به پویش مردمی برای مقابله با دوربین به دستان بپیوندید؛
راهکاری برای مانع شدن از افزایش آوار بر سر بازماندگان مصیبت پلاسکو!
هفده طبقه ساختمانی که پر بوده از اجناس مختلف و در چشم بر هم زدنی به تلی از آهن و سیمان و آتش تبدیل شده که روی هم آوار شده و در هم گره خوردهاند؛ آواری بسیار سنگین که برخی با راه اندازی پویشی بموقع، در تلاشند بر سنگینی اش نیفزوده و مانع از فرو ریختن بیشترش بر سر بازماندگان مصیبت پلاسکو شوند.
هفده طبقه ساختمانی که پر بوده از اجناس مختلف و در چشم بر هم زدنی به تلی از آهن و سیمان و آتش تبدیل شده که روی هم آوار شده و در هم گره خوردهاند؛ آواری بسیار سنگین که برخی با راه اندازی پویشی بموقع، در تلاشند بر سنگینی اش نیفزوده و مانع از فروریختن بیشترش بر سر آتش نشانان، خانواده هایشان و بازماندگان مصیبت پلاسکو شوند.
به گزارش «تابناک»، امدادرسانی به رویداد شوم پلاسکو در حالی وارد سومین روز خود شده که هنوز شعله های آتش از گوشه و کنار ویرانه های این بنا بیرون می زند و شدت دود به حدی است که گاه پس زدن آوار و عملیات آواربرداری مختل می شود.
وضعیتی پیچیده و دشوار که برخی معتقدند با توجه به آن، احتمال یافتن پیکرهای بی جان آتش نشانان شهید نیز بسیار کاهش یافته، به ویژه آنکه شعله های آتش، پر قدرت در زیر آوار می تازند و مهار ناپذیر به نظر میرسند.
اوضاع به قدری دردناک است که اگر خبر احتمال زنده بودن چند تن زیر آوار منتشر نمیشد، چه بسا امدادگران با چشم های گریان از تب و تاب جستوجو می افتادند و نمیتوانستند هزاران تن آوار به جای مانده را جابجا کنند. کاری حساس و مهم که در تمامی ساعات گذشته با حساسیت های فراوان پیگیری شده، به این امید که کسی از محبوس شدگان زیر آوار زنده بیرون کشیده شود.
اما همه این امیدواری ها موجب نخواهد شد که از یاد ببریم علت جان باختن شماری از آتش نشانان و هموطنانمان در این حادثه چه بوده و احتمالا چه بر سر پیکرهای ایشان آمده است؛ گزارهای که لازم به تشریح به نظر نمیرسد و اندک تأملی برای درک آن کافی به نظر میرسد.
اما درک این موضوع چه اهمیتی دارد؟ زمانی پی به اهمیت این موضوع خواهیم برد که خودمان را جای بازماندگان و خانواده این عزیزان از دست رفته و همکارانشان بگذاریم. بازماندگانی رنجور و مصیبت زده که هرگز دوست ندارند چهره قهرمانانی که تقدیم ملت ایران کرده اند، به هیچ وجه مخدوش شود.
اتفاقی که انتشار تصاویر شهدا و جان باختگان چنین حوادثی ممکن است موجب شود. دردی جانکاه که می تواند بازماندگان را به لبه سقوط نزدیک کرده و آثاری فراموش ناکردنی تا سالهای طولانی برای ایشان به همراه بیاورد. به ویژه در روزگاری که بسیاریمان مراقب چنین مسائلی نیستیم و با گسترش استفاده از ابزارهای ارتباطی مانند تلگرام و اینستاگرام، گاه سریع تر اصول انسانی را از یاد میبریم.
این را میشود از تصاویر فراوانی که از ازدحام جمعیت پیرامون ویرانههای پلاسکو و اشکال آفرینی ایشان در امدادرسانی فهمید که تصویربرداری، عامل بزرگ شکل گیری آن بود. آفتی که متأسفانه در برخی مسئولان و شاهیر هنری و ورزشی نیز دیده میشود و خدا میداند اگر مهار زده نشود، به کجاها ختم خواهد شد.
خصیصه ای زشت که متأسفانه به آن مبتلاییم و مدتی است که بروز و نمود بیشتری یافته و از این رو خوشحال کننده است که میبینیم پویشی برای مقابله با آن شکل گرفته است؛ «پویش مردمی عدم انتشار تصاویر پیکرهای زیر آوار» که امیدواریم به کمک آن، اندکی از ولع بی پایان برخی مان به انتشار تصاویر، آن هم بی حد و مرز، کاسته شود.
پویشی که به شدت با استقبال کاربران شبکه های اجتماعی مواجه شده و افرادی که به آن میپیوندند، از دیگران میخواهند، نه عکسی از پیکر مطهر شهدای آتش نشان بگیرند و نه اگر عکسی از ایشان دیدند، آن را بازنشر نمایند؛ رویکردی انسانی که کمترین کاری است که میتوان برای رعایت خانواده های داغدار انجام داد.