روز گذشته، روسیه، ایران و ترکیه پس از دو روز نشست در آستانه قزاقستان، طی بیانیه ای مشترک بر طرحی برای تداوم آتش بس تا زمان انجام مذاکرات بعدی در ژنو تأکید کردند. این نشست به رغم همه تلاشها، توانست پارامترهای گسترده اما مبهمی را در مورد تداوم آتش بس در سوریه به دست دهد که البته در کنار آن تأکید اصلی برای ادامه مبارزه علیه گروه تروریستی داعش و شاخههای القاعده بود.
به گزارش «تابناک»؛ اما بیش از همه باید گفت که مذاکرات آستانه، آزمون مهمی برای یکپارچگی محور ایران – روسیه – ترکیه و همچنین نقش روسیه به عنوان قدرت بزرگ و تأثیرگذار در منطقه بود. در جایی که ایالات متحده عملاً حضوری ندارد، روسیه در پی آن است که بعد از پیروزی در نبرد، اکنون صلح نیز پیروز شود تا خود رایک ابرقدرت دارای توان لازم برای ایجاد پویایی و تغییر در مسیر معادلات بینالمللی نشان دهد.
نکته مهمی که در این مذاکرات دیدیم، عدم امضای بیانیه نهایی توسط گروههای معارض و همچنین دولت سوریه بود. این بیانیه تنها توسط سه کشور ایران – روسیه – ترکیه به امضا رسید تا یک پیام مهم را مخابره کند: اکنون این سه کشور هستند که برای آینده سوریه تصمیم گیری می کنند و سایر گروههای درگیر در سوریه بعد از شش سال جنگ، وابستگی کامل به تصمیمات این سه کشور دارند.
یکی دیگر از مهمترین تغییراتی که در این نشست دو روزه در مورد پارامترهای جنگ ایجاد شد، آن بوده که همه طرفهای مذداکره کننده در آستانه، تعهد خود را به مبارزه مشترک با داعش و گروههای تروریستی استثنا شده از این آتش بس ابراز کردند. این موضوع به ایران نقشی جدی در مبارزه با داعش می دهد که گزینه های آینده دونالد ترامپ در راستای همکاری با مسکو برای مبارزه با این گروه تروریستی را محدود می کند. همچنین تعهد ترکیه به دست برداشتن از مبارزه علیه اسد و تمرکز بر مبارزه با داعش را رسما اعلام کرد.
اما اکنون آنچه به نظر می رسد، این است که روس ها با نزدیک شدن به نتیجه در راستای مذاکرات صلح سوریه بیش از همیشه سعی بر آن دارند تا این مذاکرات را به نام خود تمام کنند. پیش از برگزاری نشست دو روزه سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه بیان کرده بود که بشار اسد تنها سه هفته تا سقوط کامل فاصله داشت که نیروهای روسیه وارد سوریه شدند.
در طی مذاکرات نیز برخی گزاره ها از سوی هیأت روسی در راستای عدم پذیرش حملات نیروهای دولت سوریه به وادی البردی و انتقاد از آن به همراه گونه ای از رسمیت دادن به گروه احرار الشام و جیش الاسلام، نشان داد که روسها به دنبال آن هستند که هرچه سریعتر نتیجه دلخواه خود را از مذاکرات به دست آورند. پایان دادن به یکی از خونین ترین تعارضات قرن 21 تا کنون برای ولادیمیر پوتین اهمیت بسیاری دارد و نیات وی برای شکل دادن به یک نظم نوین را تا حد زیادی به پیش می برد.
روس ها به خوبی می دانند که دو محور اصلی سیاستهای دونالد ترامپ در خصوص خاورمیانه عبارتند از حمایت از اسرائیل و مبارزه با داعش. مورد دوم به ویژه با همکاری روسیه برای آمریکایی ها خرسند کننده است. همچنین میدانند که برای ترامپ اهمیت زیادی ندارد که تعارضات فعلی در خاورمیانه اصلاً چه منشأیی دارد و این موضوع دست روس ها را برای دیکته کردن شرایط و ضوابط مورد نظر خود باز می گذارد.
همچنین هماهنگی و رویکرد نزدیک ترکیه و روسیه در این مذاکرات، بخش مهمی از سیاستهای آتی روسیه را تضمین می کند. دو کشور در مورد قدمهای بعدی در مذاکرات به توافق رسیده و همچنین در مورد موضوع کردها در سوریه و موضوع گروه احرار الشام نیز یک دستور کار محوری دارند.
مسکو تا همینجا نیز موفق شده است تحول بزرگی را به نام خود ثبت کند: اولین مذاکره جامع در خصوص صلح سوریه با حضور همه گروههای درگیر و حتی مقابل هم نشستن مخالفان و دولت، آن هم در غیاب ایالات متحده آمریکا؛ یعنی کشوری که بعد از دو جنگ جهانی همواره ستون اصلی پویایی های جهانی بوده و معمولاً حل تعارضات بزرگ در دنیا بدون حضور آن قابل تصور نبوده است.
اکنون روس ها به دنبال آن هستند تا با محکم کردن آتش بسی که پیش از این بسیاری بر شکننده بودن آن اذعان داشتند، قدمهای بعدی را برای به صلح رساندن سوریه بردارند. در این راستا، فشار بر ایران و دولت سوریه برای توقف آتش در وادی البردی ـ که در دست تروریست هاست ـ از یک سو و امتیاز دادن به ترکیه با مهار کردن کردها، همگی برای روس ها روی میز است. قطعاً روسیه اجازه نخواهد داد که آتش بس تا زمان رسیدن به نتیجه مشخص در مورد مذاکرات دولت و معارضان نقض شود؛ این مسأله با کار سخت همراه کردن ایران و ترکیه و گروههای معارض پیوند خورده است.
تلاشهای روسیه برای تبدیل مبارزه به دیپلماسی، منجر به آن شده که بسیاری از گروههای درگیر در سوریه بعد از شش سال جنگ خونین، نه علاقه و نه توانی برای ادامه درگیری داشته باشند. گروههای معارض دریافتهاند که شرط بندی آنها برای سقوط بشار اسد با باخت مواجه و دولت سوریه نیز متوجه شده که روسیه بعد از نجات اسد، اکنون به دنبال صلحی به نام خود است؛ صلحی که نه الزاماً منافع دولت سوریه را تضمین خواهد کرد و نه ترکیه و معارضان را تا حد ممکن راضی و خشنود می کند. این صلح به نظر برای روس ها یک صلح روسی است؛ با توجه به خواستهها و سیاستهای روسی.