این روزها، خبرها و گزارش های خبری در ایران اغلب در سطح جریان دارد و کمتر کسی است که به عمق حوادث رخ داده در این مملکت بپردازد؛ نمونه آن ماجرای مادر فومنی است که توسط مأمور شهرداری آن شهر سیلی خورده و از آن روز تا کنون، خبرهای زیادی در این باره در رسانه های مختلف منتشر شده است.
به گزارش «تابناک»؛ واقعیت آن ماجرا هر چه که بود، ایرانیان بسیاری را آزرده خاطر کرد؛ اینکه مادری ایرانی از دست مأموری حکومتی سیلی بخورد، قطعا جای تأسف دارد و مأمور خاطی همان گونه که در خبرها آمده باید موآخذه شود؛ اما حقیقت این است که همچنان مادران بسیاری در این کشور در معابر و چهارراه ها، دستفروشی خواهند کرد و کتک خوردن و تحقیر آنان را خیلی از دوربین ها ثبت و ضبط نخواهد کرد.
این روزها مادر فومنی را به تلویزیون دعوت می کنند و با او حرف می زنند؛ مهمان رئیس جمهورش می کنند و با او حرف می زنند و در حالی که با او صحبت می کنند، مادران بی شمار دیگری در همین مملکت قربانی ظلم و جفاهای احتمالی مأموران دولتی و غیر دولتی می شوند!
به نظر می رسد، با مهمانی رئیس جمهور و تلویزیون، رنج مادران این سرزمین آرام نخواهد گرفت. میزبانان این مادر فومنی باید از خود بپرسند، در این مملکت چه اتفاقی افتاده که یک مادر ایرانی برای به دست آوردن قوت زندگی اش، خطر درگیر شدن با هر کسی را ـ چه مأمور دولتی و چه راهزن غیر دولتی ـ به جان می خرد؟ میزبانان این مادر فومنی این روزها باید از خود بپرسند چرا در هر کجای ایران، زنانی مشابه این مادر فومنی پیدا می شوند که اینچنین در معرض آسیب و رنج و گرفتاری دایمی هستند؟
اما طنز ماجرا اینجاست که چرا در همه این سالها که گذشته، کسی شهروندان ایرانی را از حقوق خود آگاه نکرده است؟ چرا سیستم جامع تأمین اجتماعی را برای آنان مهیا نکرده و حتی آنانی که تحت پوشش بیمه های بازنشستگی بوده اند، برای دریافت حق و حقوق خود از سازمان های بازنشستگی به این میزان تحقیر می شوند و عذاب می کشند؟
هم اکنون مشکل این کشور، یک یا چند مأمور شهرداری یا یک یا چند مادر فومنی نیست! این روزها تنش و دعواهایی اینچنینی که در بین مردم هست، ناشی از بی توجهی به مراقبت های حاکمیتی است که باید از آینده و سرنوشت مردم کم می شد که نشده است!
وقتی سیستم ازدیاد جمعیت در دهه شصت تبلیغ می شد، به مردم گفته نشد برای آینده این نسل ها دولت مسئول است و با دعوت کردن چهار سال یک بار یک مادر فومنی، مسئولیت دولت انجام نمی شود. اینها ناشی از فشاری است که طبقات پایین جامعه بر دوش خود احساس می کنند! ناشی از بی عملی دولتمردان و مجلسیانی است که بنا بود با تسهیم عادلانه یارانه، باری از دوش مردم ضعیف بردارند، اما چهار سال از آمدن همین دولت منتقد سیستم توزیع یارانه ها هم می گذرد؛ سیستم توزیع یارانه مانند سال های گذشته است و هنوز از محل یارانه ها از قشرهای ضعیف دستگیری نشده است!
اگر بیاموزیم با مهمانی بازی تلویزیونی یا مهمانی بازی با مقامات و گرفتن عکس یادگاری، مشکلات مردم فرودست حل نمی شود، شاید به فکر فرو برویم و حداقل برای خدا هم که شده، بازی انتخاباتی را با یارانه ها کنار بگذاریم و یارانه ها را به مستحقان آنان برسانیم. شاید بتوان سازمان تأمین اجتماعی را به جای به حداکثر رساندن استثمار مردم، به سازمان حمایتی برای حمایت از قشرهای فرو دست تبدیل کنیم؛ هر چند در کوتاه مدت، امیدی به تغییر در نگاه برخی مسئولان برای حمایت از قشرهای ضعیف این جامعه نحیف دیده نمی شود!