی آن‌هاست نشانه نمی‌گیرد، بلکه بیشتر علیه کسانی است که خود قربانیان مفلوک این شرایط‌اند. نشانه‌های آشنایی وجود دارد؛ نشانه‌هایی که ما را یاد برخی خاطرات از ظهور فاشیسم اروپایی می‌اندازد.

در مقابل بغدادی نیز با ایجاد ترس، از ریختن خون هر آنکس که با خلافت خودخوانده او بیعت نکند سخن می گوید. چه مسلمان باشد چه غیر مسلمان. ⁦استفاده از حربه رعب و وحشت یکی از ابزارهای مهم نیروهای نیروهای تحت امر ابوبکر البغدادی است. آن ها پیش از شروع هر عملیات تصاویر گسترده ای از کشتارها و شیوه های مختلف اعدام توسط نیروهای داعش را از طریق رسانه های اجتماعی به نمایش می گذارند تا با این روش موجب رعب و وحشت در میان نیروهای طرف مقابل شوند؛ به طوری که نیروهای دشمن نتوانند ریسک زنده بودن در صورت به اسارت در آمدن را به جان بخرند و فرار را ترجیح دهند. به طور مثال وقتی اعلام شد نیروهای داعش به سمت شهر سنجار عراق در حال پیشروی هستند همه ساکنان این شهر بدون هیچ مقاومتی پا به فرار گذاشتند.


لذا  تزریق ترس آن عنصری است که آن ها برای جذب طرفداران خود یا به انزوا کشاندن و سرکوب دشمنانشان از آن استفاده می کنند؛ حال تفاوتی نمی کند این ترس منجر به کشف حجاب یک دختر مسلمان شود یا فرار ساکنان یک شهر.

با همه این تفاسیر و فارغ از شباهت های میان ترامپ و البغدادی، ظهور و قدرت یابی آن ها چیزی جز ظهور یک بحران عمیق و فراگیر در یک جهان آشوبناک نیست. بحرانی که به ما می گوید در جهان پسا مدرن باید شاهد ظهور مجدد شبکه های سازمان یافته تروریستی با قدرت درنوردیدن مرزها و همچنین ظهور شعارها و اقدامات فاشیستی قرن بیستمی باشیم.
 
 
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
برچسب ها
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟