زن جوان که همسرش را با روسری خفه کرده بود، صبح دیروز به اتهام قتل و رابطه نامشروع در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد. این زن در دفاع از خود گفت: «همسرم به من توجهی نداشت، برای همین او را خفه کردم.»
به گزارش روزنامه ایران، چهاردهم بهمن سال 90 بهدنبال اعلام خبر مرگ مشکوک
مرد جوانی در ورامین بازپرس کشیک قتل و تیم جنایی راهی محل حادثه شده و
پساز تحقیقات مقدماتی، جسد مرد 32 ساله به پزشکی قانونی انتقال یافت.
پزشکان
نیز پس از معاینه دقیق جسد اعلام کردند مرد جوان را خفه کردهاند.از سوی
دیگر یکی از برادران مهدی (مقتول) که به همسر برادرش مظنون بود پس از بررسی
پیامها و مکالمات وی پی برد این زن با مرد جوان غریبهای بهنام میکائیل
رابطه پنهانی دارد.
این
موضوع اگر چه در لحظات اولیه برای او شوکآور بود اما برای روشن شدن قضیه
تلفن همراه این زن را تسلیم اداره آگاهی کرد و به این ترتیب راز قتل برادرش
فاش شد.
بنابراین
کارآگاهان زن 30 ساله را دستگیر کردند و او تحت بازجویی قرار گرفت.رعنا در
بازجوییها ضمن اعتراف به قتل به بازسازی صحنه جرم پرداخت و بهکارآگاهان
گفت: روز حادثه وقتی با همسرم در حال مشاجره بودیم یکباره جنون کشتن او
بهسرم زد و آنقدر عصبانی بودم که روسری را دور گردنش انداختم و خفهاش
کردم.
ولی این
اظهارات با توجه به اینکه زن جوان نسبت به هیکل همسرش ضعیفتر به نظر
میرسید برای کارآگاهان باورکردنی نبود. اما پزشکان قانونی در ادامه اعلام
کردند بهاحتمال زیاد مرد جوان به خاطر خواب آلودگی براثر مصرف دارو یا سم،
توانش را از دست داده و زن توانسته شوهرش را در این حال با روسری خفه کند.
در دادگاه چه گذشت
زن
جوان صبح دیروز از زندان به دادگاه منتقل شد و برای محاکمه در برابر قاضی
زالی- رئیس دادگاه- و قاضی دکتراسلامی قرار گرفت. پدر و مادر مقتول در
ابتدای جلسه از قضات برای عروسشان درخواست قصاص کردند و سپس رعنا در برابر
قضات دادگاه ایستاد تا به اتهام کشتن مهدی و رابطه نامشروع با مرد غریبه
محاکمه شود.
او در
دفاع از خود گفت: با میکائیل در حد تماس تلفنی و پیامک رابطه داشتم و هرگز
رابطه نامشروع نداشتهام.رعنا سپس در شرح ماجرای روز حادثه گفت: ما با هم
زندگی خوبی داشتیم اما شوهرم از لحاظ عاطفی چندان به من اهمیت نمیداد. تا
اینکه بهصورت تصادفی با فردی بهنام میکائیل که خواستگار خواهر کوچکتر از
خودم بود آشنا شدم.
وقتی
موضوع ازدواج آن دو با هم منتفی شد تماس من و میکائیل آغاز شد و من با او
به صورت پیامکی در ارتباط بودم. میخواستم از این طریق حس حسادت شوهرم
برانگیخته شود. تا اینکه یک روز با هم درگیر شدیم و من او را حین مشاجره در
حالیکه تازه از خواب عصر بلند شده بود با روسری خفه کردم و بعد به
همسایهها و اورژانس خبر دادم که شوهرم در خواب مرده است.سپس میکائیل -
متهم ردیف دوم - پای میز محاکمه ایستاد.
وی
در دفاع از خود گفت: من هرگز با رعنا رابطه نامشروع نداشتم و فقط تلفنی با
من تماس میگرفت و از شوهرش گله میکرد. او میگفت همسرش با او رفتار خوبی
ندارد. همین!
سپس رئیس دادگاه تعدادی از
پیامکهای میکائیل را خواند که نشان میداد رعنا و میکائیل رابطهای بیشتر
از آنچه خودشان مدعی بودند، داشتهاند.
قضات دادگاه در پایان جلسه پس از شنیدن اظهارات متهمان ردیف اول و دوم وارد شور شدند تا رأی خود را صادر کنند.
گفتوگو با عامل جنایت
چند سال داری؟
30 سال.
شغلت چه بود؟
خانهدار بودم. گرچه بعضی وقتها در مهدکودکها کار میکردم، آن هم به صورت تفننی.
آیا میکائیل را حضوری دیده بودی؟
بله، فقط یکبار آن هم در حضور مادرش.
چطور با میکائیل آشنا شدی؟
او خواستگار خواهرم بود که روز بعد از خواستگاری تماس گرفت و گفت که پشیمان شده است.
چرا با او در تماس بودی؟
میخواستم حس حسادت همسرم را تحریک کنم.
برای چه؟
برای اینکه به من توجه نمیکرد.
چه مدت با هم در ارتباط بودید؟
تقریباً یک ماه.
آیا ارتباط تلفنی شما در حضور همسرت بود؟
بعضی اوقات.
همسرت چه واکنشی نشان میداد؟
بیخیال بود و توجهی نداشت.
آیا تو میکائیل را دوست داشتی؟
نه، هرگز.
همسرت را چطور؟
همسرم را دوست داشتم اما از وقتی دیدم به من توجهی ندارد، دیگر احساسی به او نداشتم.
آیا کسی از رابطه شما باخبر بود؟
نه، فقط همسرم از بعضی تماسهایم باخبر بود.
چند نوبت در حضور همسرت با میکائیل تماس گرفتی؟
4 تا 5 بار.
چند سال با هم زندگی مشترک داشتید؟
5سال.
بچه دارید؟
نه.