در حوزه نظام بانکی متاسفانه بین 40 تا 50 درصد منابع بانکی قفل شده است. 40 و 50 درصد از سوی مسئولان بانک مرکزی اعلام میشود، در حالی که حتی بلوکه شدن منابع بانکی تا 60 یا 70 درصد هم اعلام شده است.
نظام بانکی به دلیل سیاستهای اشتباه دولت گذشته به چالشهایی گرفتار بوده که خروج از آن نیاز به صبوری و اصلاحات ساختاری و نهادی و همچنین تصمیمات سخت دارد. منابع بانکها در بخش مسکن قفل شده است. برخی از بانکها در این بخش سرمایهگذاری کردهاند، ولی فروشی نداشتهاند. در حال حاضر مطالبات معوق انباشت شده و نارسایی ایجاد کرده است. اگر نتوانیم بانکها را از حالت انجماد خارج کنیم، تسهیلاتدهی به تولید در مسیر درستی قرار نخواهد گرفت.
مرحله بعدی که برای اصلاح شبکه بانکی مهم است، نظارت است. وقتی یک سیستم نظارتی قوی برای نظارت بر مصرف تسهیلات نباشد نه تنها تسهیلات هدفمند نخواهد بود بلکه به سمت تولید جهش پیدا نخواهد کرد. فقدان سیستم نظارتی قوی موجب شده در حالی که تسهیلات به بخش تولید داده میشود، منحرف شود و سر از واردات و بازرگانی که سود دارد، درآورد و به بخش واقعی داده نشود. این امر نیاز به نظارت قوی دارد. اکنون بانکهای ما بنابر سیاستهای غلط در دولت قبل حال و روز خوبی ندارند. اگر اصلاح ساختاری در نظام بانکی صورت نگیرد، این نظام بانکی کشور را با مشکلات بسیار شدیدی مواجه خواهد ساخت، چرا که در حال حاضر حدود 10 و 11 موسسه مالی و بانکی ورشکسته هستند و اینها اتفاقا باعث بینظمی در نظام بانکی شدهاند و بانکهای سالم از همین بانکهای ورشکسته پیروی میکنند. اینها هستند که نظام بانکی را به دنبال خود میکشانند. البته دولت یازدهم تلاش کرد بدهیهای دولت گذشته را بپردازد، ولی در حوزه نظارت بر بانکهای متخلف عملکرد قابل قبولی نداشت. در حوزه ساماندهی موسسات اعتباری هم گام خوبی برداشته شد، ولی این موسسات باز هم نیاز به ساماندهی دارند. لازم است که در دولت آینده هم شبکه بانکی تقویت شود و هم نظارتها همراه با اصلاح ساختاری نهادی باشد تا نظام بانکی رو به بهبود برود و بتوانیم مانع یک بحران اقتصادی و مالی در کشور شویم.
*عضو هیات علمی دانشگاه تهران
منبع: کسب و کار نیوز