پارلمان داریم، حزب هم داریم آن هم بیش از 230 حزب شناسنامه دار که از وزارت کشور مجوز فعالیت دارند، اما حزبی که فراگیر باشد و قوی نداریم . حزبی که برنامه های مدونش همواره محل نقد و ارزیابی کارشناسان و منتقدان باشد، رقیبان بدانند برنامه و اهدافش چیست؟ کنش سیاسی، اجتماعی و حتی اقتصادی اش قابل پیش بینی باشد، نداریم. حزبی که در فصل انتخابات بیاید و لیست بدهد و کاندیداهایش را روانه میدان کند و بداند و مطمئن باشد که با ورود آنها به پارلمان یا ریاست جمهوری برنامه و نقشه راه حزب تا کجا پیش می رود را نداریم، حزبی نداریم که نماینده اش ملزم به پاسخگویی به آن باشد و نظارت موشکافانه آن را بر عملکرد اش حس کند.
به گزارش «تابناک»، همین می شود که احزاب در آستانه انتخابات می آیند و بزرگانشان گعده برگزار می کنند و بنایشان حضور جبهه ای یا ائتلافی درانتخابات می شود، حضوری برای رقابت و رفتن فرصت از قدرت گرفتن مخالف. همین می شود که انتخابات درکشور همواره به رقابت میان به دو قطب یا دوجناح اصولگرا و اصلاح طلب تقسیم می شود و همفکران سیاسی در قالب ائتلاف هایی فقط با رعایت خطوط قرمزشان به م متعهد می شودند و علیه رقیب اصولگرا یا اصلاح طلبشان فعال می شوند.
همین می شود که ما در فصل انتخابات بیشتر شاهد لیست انتخاباتی از سوی جبهه اصلاح طلبان در مقابل فرصت انتخاباتی جبهه اصولگرایان هستیم . مثلا انتخابات پیشروی پنجمین دوره شورای شهر و دوازدهمین دوره ریاست جمهوری که قرار است 26 اردیبهشت ماه آینده برگزار شود و دو جناح سیاسی کشور می خواهند در قالب ائتلاف جبهه اصلاحات و اعتدالگرایان مقابل جبهه مردمی نیروهای انقلاب میدان دار رقابت ها باشند، - البته گروه ها و کاندیداهای دیگری هم قطعا در کنار این دو جبهه حضور خواهند داشت، اما رقابت اصلی قطعا به دو جبهه مذکور محدود خواهد شد.-
در روزگار رقابت های انتخاباتی، اگرمردم به فهرست های ائتلافی راست یا چپ لبخند زدند و پای صندوق های رای رفتند آنها که مردمی ترند پیروز میدان می شوند و برکرسی های قدرت در مجلس و شوراها می نشینند. نمایندگانی برخاسته از ائتلاف که بیشترشان هم سابقه کار حزبی، سازمانی و حتی گروهی ندارند و به دلیل برخی اشتراکات فکری با یکی از دو جناح مطرح سیاسی کشور به توافق رسیده اند و زیر پرچم ائتلاف شان راهی کانون های قدرت می شوند. اما اهرمی برای نظارت رفتار حزبی شان پیش از انتخابات وجود ندارد. نتیجه هم این می شود که فرد و یا افراد منتخب می مانند و سوگند شان، وجدان اخلاقی، تعهدات منطقه ایش - حوزه انتخابیه - واهداف ملی اش که با استناد به آنها تصمیم می گیرد.
در این میان اما آنچه که همواره آسیب دیده و می بیند رای مردمی است که به پرچم های سیاسی - انتخاباتی اعتماد کردند و رأی شان را به صندوق های رای ریختند. رویگردانی و نادیده گرفتن شعارها و وعده های انتخابی احزاب و ائتلاف های شکل گرفته انتخاباتی در فصول دیگر انتخابات است که تجربه برگزاری 10 دوره انتخابات مجلس یا یازده دوره ریاست جمهوری این را بخوبی به سیاستمداران تفهیم کرده است .
برای آسیب شناسی نادیده گرفتن تعهدات حزبی مسئولان باید چند نکته را در نظر گرفت. اول اینکه پیش شرط داشتن سیستم نظام پارلمانی در دنیا داشتن احزاب فراگیر و قوی است و احزاب صاحب کرسی در پارلمان تصمیم گیرنده برنامه ها و امور خواهند بود. نماینده صاحب کرسی به تمام معنا نماینده حزبی است که از دریچه آن به پارلمان وارد شده است. منظور از داشتن احزاب فراگیر و قوی این است که احزاب برای کاندیداهایشان برنامه تعیین می کنند؛ برنامه ای که بر اساس مانیفست حزب برای همگان از رقبا گرفته تا کارشناسان و مخالفان و دولت و صاحبان قدرت آشکاراست و منتقدان، هواداران و مخالفان و مردم براحتی می توانند برنامه حزب را بشناسند، آن را نقد کنند یا مورد حمایت قرار دهند.
احزاب فراگیر کادر بندی مشخصی دارند. در انتخابات توانایی معرفی کاندیدا دارند و کاندیداهایشان ملزم به پاسخگویی به آنها هستند و فقط در مسیر اهداف و برنامه های حزب گام بر می دارند. به همین دلیل هم کاندیداهای راه یافته به قدر ذیل سوگندی که برای دفاع از حقوق کشور و ملتشان یاد می کنند، خود را پاسخگو به حزب متبوعشان می دانند؛ چرا که رویگردانی حزب از آنها به معنی از دست دادن کرسی شان در آینده خواهد بود.
متاسفانه در کشور ما هرچند نظام نیمه ریاستی داریم؛ اما حزب فراگیر نداریم. این بدان معنا نیست که حزب نداشته باشیم، ما در کشور بیش از 200 حزب شناسنامه دار داریم، اما متاسفانه به دلایل قابل تاملی حزب های ما نمی توانند نقش آفرینی کنند. در این مسیر نواقص و مشکلات بسیاری وجود دارد آن اینکه برخی از احزاب ما نمی توانند کاندیداهای مستقل خودشان را داشته
باشد و همین سبب می شود، در بزنگاههای انتخاباتی با دیگر احزاب وارد ائتلاف شوند و درقالب جبهه مشترک نقش آفرینی کنند، به همین دلیل هم ارایه فهرست مشترک از سوی ائتلاف ها سبب می شود، وزنه و رنگ حمایت حزب در معرفی کاندیداها کاهش یابد و وقتی کاندیداها به کرسی نمایندگی و قدرت رسیدند خود را آنچنان که باید و شاید مقید به رعایت اهداف و برنامه های احزاب ائتلافی نبینند .
در کنار همه این موارد تجربه نشان داده که بیشتر افراد به دلیل عدم سابقه کار منظم و با انضباط گروهی و حزبی وقتی پای لابیهای سیاسی به میان می آید و با نیروهای صاحب قدرت و نزدیک به قدرت وارد مذاکره می شوند، متاسفانه گاهی مواقع حسابگرانه بر تعهدات ائتلافی شان چشم می بندند.
صاحب نظران توصیه می کنند کشور برای درمان از این نقص باید نظام حزبی را تقویت کند؛ بدین شکل که در لوای آن همه گروه های دو جناح اصولگرا و اصلاح طلبان، در چارچوب نظام جمهوری اسلامی بتوانند صاحب یک حزب فراگیر و قدرتمند شوند. منظور احزابی است که دارای آئین نامه حزبی باشند، برنامه داشته باشند و پایبند به قانون و برنامه های کلان نظام باشند.
در کنار همه مواردی که شرحشان رفت ،"اخلاق مداری " افراد بیشتر از هر اهرم نظارتی دیگری می تواند تاثیر گذار باشد . اینکه اشخاص در هر سمت و مسئولیتی که هستند، اخلاق مدار باشند و برخلاف تعهدات روح پاکیزه بشری اقدام نکنند. نمایندگان اگر همواره درنظر داشته باشند که برای گره گشایی از امور مردم و به وکالت ملت وارد مجلس و یا شوراهای اسلامی شهر و روستا شده اند و صداقت را پیشه کارها و مواضع شان بکنند، بسیاری از مشکلات حل خواهد شد .