شاید اگر سراغ مردم رفته و از افراد امیدوار به زنده یافتنِ آتش نشانان مفقود شده در حادثه پلاسکو، علت امیدواری شان را بپرسیم، بخش بزرگیشان ناخودآگاه حکایت معدنچیان محبوس شیلی را به یاد بیاورند؛ داستانی عجیب و غریب که هرچند میتواند برای ادامه آواربرداری در چهارراه استانبول امیدبخش باشد، در یک نکته مهم بسیار متفاوت با رویداد تلخ فروریختن ساختمان پلاسکو است.
به گزارش «تابناک»، سومین روز امدادرسانی در حادثه ریزش ساختمان بلندمرتبه واقع در مجاورت خیابان جمهوری تهران، در حالی به شب رسیده که هنوز همه اخبار منتشره درباره این حادثه را هاله ای از تردید فراگرفته است. از این رو که تقریبا اغلب اخبار منتشره درباره این حادثه تکذیب شدهاند!
اتفاقی عجیب که شاید در نوع خود رکوردی جهانی باشد. آنقدر که به ازای هر خبر صحیح منتشر شده درباره رویداد، چند خبر ناصحیح و تکذیب شده میتوان برشمرد و از شدت تکرار این اتفاق، اندوهگین، افسرده و حتی عصبانی شد. گویی هیچ مرجعی برای اطلاع یافتن در خصوص این حادثه، دقیق و کامل نیست.
گزاره ای که زمینه ساز داغ شدن بازار شایعات در این خصوص شده و چه بسا سهمی در سرک کشیدن شهروندان کنجکاو به محل حادثه نیز داشته باشد؛ شهروندانی که به چشم دیدهاند اخبار منتشره در رسانه ملی درباره این رویداد نیز گاه توسط همین رسانه تکذیب و بی اعتبار شده است.
وضعیتی که میتواند ناشی از محدود کردن رسانه ها در دسترسی به محل حادثه و خبر گرفتن درباره جزئیات و اتفاقاتی که در آن محدوده رخ میدهد باشد؛ اما نه زمانی که درباره امثال رسانه ملی سخن میگوییم، چون میدانیم اکیپ خبری صدا و سیما در محل حادثه حضور دارند و به دلیل این امتیاز ویژه ای که به ایشان داده شده، باید تنها اخبار صحیح و موثق را مخابره نمایند.
پس اشکال کجاست؟ به راستی چرا با این حجم از اخبار ضد و نقیض و ناصحیح در این خصوص مواجهیم؟ آن هم درباره رویدادی که در قلب پایتخت رخ داده و محدود به منطقه ای خاص مانده است؟
پیش از آنکه به این پرسش پاسخ دهیم، بهتر است به آغاز بحث بازگردیم. به تفاوت میان آوار شدن تونلهای ارتباطی در معدنی در شیلی با فروریختن ساختمان پلاسکو در تهران. رویدادهایی که هر دو بازتاب جهانی یافتند اما از اولی تنها یک سلسله اخبار رسمی و صحیح منتشر میشد و از دومی، هر لحظه یک خبر مشکوک منتشر میشود که بسیاری شان سرنوشتی جز تکذیب ندارند.
تفاوتی که در سایه آن، محبوس شدن معدنچیان اهلی شیلی به اتفاقی ملی در آن کشور منجر شد که همبستگی ایشان را به همراه داشت و در کشورمان، فرو ریختن پلاسکو به تشتتی بی سابقه منجر شده که حتی سخنان مسئولان در خصوص آن، گاه دروغ از آب درمیآید. اتفاقی که اگر بگوییم در انتها تشدید بی اعتمادی در جامعه را موجب خواهد شد، به نظر بیراهه نرفتهایم.
وضعیتی که مرهون انتشار اخبار مختلف در خبرگزاری ها و مجاری رسمی انتشار خبر و سپس تکذیب آن است. بی آنکه گزندی متوجه مسئولانی شود که اخبار ناصحیح را منتشر میکنند و زمینه ساز درج این اخبار ناصحیح در رسانه ها هستند. انگار نه انگار که ستاد بحران تشکیل شده و باید همه اخبار از مجرای این ستاد و به صورت لحظه به لحظه در اختیار رسانه ها قرار گیرد.
این در حالی است که نه تنها اعضای ستاد بحران هیچ ارزشی برای مدیریت افکار عمومی در زمان بحران قائل نشده و نمیشوند، که گاه شاهد اتفاقاتی مانند محدود کردن دسترسی خبرنگاران به اطلاعات و اخبار در محل حادثه نیز هستیم؛ وضعیتی که موجب شده برخی شبهات در این باره منتشر شده و جان فشانی هایی که در این چند روز در محل ساختمان سابق پلاسکو صورت گرفته و میگیرد، تحت الشعاع قرار گیرد.
آدرس غلطی که مسئولان به مردم میدهند و ضروری است هر چه زودتر اصلاح شود تا از فرو ریختن سازه 53 ساله پلاسکو، به سقوط اعتماد افکار عمومی به مسئولان و اخبار رسانه های رسمی نرسیده و فضا را برای جولان دادن دشمنان و شایعه پردازان باز نکنیم؛ آنهایی که هر بار خبری درباره امدادرسانی در حادثه پلاسکو منتشر میکنیم و بعد تکذیبیه اش را در اختیار رسانه ها قرار میدهیم، خرسند میشوند!