چند دهه ای هست که مقامات سیاسی ترکیه با آغاز ساخت پروژه های بزرگ جنوب شرقی آناتولی «گاپ»، بنای عمران و آبادانی جنوب کشورشان را بدون لحاظ کردن مصالح و منافع کشورهای همسایه جنوب و جنوب شرقی، از جمله ایران، در سر می پرورانند؛ تلاش هایی که تا کنون پیشرفت های چشمگیری داشته است و هم اکنون تبعات خسارت بار آن به خوبی بر زندگی مردم عراق، سوریه و غرب ایران دیده می شود.
به گزارش «تابناک»، پروژه «گاپ» که در محدوده جغرافیایی 9 استان کردنشین به نام های دیار بکر، باتمان، سیرت، ماردین، شیرناک، آدی یامان، شانلی اورفا، غازیان تپ و کیلیس در حال اجراست، شامل سیزده طرح آبیاری و نیروگاه آبی است و برای نهایی شدن این برنامه ها، طرح ساخت 22 سد و 19 نیروگاه برق آبی روی دو رودخانه دجله و فرات و شاخه های آن ها در دستور کار قرار گرفته است.
پروژه گاپ که از آن صحبت می کنیم، از سال 1980 رسما مورد توجه مسئولان وقت دولت ترکیه قرار گرفت و عملیات ساخت بسیاری از سدهای آن از جمله سد آتاتورک که ظرفیت آن به تنهایی معادل 650 سد ایرانی است، نهایی شد اما از سال 2008 و در دوران نخست وزیری رجب طیب اردوغان، برنامه عمل گاپ در دولت ترکیه رسماً مصوب و عملیات اجرایی و توسعه ای آن آغاز شد.
این طرح که قرار است بیش از دو میلیون هکتار از زمین های کشاورزی جنوب شرق ترکیه را به زیر کشت ببرد و مستقیم برای بیش از 200 هزار تن شغل ایجاد کند، پیش بینی می شد که به صورت کامل تا سال 2015 به بهره برداری برسد؛ اما بنا به دلایلی از جمله تحولات داخلی، کسری بودجه و اعتراض های مردمی، بخشی از آن هنوز نهایی نشده و برنامه ها از تکمیل نهایی تا سال 2019 خبر می دهد.
سدهای کبان، کاراکایا، آتاتورک، کرال کیزی، باتمان، بیره جیک، سیلوان تنها تعدادی از 22 سد بزرگ پروژه گاپ است که در کنار طرح های آبیاری هاران، ماردین و نیز تونل انتقال آب سوروچ از جمله بزرگ ترین بخش های این پروژه کلان آبی و عمرانی هستند، که می توان نام برد.
برای اشاره به حجم خساراتی که این طرح ها ـ که همگی بر روی دجله و فرات احداث شده اند ـ به پایین دست دجله و فرات تحمیل کرده، کافی است بدانیم تنها حجم آب ذخیره شده در پشت سد آتاتورک معادل 650 سد ایرانی است و تنها به دلیل ساخت همین سد، بیش از 670 هزار هکتار از مزارع قابل کشت در کشور عراق به بیابان تبدیل شده است.
جدا از طرح هایی که نام آنها آمد و تقریباً نهایی شده اند، دولت ترکیه از سال 2006 در قالب همین پروژه (گاپ)، ساخت سد بزرگ «ایلی سو» را نیز در دستور کار قرار داد که گفته می شود، حجم آب قابل ذخیره سازی در پشت آن معادل سه برابر سد کرخه، بزرگ ترین سد ایرانی است و عملاً از ورود 56 درصد از منابع آب رود دجله به خاک عراق جلوگیری خواهد کرد.
سد ایلیسو یکی از 22 سد جنوب شرقی ترکیه است که گفته می شود، با هدف تولید برق، کنترل سیلاب ها، کشاورزی و ذخیره سازی آب در حال احداث است؛ سدی که در امتداد مرز استان ماردین و شیرناک قرار دارد و به دلیل خسارات سنگینی که با به زیر آب بردن تمدن و آثار باستانی کردهای ترکیه بر جای گذاشته، بارها مورد اعتراض شهروندان کرد ترکیه قرار گرفته است.
نزدیک به 100 درصد جمعیت اطراف سد ایلی سو و 90 درصد جمعیت استان های تحت پوشش گاپ را کردها تشکیل می دهند؛ مردمانی که معتقدند اجرای این پروژه ها، تلاش دیگر آنکارا برای تحقق سیاست های قوم گرایانه و محدودسازی کردها در ترکیه است؛ برای نمونه، گفته می شود دولت ترکیه با احداث ایلی سو، باعث تخریب یکی از مهمترین شهرهای تاریخی کردها به نام حسن کیف که مهد فرهنگ کردی بود، شده و مردم این منطقه را آواره کرده است، زیرا نه تنها کردهای این منطقه خانه و کاشانه خود را با همه تمدنی که در خود نهفته داشت از دست داده اند، بلکه دولت هیچ غرامتی به آنها پرداخت نکرده است.
جدا از خساراتی که ساخت سد ایلی سو و سایر پروژه های گاپ برای مردم 9 استان کردنشین ترکیه به بار آورده و خواهد آورد، مهم ترین دغدغه و نگرانی از ادامه این طرح ها از جمله نهایی کردن سد ایلی سو، خسارت های ویرانگری است که برای مردم عراق، سوریه و غرب ایران به بار خواهد آمد.
همان گونه که آمد، با ساخت سد ایلی سو، 56 درصد از منابع آبی دجله علاوه بر منابعی که تا کنون و به دلیل ساخت های سدهای دیگر در خاک ترکیه ذخیره می شوند، وارد خاک عراق نخواهد شد و این موضوع نقش بی بدیلی در افزایش بیابان زایی در عراق و تولید ریزگرد در منطقه خواهد داشت.
به بیان بهتر، ساخت این سد منابع افزایش ریزگرد در خاک عراق را که عملاً زیان های آن را در سال های اخیر دیده ایم تا یک و نیم برابر بیشتر خواهد کرد و با توجه به اینکه رود دجله در ادامه روند حرکتی خود به اروند رود می ریزد، منابع آبی ایران را نیز در استان خوزستان متأثر خواهد کرد.
سال گذشته در روزنامه حریت ترکیه مطلبی منتشر شد که بر اساس آن محققان هوانوردی و فضانوردی ملی آمریکا (ناسا) اعلام کردند، خشکسالی که در منطقه شرق مدیترانه در اوایل 1998 شروع و تا سال 2012، جایی که مستقیم متأثر از فعالیت های آبی ترکیه است، ادامه داشت، بدترین نوع خشکسالی طی 9 قرن اخیر به شمار آمده و این خشک سالی 50 برابر بیش از خشکسالی های به وجود آمده طی 500 سال اخیر است.
نکته ای که در رابطه با فرایند ساخت سد ایلی سو جالب توجه است، همکاری مالی و مهندسی کشورهایی مثل سوئیس، آلمان و انگلستان با دولت ترکیه در ساخت سد و نیروگاه ایلی سو در سال 2008 بود که به دنبال بالا گرفتن اعتراض های زیست محطی و اثبات مخالف معاهدات بین المللی زیست محیطی بودنش، این کشورها حمایت های خود را کاهش دادند.
در این میان و به نقل از پایگاه خبری تحلیلی «chinadialogue» «رجب اردوغان»، رئیس جمهور ترکیه بدون توجه به خسارت های ساخت سد ایلی سو برای کشورهای پایین دست، خطاب به مجریان طرح تأکید کرد، حتی اگر کمک های بین المللی حذف شود، ما با منابع مالی داخلی این سد را خواهیم ساخت.
در همین راستا، «ویسل ارُغلو» وزیر وقت محیط زیست ترکیه به رسانه ها و معترضان گفت: اجازه بدهید به شما بگویم این سد ساخته خواهد شد و هیچ کس نمی تواند مانع ساخت آن شود. این تصمیم دولت و حکومت ترکیه است.
به دنبال اصرار و ممارست دولت ترکیه در ساخت و نهایی کردن این سد و حجم بالایی از خسارت ها که سد ایلی سو برای محیط زیست و شرایط زندگی در پایین دست از جمله ایران خواهد داشت، به تازگی جمعی از دوستداران محیط زیست ایرانی در نامه ای به سازمان ملل خواستار بررسی و کمک برای توقف ساخت این سد شده اند.
این نامه که خطاب به دبیر کل جدید سازمان ملل نوشته شده است، با اشاره به اثرات ساخت این سد در اکوسستم دجله و فرات، اضافه کرده است که ساخت سد ایلی سو به متروکه شدن چندین میلیون هکتار از اراضی کشاورزی در کشورهای سوریه و عراق ختم می شود و به بحرانی جدی در پایاب آنها یعنی هورالعظیم و اروند رود بدل خواهد شد؛ بحرانی که هم اکنون نیز سبب شده تا تالاب راهبردی هورالعظیم به بزرگترین کانون بحرانی ریزگرد در منطقه تبدیل شود.
هرچند نگارش چنین نامه هایی که باعث افزایش آگاهی مردم و حساس شدن حس مسئولیت مسئولان داخلی و خارجی خواهد، به خودی خود مفید و قابل تحسین است، در واقعیت ماجرا باید توجه داشت که پیشتر از این ها اعتراضات جدی تری به این فرایند شده و مسئولان دولت ترکیه نیز قاطعانه از بی توجهی به این اعتراض ها سخن گفته اند.
این طرح که آغازش به زمان حکومت آتاتورک بازمی گردد، در دولت کنونی ترکیه با جدیت بیشتری ادامه پیدا کرده است و ضمن اهدافی ظاهری که در رابطه با توسعه و عمران جنوب شرق ترکیه برای آن نام برده می شود، به نظر می رسد اهداف پشت پرده دیگری مثل گروکشی و وابسته سازی کشورهای جنوب و جنوب شرقی از جمله ایران، عراق و سوریه نیز در اهداف پنهان این طرح ها لحاظ شده است، ترکیه می خواهد با این اقدام، دست برتر ژئوپلیتیکی خود را به کشورهایی مثل عراق، سوریه و ایران تحمیل کند.
از این روی، می گوییم وابسته سازی ایران، عراق و سوریه به ترکیه که به خوبی می دانیم، همه این طرح های بزرگ بر دو رود بزرگ و تاریخی دجله و فرات و سرشاخه های فرعی آنها عملیاتی می شوند و جز خسارت های جبران ناپذیری که به تمدن بین النهرین وارد خواهند کرد، با تشدید پدیده ریزگردها، عملاً حیات را برای مردم عراق، سوریه و غرب ایران به چالش خواهند کشید.
اگر این هدف پشت پرده و خطرناک ترکیه درست باشد، تحت هیچ شرایطی دست روی دست گذاشتن مسئولان ایرانی در برابر آن شایسته نیست و بر همه صاحب نظران، اندیشمندان و تصمیم گیران داخلی واجب است تا در برابر این اقدام های ترکیه، فکری اساسی و پیشگیرانه بکنند.