پس از فرو ریختن ساختمان پلاسکو، بسیاریمان با این پرسش مواجهیم که سازه فرسوده بعدی که فروخواهد ریخت، کدام است؟ پرسشی که برایش گزینه های فراوانی ردیف میکنیم؛ اما کمتر به مخیلهمان می رسد که شاید شاهد وقوع فاجعهای بسیار بزرگ تر از پلاسکو، آن هم در «پخش زنده تلویزیونی» باشیم!
به گزارش «تابناک»، در میان سازههای سن و سال دار و فرسوده کشورمان که از چند دهه پیش به خدمت گرفته شده و شمار زیادی از هموطنانمان در آنها تردد میکنند، برخی هستند که کمتر به کار گرفته میشوند و در نتیجه فرسودگیشان کمتر به چشم میآید؛ از جمله ورزشگاه بزرگ آزادی تهران.
ورزشگاهی بزرگ و زیبا که برای بسیاری از آسیاییها، به ویژه طرفداران ورزش محبوب فوتبال آشناست، اما کمتر درباره وضعیت وخیم سازهاش آگاهی داریم. شاید از این روی که همواره اتفاقاتی که در چمن این مجموعه رخ میدهد را شاهدیم و از سکوها، جز فحاشی و اتفاقات ناگوار و گاه نوع تشویق های خاص، چیزی نمیبینیم و نشانمان داده نمیشود.
این در حالی است که اگر تجربه قرار گرفتن در سکوهای این ورزشگاه را داشته و کمی موشکافانه و دقیق به سازه این ورزشگاه دقت کرده باشید، بی شک به خطراتی که زیر پوست این ورزشگاه پیر جاخوش کردهاند، پی بردهاید. آنقدر که هرجا سقفی میبینید، شاهد چک چک آب یا رد عبور آن خواهید بود و با توجه به نوع سازه که بتنی ست، حدس خواهید زد عبور آب چه بلایی بر سر میلگردها و بتن مسلح آورده است.
ماجرا زمانی ترسناک میشود که میبینیم در رقابتهای بزرگی که در بستر این ورزشگاه صورت میگیرد، شمار تماشاگران به چیزی حدود 90 هزار تن میرسد. جمعیتی بزرگ که در هیچ سازه ای در کشورمان تردد ندارد و در نتیجه، فروپاشی هیچ ساختمانی به اندازه بروز بحران در استادیوم قدیمی پایتخت ترسناک جلوه نمیکند.
برای درک بهتر موضوع کافی است انبوه جمعیتی که در دیدار اخیر پرسپولیس-تراکتورسازی یا استقلال-السد راهی این ورزشگاه شدند را به یاد آورده و برای لحظهای تصور کنیم فرسودگی این بنا منجر به بروز رویداد شومی در بخشی از آن شود. با علم به اینکه این ورزشگاه ورودی و خروجیهای منطبق با استانداردهای روز دنیا را ندارد و پیشتر حتی در تخلیه تماشاگران فجایعی فراموش ناشدنی را رقم زده است.
بر این اساس آیا دور از انتظار است که فروریختن بخشی از ورزشگاه آزادی به جان باختن جمعیتی بزرگ و رقم خوردن بحرانی بی سابقه منجر شود؟ آیا ترس از وقوع چنین حوادث شومی نیست که جهانیان را بر آن داشته که ورزشگاه های هم سن و سال و حتی جوان ترشان را تخریب و نوسازی کنند؟ آیا این خطر ترس آور تر و محتمل تر از تکرار پلاسکو در ساختمان های فرسوده در دل شهرها نیست؟
آیا به راستی در خصوص ورزشگاه آزادی و خطری که جان چند ده هزار هموطن ورزش دوستمان را تهدید میکند، اشکالاتی که برای رها شدن پلاسکو مطرح میشد را میتوان طرح کرد و مسئولیت پلمب آن را به گردن این و آن انداخت یا به وضوح مشخص است که وزارت ورزش و دولتمردان باید برای رفع مشکل به سرعت ورود کرده و اقدامات لازم را صورت دهند؟!
این فیلم که به تازگی از وضعیت یکی از سکوهای این ورزشگاه گرفته شده را تماشا کنید، بلکه دریابید علت سکوت کرکننده مسئولان در مقابل امثال پرسش هایی یاد شده چیست؟