فرض کنید به چشم برهم زدنی همه وجوه زندگی مدرنمان از بین برود و به گذشته پرتاب شویم؛ به زمانی که نه شبکه آب و برق داشتیم، نه اینترنت و نه هیچ امکان دیگری که در دوران مدرنیته یا چند دهه اخیر به زندگیمان اضافه شده. اگر این فرض رنگ واقعیت بگیرد، چه احساسی خواهید داشت؟
به گزارش «تابناک»، پس از بارش برف در روزهای گذشته در استان گیلان ـ که زندگی در بسیاری از شهرها و روستاهای این خطه را برای چندین ساعت و حتی چند روز مختل کرد و ناتوانی مسئولان در تدبیر کردن اوضاع در مواقع بروز مشکل را به رخ کشید ـ دیروز نوبت خوزستانی ها بود که با مشکلات طبیعی و غیر طبیعی به حال خود رها شده و به چشم بر هم زدنی، از همه مواهب روزگار بی بهره شوند.
همه چیز از تیره شدن رنگ آسمان شروع شد؛ اتفاقی بسیار تکراری برای اهالی این دیار که تنها نکته جدید دربارهاش، چرایی بروز آن است. اینکه تا چند سال پیش گفته میشد گرد و غبار وارداتی از عراق مسبب آن است و اکنون میدانیم خودمان در تولید گرد و غبار تا حدود زیادی خودکفا شدهایم و نیاز چندانی به واردات غبار غلیظ از عراق نداریم.
البته این بار تنها پای تکرار شدت گرفتن گرد و غبار و تنگ شدن نفس اهالی این خطه در میان نبود و تکرار اتفاق دیگری موجبات رنج خوزستانی ها را فراهم میکرد. اینکه با شدت گرفتن گرد و غبار، برق نیز قطع میشد و به دنبال آن، آب هم قطع میشد و دیگر جلوه های زندگی مدرن نیز از دست میرفت؛ از تلفن و اینترنت گرفته تا چیزهای دیگر.
سلسله اتفاقاتی که زنجیروار رخ میدادند و ظاهرا کسی یارای توقفشان را نداشت. آنقدر که چراغ قرمز تقاطع ها نیز از کار افتاده و بلبشو سراسر شهرها را فرا گرفته بود. گویی کسی دکمه پرتاب خوزستان به گذشته های دور را زده و مشکلات فراوان مردم را به نظاره نشسته است. در زمانی که خودپرداز بانک ها هم از کار افتاده بودند تا توان خرید بطری های آب معدنی و گذران زندگی نباشد و دست همگان از همه چیز کوتاه شده باشد.
رویدادی که مسئولان برای بی سابقه خواندنش از یکدیگر سبقت میگرفتند، اما حافظه مردم تکرارش را در روزهای گذشته به یاد میآورد و نگرانی از رویه شدن این وضعیت در آینده، همگان را عذاب میداد. آیا قرار است از این به بعد شاهد تکرار فراوان این ماجرا و تبدیل شدنش به رویه ای ثابت، به مانند تیره شدن آسمان و تنگی نفس مدام اهالی خوزستان باشیم؟
این نگرانی از این روی مطرح میشود که میبینیم وزیر نیرو گفته: «این پدیدهها، پدیدههای بیسابقهای بوده که شرایط جدیدی برای ما ایجاد کرده است» و میشنویم استاندار خوزستان در تکرار این ادعا میگوید: «هیچوقت این میزان گردوخاک را تجربه نکرده بودیم.» آن هم در حالی که به یاد میآوریم هشتم بهمنماه جاری، آسمان اهواز تیره و تار شد و قطعی برق ۷۰ درصد اهواز را به دنبال داشت.
گویی مسئولان نمی خواهند زیر بار تکرار این وضعیت بروند تا در سایه تازه خواندن شرایط و توصیف آن با لغاتی مانند «کم سابقه» و «بی سابقه»، این گونه القا کنند که غافلگیر شدهاند و غفلتی در رسیدگی به حال و روز هموطنان ساکن جنوب غرب کشورمان صورت نگرفته است. شاید به این دلیل که میشود با تازه خواندن ماجرا، از زیر بار فشار افکار عمومی برای مدتی رهید و همه چیز را به فردا موکول کرد.
درست مثل رویکردی که در مقابل شدت گرفتن پدیده گرد و غبار در سال ها پیش اتخاذ شد تا درمان دردی که به جان خوزستان و دیگر شهرهای کشورمان افتاده، از دولت قبل به دولت فعلی موکول شده و در سایه فرسایشی شدن ماجرا، همه چیز رنگ تکراری بودن بگیرد و لاعلاج جلوه کند.
آنقدر لاعلاج که دیگر کسی نمیپرسد چه خبر از وعده های فراوانتان برای مذاکره با عراقی ها برای مالچ پاشی، یا وعده احیای تالاب ها و آبگیرهای خشک شده که کانون تولید گرد و غبار هستند، یا حتی چه خبر از به کارگیری علوم نوین و تکنولوژی های به روز و شرکت های دانش بنیان برای مقابله با گردو غبار؟
پرسش هایی که اگر قرار باشد به آنها پاسخ داده شود، احتمالا ناکارآمدی و غفلت عظیم صورت گرفته در این خصوص، افشا خواهد شد و فرجام خوبی برای وعده دهندگان پرشمار در خصوص آلودگی روز افزون خوزستان و دیگر شهرهای غربی و جنوب غربی کشورمان رقم نخواهد خورد و از این رو بهترین چاره، توصیف مشکلات با لغاتی مانند «بی سابقه» و «کم سابقه» است؛ انگار نه انگار که در مقابل شرایط پرسابقه نیز واکنشی جز سکوت از مسئولان ندیدهایم!