بار دیگر آلودگی هوا در چندین شهر خوزستان به چندین برابر میزان مجاز رسید؛ وضعیتی که حالا جزو ثابت زندگی اهالی خوزستان شده و به نظر میرسد، آفت های همراه با آن نیز در مسیر روزمره و عادی شدن قرار دارند!
به گزارش «تابناک»؛ اگر قطع برق و بلبشویی که در نتیجه آن یکی دو ماه پیش در اهواز و برخی دیگر از شهرهای خوزستان رخ داده بود را به یاد آوریم و توانایی تصور شهری به ظاهر مدرن، اما بی آب، برق، تلفن، اینترنت و دیگر جلوه های زندگی امروزی را داشته باشیم، باز قادر به درک حال و روز این روزهای خوزستان و اهالی خونگرمش نخواهیم بود.
از این روی که میدانیم دو سه روزی است که بار دیگر آلودگی و گرد و غبارهای معلق در هوا اوج گرفته و آسمان خوزستان را تاریک کرده است؛ وضعیتی که بار دیگر قطع برق را در برخی شهرهای این دیار به همراه داشته و به سقوط دومینویی منجر شده که میتواند زندگی را در این دیار فلج کند. به این صورت که با قطع برق، پمپ های آب از کار میافتند، خطوط تلفن و اینترنت ختل یا قطع میشوند و حتی فاجعه تا مختل شدن دریافت پول از خودپردازها و پرداخت وجه به کمک پوزها نیز میرسد.
چیزی شبیه بحران که چندین روز پس از وقوع در بار نخست، تازه پی بردند به دلیل جنس مقره های مورد استفاده در تیر برق های این دیار است و شستوشوی مقره ها و استخدام پیمانکاران به این منظور را در دستور کار قرار دادند، اما ظاهرا آن گونه که باید، راهگشا نبوده است. این را تکرار قطع برق در این دیار در روزهای اخیر نشان میدهد.
وضعیتی عجیب که با توجه به گرمای این روزهای هوا و شدت یافتن گرما در روزهای پیش روی، به شدت نگران کننده به نظر میرسد و این پرسش را به وجود میآورد که آیا قطع برق و سلسله اتفاقاتِ همراه با آن، جزء لاینفک اوج گیری گرد و غبار در خوزستان شده است؟ نکند شاهد تکرار روزمره شدن گرد و غبارهایی هستیم که یک دهه و اندی پیش تازه شروع شده بودند و حالا بخش جدایی ناپذیر از زندگی اهالی خوزستان و چندین استان دیگر کشورمان هستند؟
شرایطی که بروز آن در ماه مبارک رمضان، بر دشواری های زندگی اهالی خوزستان به شدت میافزاید و این گزاره ها را تقویت میکند که یا دولتمردان به فکر این دیار و مشکلات مردمانش نیستند و یا کاری از دستشان ساخته نیست که رنج خوزستان و خوزستانی ها تمامی ندارد. رنج مردمانی که با پایان یافتن جنگ تحمیلی گمان میبردند شرایط برای رفاهشان فراهم شود اما حالا میبینند غول گرد و غبار بر زندگی شان چمبره زده و روز به روز بر ابعاد سیاهی هایش افزوده میشود.
این در حالی است که دولتمردان مدعی هستند برای رفع و رجوع این مشکل با همه توان مشغول به کار هستند و طرح هایی مانند احیای هورالعظیم و امثال آن را به این منظور در دستور کار دارند. توضیحانی که شنیدن آن از زبان رئیس جمهور در ایام انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، اهالی خوزستان را مجاب به تداوم حمایت از دولت رئیس جمهور روحانی با شعار «ما که هوا نداریم، هنوز هواتو داریم!» نمود تا تصویری بی مثال را شاهد باشیم.
حمایتی بی مانند که بی شک نافی گلایه های پرشمار اهالی خوزستان از دولتمردان نیست و اکنون زمان پاسخ دادن به آن فرا رسیده است. با این رویکرد که اگر هدایت آب به امثال هورالعظیم و دیگر آبگیرها در کوتاه مدت ممکن نیست، مالچ پاشی در عراق هم فرایندی زمان بر و سخت است و نمیتوان به این شیوه ها، کانون های زایش گرد و غبار را در سریع ترین زمان ممکن کور کرد، دست کم میتوان از شدت گرفتن رنج اهالی خوزستان جلوگیری نمود.
با در پیش گرفتن شیوه هایی برای تسریع تعویض مقرهها و بازسازی شبکه توزیع برق استان و هر آنچه برای تداوم جریان برق در این استان لازم است؛ حمایتی که نشان دادن آن با به کار گیری ژنراتورهای برق اضطراری و نصب آن در محل های آسیب پذیر در مواقع شدت گرفتن گرد و غبار هم ممکن است؛ به شرطی که قرار به بروزش باشد.
مثل حمایت نابی که اهالی خوزستان در سفر انتخاباتی دکتر روحانی به تصویر کشیدند. مردمانی سختی کشیده و رنجور که بر این باورند، دولت یازدهم تلاشش را برای مقابله با گرد و غبار به کار بست و امید دارند، تداوم ریاست جمهوری روحانی بتواند به خلاصی شان از درد و رنجی که دیارشان را در برگرفته بینجامد و سزاوار نیست تمام توانمان را برای کاهش درد و رنج ایشان به کار نگیریم.