امانوئل ماکرون 39 ساله که چندی در مقام وزارت اقتصاد در کابینه فرانسوا اولاند خدمت کرده، شب گذشته، توانست با اختلافی بیش از حد انتظار بسیاری از نظرسنجی ها و تحلیلگران، با کسب حدود 66 درصد از آرای شهروندان فرانسوی به ریاست جمهوری این کشور برسد. پیروزی وی در این انتخابات، حداقل دو نتیجه مهم و بلافصل برای سیاست بین الملل خواهد داشت.
به گزارش «تابناک»؛ ماکرون پس از پیروزی در انتخابات و در نطق خود، لحنی کاملا رسمی به خود گرفت و گفت، پیام رأی گیری روز یکشنبه را هرگز فراموش نکرده و نادیده نخواهد گرفت. مشارکت در این انتخابات، کمترین میزان از سال 1969 را به ثبت رسانده بود و سخن ماکرون در خصوص پیام روز یکشنبه، معطوف به همین موضوع بود.
بسیاری از فرانسویان از هیچ یک از دو کاندیدای نهایی این انتخابات حمایت نکردند؛ این می تواند نشانه ای نه چندان خوب برای ماکرون باشد؛ اما وی به صراحت دوباره تأکید کرد، از اتحادیه اروپا دفاع و با همه موانع احتمالی بر سر راه اصلاح فرانسه مقابله خواهد کرد.
اما صرف نظر از تحولاتی که این انتخابات برای سیاست داخلی در فرانسه به ارمغان خواهد آورد (تحولی که به نظر بسیار اساسی خواهد بود) مهمترین اثرات آن از شب گذشته تا کنون متوجه کلیت منطقه اروپا و آتلانتیک است. با توجه به ماجرای برگزیت و انتخابات شگفت انگیز آمریکا و پیروزی دور از انتظار ترامپ در سال گذشته میلادی، انتخابات فرانسه از مدتها قبل، یک دو قطبی ماهوی را در این محدوده ایجاد کرده بود: انتخاب میان ایده لیبرالیسم و وفاداری به سیستم یا ملی گرایی، حمایت گرایی و پوپولیزم.
اکنون می توان با پیروزی ماکرون، دست کم دو تأثیر مهم را برای سیاست بین الملل از این منظر متصور بود؛
پیروزی اروپا و فرانسه گلوبالیست یا «جهان گرا»
بدون هیچ شکی، ظهور و اوج گیری جبهه ملی فرانسه به رهبری مارین لوپن (بسیاری به رغم شکست لوپن در این انتخابات، آینده وی و جبهه ملی را بسیار روشن می دانند) از یک سو و مشکلات اقتصادی و صنعتی فرانسه در سال های اخیر از سوی دیگر، منجر به آن شده بود که عملا این انتخابات به یک رفراندوم برای اتحادیه اروپا و جهانی شدن تبدیل شود.
ماکرون بارها تأکید کرده بود، این انتخابات، تصمیم به انتخاب میان کسانی است که اقتصاد جهانی و آزاد را یک فرصت می دانند و دیگرانی که مانند لوپن از چالش ها و معضلات آن هراس و واهمه دارند.
ماکرون برای ماه ها، تنها کاندیدای انتخاباتی بود که به صراحت و با صدای بلند، حمایت های خود از اتحادیه اروپا و تمجید از ساختار آن را در کمپین خود فریاد می زد و تأکید می کرد، نهاد اتحادیه اروپا، خود راه حلی اساسی برای معضلات فرانسه است و نه دلیل مشکلات و معضلات این کشور.
حتی با وجود اینکه بسیاری از طرفداران جناح چپ در فرانسه به پای صندوق رأی رفته و به ماکرون رأی دادند تا نامزد راست گرای افراطی به ریاست جمهوری این کشور نرسد، دامنه اثرات پیروزی ماکرون نشان داد که اروپا، واحد پولی یورو و اقتصاد لیبرال و آزاد ( به شکل خلاصه جهانی سازی و جهانی شدن) برنده انتخابات بوده اند. حتی شخص مارین لوپن ـ که پیش از این بارها گفته بود، فرانسه را از واحد پولی یورو خارج خواهد کرد، در روزهای منتهی به انتخابات برای کاهش هراس رأی دهندگان از این وعده کوتاه آمده بود.
بی گمان، رهبران اتحادیه اروپا و کمیسیونرهای این اتحادیه که از مدت ها قبل طرفداری خود از ماکرون را نشان داده بودند، اکنون همکار و همراه مناسب و مورد وثوقی در فرانسه دارند؛ اما ماکرون در ابتدا و قبل از هر چیز، رئیس جمهور فرانسه است. وی با وجود همه حمایت هایش از اروپا، هشدار داده بود که اروپا باید از شهروندانش بیشتر از این حمایت کند.
یکی از نخستین دستورکارهای ماکرون برای اتحادیه اروپا، بازیابی موتور همکاری فرانکو ـ ژرمن از پروژه اروپاست که می تواند نگرانی های جدی و اساسی برای برخی کشورهای این بلوک رقم بزند. ماکرون برای بهبود همکاری های میان پاریس و برلین، در پی آن است که به آلمان نشان دهد، وی قادر به انجام کاری است که رؤسای جمهور پیش از وی از آن بازمانده اند: اصلاح اقتصاد فرانسه.
ادامه ارتباطات و همکاری های «ترانس آتلانتیک»
مارین لوپن از خانواده ای آمده که سابقه ای طولانی در روابط گرم با مسکو داشته و از سوی دیگر، دشمنی هایی با متحدان آمریکایی در اروپا دارند. در میان همه کاندیداهای این انتخابات، ماکرون بزرگترین منتقد روسیه بود که شدیدترین خط و مرزها را برای مسکو تعریف کرد. هک کمپین ماکرون یک روز قبل از انتخابات فرانسه ـ که گفته می شود از سوی کرملین هدایت شده ـ نیز به خوبی نشان می دهد که مسکو، ماکرون را به درستی یک تهدید برای خود شناسایی کرده است.
با توجه به کلیت آنچه از سیاست خارجی ماکرون دریافت می شود ـ به ویژه تعهدش برای بازسازی روابط با ناتو به رهبری آمریکا ـ وی تقریبا نماینده آن چیزی است که تداوم رفتار و کنش سیاست خارجی پیشینیان خود طی چند دهه گذشته در این حوزه است. وی نشانه هایی از یک نوع الگوی پراگماتیک در ارتباط با واشنگتن و دفاع از منافع فرانسه در هرکجای دنیا که باشد، صادر کرده؛ هرچند به نظر خواهان آن است که این مسأله را مجرای اتحادیه اروپا و در مشورت با آلمان پیگیری کند!
وی گفته که به هیچ وجه از برداشته شدن تحریم ها از روی روسیه حمایت نخواهد کرد؛ قبل از آن که نشانه هایی از بهبود و پیشرفت شرایط و معضل اوکراین بروز کند.
با این حال، در هر زمان و شرایط دیگر، شاید پیروزی یک رئیس جمهور در فرانسه ـ که کاملا در تطابق و متعهد به ناتو بوده و با روسیه وجهه و چهره ای متخاصم داشته باشد ـ از نظر واشنگتن یک فرصت غنیمت به شمار می آمد؛ اما در زمان کنونی، این مسأله کمی پیچیده است و آینده روابط ماکرون و ترامپ کمی پیش بینی ناشدنی است.
ماکرون همانند بسیاری دیگر از رقبایش در این انتخابات، ترامپ را منبعی برای «عدم قطعیت» برای اروپا خوانده بود. وی هرگز ترامپ را «تهدید» معرفی نکرد؛ اما فرانسوا فیون رسما ترامپ را تهدید می دانست. از آن سوی، ترامپ قبل از انتخابات، همواره از مارین لوپن رقیب ماکرون با استفاده از ابزار مورد علاقه اش یعنی توییتر، تمجید کرده بود، ولی بلافاصله بعد از پیروزی ماکرون، این پیروزی را به وی تبریک گفت و نوشت: من مشتاقانه در انتظار همکاری با او (ماکرون) هستم.
ماکرون و ایران
اما خارج از حوزه اروپا و آتلانتیک، موضوع روابط آینده پاریس و تهران نیز بعد از پیروزی ماکرون اهمیت بسزایی یافته است. به خوبی می توان دریافت که با توجه به نزدیکی های ماکرون به اتحادیه اروپا این مسأله، منجر به نزدیکی فرانسه و تهران نیز خواهد بود.
شاید در نخستین نگاه تصور بر آن بود که با توجه به نزدیکی ها لوپن و روسیه، پیروزی رهبر راست گرا میتواند نوید روابط بهتر میان فرانسه و ایران را بدهد. اما ماکرون نشان داده است که در روابط خارجی خود به ویژه در رابط با مسائل خاورمیانه نیز می خواهد همانند سیاست داخلی معتدل و متوازن رفتار کند.
او درباره تنشهای موجود میان عربستان سعودی و ایران نیز معتقد است که باید توازن را حفظ کرد. به گفته او «اشتباه است اگر فرانسه مثل گذشته زیاد طرفدار عربستان سعودی باشد... . این به معنای آن نیست که ما روابط خود را با ایران طوری پایهگذاری کنیم که امنیت عربستان سعودی و اسرائیل به مخاطره بیفتد». به عقیده او، «فرانسه نباید در بازی قدرت میان دو کشور مهم منطقه مداخله کند... فرانسه باید هم با ایران حرف بزند هم با عربستان سعودی». ماکرون حتی میگوید «من در برابر این دو قدرت منطقهای یک سیاست گفتوگومحور را پیش خواهم گرفت. از ایران مسئولیتپذیری در برابر توافق هستهای را خواستار خواهم شد و از عربستان سعودی هم میخواهم که سیاست مسئولانهای در پیش بگیرد و بههیچوجه هیچ نوع تبانی با جنبشهایی که دست به افراطگرایی و تروریسم میزنند، نداشته باشد».
ازهمین روی، تحلیلگران ایرانی تصور میکنند که ماکرون سیاست متوازن و رو به بهبودی با ایران در پیشخواهد گرفت. علی سجادی انصاری، وابسته نظامی سابق ایران در فرانسه در گفتوگویی گفته بود «فکر میکنم آقای مكرون تلاش خواهد کرد نسبت به جمهوری اسلامی ایران، سیاستی متوازن و متعادل را دنبال کند و بیشتر به دنبال توسعه و ارتقای روابط باشد تا کاهش سطح روابط یا تیرگی. به نظر میرسد دستکم روند کنونی ادامه پیدا خواهد کرد». ماکرون که به هوادارانش اطمینان داده در برنامه او هیچ دیواری وجود ندارد، امنیت واقعی را در باقیماندن مرزهای اروپاییشان میداند و این همان چیزی است در بهبود روابط ایران و فرانسه بهعنوان عضوی از اتحادیه اروپا مهم خواهد بود.