شرق نوشت: کمتر از چهار ماه است که سیدرضا صالحیامیری بهعنوان دومین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت تدبیر و امید از مجلس رأی اعتماد گرفته. او که در کوران رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری سال ٩٢ معاون فرهنگی ستاد حسن روحانی بود، یکبار هم بهعنوان وزیر پیشنهادی برای وزارت ورزش و جوانان به مجلس نهم معرفی شد، اما رأی نیاورد. رئیسجمهوری هم حکم او را برای ریاست بر سازمان اسناد و کتابخانه ملی صادر کرد تا اینکه آبانماه گذشته پس از کنارهگیری علی جنتی، از مجلس دهم برای وزارت ارشاد رأی اعتماد گرفت.
صالحیامیری درباره سیاستهایش بر وزارت ارشاد در این چند ماه گذشته و حدود شش ماه پیشرو با روزنمه شرق گفت و گو کرده است که بخشی از آن را در ادامه میخوانید.
زمانی که شما از مجلس رأی اعتماد گرفتید، لطیفهای به این مضمون گفته شد که آقای صالحیامیری آنقدر برای وزارت عجله داشت که ١٠ دقیقه بعد پشت میزش در وزارت ارشاد نشسته بود. من اتفاقا این را خوشبینانه نگاه میکنم و فکر میکنم که چالشهایی وجود داشته و نمیبایست کار یک لحظه هم متوقف میشده است. چند مشکل برای وزیر قبل از شما پیش آمد، مشکل اصلی مسئله کنسرتها بود؛ همانچیزی که افکار عمومی و توجه رسانهها را به خودش جلب کرد. حتی ایشان یکجایی در جهت هماهنگی با آقای علمالهدی گام برداشتند و آقای رئیسجمهور هم بهدرستی اعتراض کردند و بهتعبیری گفتند که وزیر ما نباید این خودمختاری را بپذیرد. میخواهم از همین نقطهای که ایشان تمام کرد، شروع کنم. شما چه کارهایی برای مشهد انجام دادید که استانی خودمختار نباشد.
ببینید من یک نکته کلانتر بگویم و بعد به موسیقی بپردازم. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در زیرمجموعه مستقیم خود ٢٢ دستگاه؛ یعنی سازمان، معاونت، مراکز و مؤسسات دارد و درمجموع بیش از صد مأموریت را در حوزههای مختلف دنبال میکند. فقط در حوزه هنر حداقل هشت موضوع اصلی و دهها موضوع فرعی وجود دارد، بنابراین در سبد ارشاد، موسیقی ظرفیتی خاص خود و محدود دارد.
ولی نمود بیرونی این بود که وزارتخانه از اینکه در یکی از مراکز استانها کنسرت بگذارد، عاجز شده است.
همه وزارت ارشاد موسیقی نیست، اینکه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تصویر جامعه تبدیل شود به یک نهاد متولی موسیقی و بقیه فراموش شود، یک تحلیل انحرافی است که به اعتقاد من سیاسیون مناقشه خود را از زمین سیاست به زمین فرهنگی وارد کردند و ارشاد هم ناخواسته وارد زمینی شد که دیگران طراحی کردند. این تحلیل بنده است و من معتقدم که موسیقی به همان میزانی باید دیده شود که هست؛ یعنی ما نباید در نقشهایی که دیگران برای ما طراحی و تعریف کردهاند، بازی کنیم.
این نکتهای است که من براساس آن گذشته را آسیبشناسی میکنم. نکته بعدی راجع به موسیقی است، بحث ما راجع به موسیقی بسیار شفاف است و آن این است که ما معتقدیم موسیقی بخشی از نیاز فرهنگی و هویتی جامعه ایران است. نفی موسیقی درحقیقت نفی مصرف فرهنگی جامعه است که بعید است کسی در کشور اصل موسیقی را نفی کند. ما موسیقی آیینی، مقامی، محلی، سنتی، پاپ و... داریم. زمانی که شما تعزیه میبینید در حقیقت موسیقی آیینی گوش میدهید. برخلاف تحلیل شما آمار خیلی مهم است. دقت بفرمایید؛ ٥٣ درصد تولید، توزیع و مصرف موسیقی برای صداوسیماست؛ یعنی روزانه ٥٣ درصد مصرف موسیقی آحاد جامعه از صداوسیماست. ٢٥درصد هم مصرف موسیقی مربوط به تولید مؤسسات مجاز موسیقی است. ٢١ درصد هم موسیقی را در شبکههای اجتماعی و فضاهای اینترنتی دانلود میکنند، یک درصد نیز اجرای صحنهای است که این یک درصد بهلحاظ حجمی ١٠هزار اجرا در سال است و از این ١٠هزار اجرا کمتر از یک درصد لغو داشتهایم.
انگیزههای لغو هم مختلفند؛ یکجایی دستگاه امنیتی بهخاطر مسائل امنیتی، مصلحت را در برگزارنشدن کنسرت میداند و یک جای دیگر افرادی تصمیم به اجرا میگیرند، اما به دلیل تعارضی که بین عوامل موسیقی پیش میآید اجرا برگزار نمیشود. تعدادی که بنا به مداخلات خارج از اراده لغو میشوند بسیار محدود است. ما معتقدیم این کشور یک رهبر، یک نظام، یک دولت و یک مجلس دارد و یک قانون حاکم است و با هرگونه اجتهادهای محلی و سلیقهای مخالفیم. در مواردی که تعارض پیش میآید، معیار قانون است، نه مناقشه و دعوا و نکته اصلی بحث من با شما همین است. اساسا مصلحت و منطق دستگاه بزرگ ارشاد این نیست که در جایی که به مشکل برخورد میکندو دچار مناقشه میشود، باید به دنبال اعمال قانون باشد و مراجع قانونی هم تعریفشده است.
این نکته مهمی است که نکته دومی هم دارد؛ من به خیلی از بزرگان در ملاقاتها، از جمله نماینده محترم ولیفقیه و امامجمعه مشهد تأکید کردم مطالعات به ما نشان میدهد در شهرهایی که سختگیری بیشتری اعمال شده است باعث زیرزمینیشدن فعالیتهای فرهنگی از جمله موسیقی شده است. اگر ما اجازه ندهیم جوانها در سالنهای رسمی و در زیر نور دوربینهای رسمی که در سالنهای قانونی تعبیه شده به مصرف موسیقی، تئاتر، سینما و... بپردازند آنوقت باید در زیرزمینها شاهد رفتارهای پرخطر باشیم. حل معضلهای کوچکی که عرض کردم تعدادشان محدود است باید در چارچوب قانون باشد نه در چارچوب مناقشه. ما دو مسیر را انتخاب کردهایم؛ یکی مسیر گفتوگو که تأکید میکنم این یک استراتژی جدید در دوره اینجانب در ارشاد خواهد بود که گفتوگوی فرهنگی در سطح ملی را به صورت سازمانیافته دنبال میکنیم. این گفتوگو بسیار تعیینکننده است و برای کاهش عصبیتها و چالشهای فرهنگی به آن تأکید خواهم کرد و مسیر دوم قانون است. من چندی پیش در جمع شورای اداری استان مازندران صحبت کردم. یکی از عزیزان که از ائمه جمعه بود نسبت به برگزاری اجرای صحنهای در استان اعتراض داشتند.
پس قول برگزاری کنسرت در مشهد را میدهید؟
در جایی که چنین فرصتی از جوانان شهر سلب شود ما خیلی شفاف از طریق گفتوگو و بعد از طریق قانون به حل مسئله میپردازیم.