تیتر شهرنوشت: شهریور ماه امسال بود که مترو کیانشهر ریزش کرد و 11کارگر زیر آوار ماندند.بعد از آن حادثه برخورد یک دختر با مترو در ایستگاه شادمان سر زبانها افتاد و 30دی ما هم حادثه ملی پلاسکو با آن همه کشته و مصدوم رخ داد. شاید تا قبل از آن فکر میکردیم این زنجیره اتفاقات شهری مختص تهران است و در شهرهای دیگر این دست اتفاقات معنی ندارد اما امروز باخبر شدیم که دیواره مترو میدان ولیعصر قم ریزش کرده و طبق گفتهها4کارگر هم زیر آوار ماندهاند.
با شنیدن این دست اخبار متوجه میشویم که چرخه ناآگاهی و نبود تخصص در مدیریت شهری کل استانهای کشور نهادینه شده است و نمود و بروز آنرا میتوان در مرگ انسانهای بیگنا دید.
آنطور که کارشناسان شهرسازی و ایمنی میگویند مدیریت شهری در استانهای کشور ما از ناآگاهی و نبود تخصص رنج میبرند بهطوریکه با کلید زدن یک پروژه به تنها چیزی که فکر میکنند پایان پروژه و استفاده از آن به عنوان برگی از افتخارات خود است.
نوید سعیدی رضوان،استادیار دانشگاه آزاد اسلامی معتقد است شتابزدگی مدیران یکی از دلایل بروز این حوادث است. او میگوید مسوولان شهری نگران این موضوع هستند که نکند پروژه ای عقب بیافتاد، حال اینکه ایمنی در محل پروژه به همان میزان اهمیت دارد یا نه مورد توجه نیست.
سعیدی اضافه میکند: در سایر کشورها وقتی پروژهای کلید زده میشود کارشناسانی در حوزه (hse) و یا سلامت و ایمنی محیط در محل حاضر میشوند و در صورت پیبردن به خطرهایی که جان افراد را تهدید میکند، حتی در صورت توقف کامل پروژه، برای ایمنسازی آن اقدام میکنند.
این کارشناس شهرسازی اضافه میکند: این در حالی است که در هیچ یک از پروژه های شهری ما چنین کارشناسی وجود ندارد و حتی اگر خطری را تشخیص میدهند از ترس آنکه پروژه در موعد مقرر به پایان نرسد به آن رسیدگی نمیکنند.
او معتقد است تمام این مسائل به دلیل نبود آگاهی و تخصص در مدیران مربوط به هر شغل است.
نبود تخصص و آگاهی و استفاده از افرادی که تنها بر حسب رابطه و نه ضابطه بر سرکاری گمارده شدهاند جزو بلاهای پنهانی است که در مواقع بروز بحران و یا حادثه خود را نشان میدهد که البته حتی در این صورت هم مسوولانی که عامل انتخاب این افراد غیر متخصص بودهاند، جوابگو نیستند. مثال آنرا میتوان در حادثه پلاسکو دید. رییس سازمان آتشنشانی که به گفته محمد انصاری،عضو شورای شهر تهران، هیچگونه تخصصی در این زمینه ندارد و یا حتی آقای شهردار که بیشتر در کارنامه خود سابقه فعالیت نظامی دارد تا مدیریت شهری، به بینظمیها و حوادثی که البته برای هر شهری عادی و قابل پیشبینی است دامن میزند.
اسماعیل صالحی،عضو هیئت علمی دانشگاه تهران نیز به نبود یکپارچگی و هماهنگی در مدیریت بحران اشاره میکند و معتقد است: مدیریت بحران فقط به زمان وقوع حادثه محدود نمیشود،بلکه باید پیشبینی و پیشگیری لازم را برای دفع چنین خطراتی کرد.
البته نکاتی که کارشناسان مطرح میکنند از دید مدیران شهری استانهای کشور مغفول مانده است. در کنار این موضوع باز هم میشود علت این مغفول ماندن را به نداشتن تخصص آنها ربط داد و گفت؛ شاید تقصیرکار نباشد مدیری که هیچ زمینه و تخصصی در حوزه کاری خود ندارد و صرف رابطه بر سر کار آمده است.