با پایان یافتن دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، زمان آن رسید که هر شش کاندیدای تصدی این پست به وعده های خود عمل کرده و آنچه مدعی بودند برای بهبود اوضاع مردم و کشور تدارک دیدهاند،بی چشمداشتی عرضه نمایند.
به گزارش «تابناک»؛ با شمارش آرای انتخابات ریاست جمهوری و ابقای دکتر روحانی در سمت خود، زمان عمل به وعده های انتخاباتی فرارسید تا مشکلات فراوانی که در موسم تبلیغات انتخاباتی بیان شد و کاندیداها برای رفع و رجوع آن در آینده طرح و برنامه تدارک دیده و وعده داده بودند، در مسیر رفع و رجوع قرار گیرند و حل شوند؛ مشکلاتی از جمله بیکاری، رکود اقتصادی، مسکن و دیگر مواردی که از فرط تکرار در روزها و هفته های اخیر، همگی به خوبی از فهرست بلند بالایشان آگاهیم و خواستار حلشان هستیم؛ اتفاقی که هرچند شاید، با توان دولت مستقر برخی شان در کوتاه مدت یا میان مدت قابل رفع و رجوع باشند، بی گمان، حل همه آنها با تکیه بر توان دولتمردان ممکن نیست و همراهی دیگر گروه ها با ایشان، میتواند منجر به رفعشان شده یا تسریع بخش روند حلشان باشد.
برای نمونه، کافی است مشکل بیکاری را مد نظر قرار دهیم. مشکل که نه، معضلی فراگیر و تا حدودی ریشهای و قدیمی که دو تن از رقبای روحانی برای رفع آن برنامههای ویژه تدارک دیده بودند و وعده رفع آن، از کلیدی ترین سرفصل های برنامه های انتخاباتی شان بود، یا مشکل کم آبی و بلایای محیط زیستی چسبیده به آن که مورد توجه کاندیداها قرار داشت.
مشکل مسکن و راهکارهای تدارک دیده کاندیداها برای رفع آن، یکی دیگر از مشکلات مهمی است که کشورمان با آن دست به گریبان است و در روزهای انتخابات ارائه طرح، برنامه و بازار وعده دادن برای رفع آن در آینده، بسیار داغ بود؛ بحثی که نقد رویکرد مسکن مهر و ارائه تدابیری برای رفع مشکلات این طرح بزرگ را نیز شامل میشد و بی شک تجمیع آرای کاندیداهای مختلف در خصوص آن، میتواند راهگشا باشد.
همه اینها در صورتی است که تمامی شش کاندیدای حاضر در صحنه انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، بر هم افزایی توانشان پس از انتخابات تأکید داشته باشند و بخواهند چیزی بیشتر از وعده و برنامه های کلی به ثبت رسیده در مناظرات و فرصت های محدود انتخاباتی ارائه دهند؛ رویکردی که میتوان با دایر کردن سایت هایی ویژه به منظور ارائه این برنامه ها به عموم مردم و دولت مستقر پیگیری شود و برنامه های انتخاباتی کاندیداهای مختلف را به طرحی موثر برای برون رفت از مشکلات پیش روی کشور تبدیل نماید.
به عنوان مثال، کافی است کاندیداهای حاضر در عرصه انتخابات ـ که برخی عزم بسیار جزمی برای حل مشکل بیکاری داشتند و تا مرحله دایر کردن سایت اینترنتی نیز پیش رفتند ـ این عزم را در ادامه راه نیز نشان دهند و به تداوم فعالیت سامانه تدارک دیده شده و ارائه برنامه جامعشان برای رفع این مشکل در این سامانه بیندیشند تا بر هدف بزرگشان برای پایان دادن به مشکلات موجود در کشور، تأکیدی دوباره کرده باشند؛ تأکیدی که این بار انتخاباتی نیست و هدف از آن، ارائه راهکارهای اندیشیده شده برای رفع مشکلات عمده جامعه است و تداوم آن در روزهای پس از انتخابات، این فرصت را به وجود میآورد که دولت مستقر از آنها بهره برده و در صورت بی توجهی به آنها، در معرض قضاوت مردم قرار گیرد؛ قضاوتی که نشان میدهد کدام کاندیداها انحصار طلب بودهاند و کدام به فکر رفع مشکلات مردم، ولو با یاری رساندن به رقیب سابق و انتخاباتی خود هستند.
رویکردی که کمترین فایده آن، رها نشدن برنامه هایی است که برخی از مشاوران و اتاق فکر کاندیداها برای رفع مشکلات بزرگ کشور تدارک دیدهاند؛ برنامه هایی که اگر روزی فضا برای بررسی آنها فراهم آید و طراحان آنها در کنار منتقدان و کارشناسان به بحث و گفتوگو پیرامونشان بنشینند، بعید نیست کوتاه ترین راه برای رفع مشکلاتی به دست آید که سال هاست ایرانیان را میآزارد و از این روی، وعده رفعشان برد تبلیغاتی فراوانی برای انتخابات ریاست جمهوری دارد.