فعالیت های تروریستی و اقدام های خرابکارانه گروه های تروریستی که در کشورهای مختلف اتفاق می افتد، چهره تلخی از رفتارهای غیر انسانی است که ضمن قربانی کردن عده ای از انسان های بی گناه، خسارات جبران ناپذیری مادی و معنوی برای ملت ها به همراه دارد؛ فعالیت هایی که هرچند بازیگران و قربانیان آن ملیت های مختلفی دارند، هم اکنون مرکز رشد و گسترش آن در خاورمیانه و به ویژه کشورهای عراق و سوریه است.
به گزارش «تابناک»؛ جدا از همه تحلیل و بررسی هایی که در مورد چگونگی فعالیت گروه های تروریستی و چگونگی مقابله با آن مطرح می شود و یا تحلیل هایی که ناظر بر دامنه جغرافیایی فعالیت آنهاست، موضوع مهم دیگری که عمدتاً در بررسی ها از آن غفلت شده است، زمینه های اجتماعی و فرهنگی تولید و گسترش اندیشه های تروریستی است.
در میان همه گروه های تروریستی، داعش یکی از مهم ترین گروه هاست که به دلیل پیروزی هایی که در سال های گذشته در کشور عراق و سوریه به دست آورده توانسته است بر حجم قابل توجهی از منابع مادی این کشورها مسلط شود و با تقویت پایه های اقتصادی دامنه فعالیت های خود را نیز افزاییش دهد؛ گروهی که در بسیاری از فعالیت های تروریستی جهان از جمله حادثه تروریستی تهران نقش محوری داشت.
زمینه های اجتماعی و فرهنگی موثری که به صورت کلی در شکل گیری و یارگیری این گروه های تروریستی نقش دارد، در درجه اول و در درجه بعدی زمینه های اجتماعی و فرهنگی مهمی که در ایران به گرایش جوانان به این فعالیت، موضوعی است که یافتن پاسخ برای آن بدون پرس و جو از اساتید و کارشناسان دانشگاهی میسر نیست.
ایران نسبت به آرای افراطی مشابه با داعش نوعی مصونیت طبیعی دارددکتر شروین وکیلی، جامعه شناس و استاد دانشگاه در مورد زمینه های اجتماعی فعالیت گروه های تروریستی در ایران و اینکه چگونه یک ایرانی می تواند در قامت تروریست ظاهر شود، گفت: باید به این نکته توجه کرد که در میان کل سرزمین های حوزهی تمدن ایرانی فقط کشور کنونی ایران بوده که از گزند استعمار برکنار مانده است. ایران در جریان دو جنگ جهانی توسط قوای بیگانه اشغال شد اما در سراسر دورانی که هند و قلمرو تکه تکه شدهی عثمانی توسط اروپاییان اداره میشود، نهادهای سیاسی و مدارهای قدرت درونزاد خود را حفظ کرد.
به همین خاطر پیچیدگی جامعهی ما و چینهبندی هویت ملیمان تا حدود زیادی باقی مانده و همین رفتارهای منسجم جمعیمان را با عقلانیتی چشمگیر ممکن ساخته است. رفتارهایی که نمودش را مثلا در رفتار انتخاباتی مردم میتوان دید. به بیان دیگر ایران نسبت به آرای افراطی مشابه با داعش نوعی مصونیت طبیعی دارد. چون هویت سست و لغزانی که باورهای افراطی سادهلوحانه را پشتیبانی کند در بدنهی جمعیتش رسوخ نکرده است. آنچه در رخدادهایی مثل حملهی اخیر تهران دیدیم در حد همان انگشتشمارانِ حاشیهگزینی بود که در همهی جوامع هستند.
وی در مورد زمینه های اجتماعی تولد گروه های تروریستی و تکفیری در کشورهای همسایه ایران نیز ادامه داد: تمام کشورهای گرد اگرد ایرانِ امروز ما واحدهایی سیاسی هستند که طی قرن گذشته با دستکاری های استعمارگرانه به شکلی مصنوعی ساخته شده اند. اگر در چشم انداز کل تاریخ بنگرید همهی این ها بخش هایی از حوزهی تمدن ایرانی هستند که امروز باب شده به پیروی از گفتمان ایران زدایانهی همان استعمارگران «خاور میانه» خوانده شود. در حالی که ما در سرزمین خودمان در خاورِ جایی دیگر نیستیم. ما مثل همه ی تمدن های دیگر در مرکز خودمان برنشستهایم.
وکیلی افزود: شکنندگی هویت از لحظهای آغاز میشود که دولت های نوپای تراشیده شده خود را همچون خاورِ مرکزی بیرونی تصور کنند. همهی این کشورها برای دیرزمانی مستعمره بودهاند، از فرهنگ تاریخی خود تهی شدهاند و نوعی هویت ملی مدرن نوساخته و سرهم بندی شده برایشان تولید کردهاند. طبیعی است که در این شرایط بازگشت به هویت بومی دشوار و بلکه ناممکن شود و این انسداد در قالب شعارهایی سادهلوحانه و سطحی و در عین حال خشن بروز پیدا کند.
.
وی مشخصاً با اشاره به اقدام تروریستی اخیر تهران و زمینه های اجتماعی
آمار پایین فعالیت تروریستی در ایران گفت: در مورد نظر کسانی که می گویند قدرت
امنیتی ایران به تنهایی مانع فعالیت تروریستی شده، من عقیده دارم که چنین نیست. بیشک
قدرت امنیتی استخبارات صدام در آن زمان هم از نظر شدت و هم غلظت از سیستم اطلاعات
ما نیرومندتر بود و با این همه در قلمرو عراق بارها شورش های پردامنه ی شیعیان و
کردها را داشتهایم و همین کشور به یکی از پایگاههای مهم داعش تبدیل شد. عامل
اصلی که مصونیت یاد شده را تولید میکند به نظرم فرهنگ مردم ایران و پیشینه ی
تاریخی پیوسته شان است که هویت شان را به امری فراز مرتبه تر از طعمههای ایدئولوژیهای
داعشگونه تبدیل میکند.
این استاد دانشگاه در مورد اقداماتی که باید برای رهایی از گرایش جوانان ایرانی به گروه های تروریستی انجام شود، افزود: اظهار نظر در این مورد در صلاحیت من نیست و صلاح مملکت خویش خسروان دانند. اما در این حد میتوانم بگویم که هرچه قشرینگری مذهبی بیشتر در جامعه نقد شود و فضای تضارب آرا و هماندیشی گشودهتر باشد و آزادی برای اظهار نظر دربارهی هویتهای جایگزین بیشتر باشد، عمق و پیچیدگی هویت جمعی مردم افزونتر میشود و این مهمترین سرمایهی اجتماعی ما برای مقابله با خطراتی از جنس داعش است.
وکیلی در مورد زمینه های اجتماعی شکل گیری گروه های تروریستی به صورت کلی نیز گفت: چنین جریان های افراطی در شرایط خاصی از بحران های هویتی و آشوب های اجتماعی نمود پیدا میکنند و گسترش مییابند. در همهی جوامع اقلیتی کم شمار از افراد هستند که خشونتی نامعقول یا کینه و نفرتی مهار نشده نسبت به دیگران دارند و آن را در چارچوبی عقیدتی و دینی صورت بندی میکنند. در حالت عادی چنین افرادی حاشیه نشینانی منزوی به حساب میآیند و دست بالا به مجرمان یا دیوانگانی مهار شدنی بدل میشوند. تنها زمانی این اشخاص را در مقام رهبری جنبش های اجتماعی و ریاست جریان های اثرگذار می بینیم که پیشاپیش بحرانی در هویت جمعی مردم آن جامعه وجود داشته باشد.
افراد جوانی که به گروه های تروریستی می پیوندند سرخورده و معترض هستنددکتر مراد کاویانی راد، دانشیار دانشگاه خوارزمی کارشناس دیگری بود که در رابطه با زمینه های اجتماعی شکل گیری گروه های تروریستی و گرایش جوانان به این گروه ها به «تابناک»، گفت: تجربه نشان داده افرادی که به ترور روی می آورند، الزاماً تجربه همسانی نداشته اند تا بر اساس آن بتوان ویژگی های محیطی یکسانی را شناسی کرد، اما بخش عمده ای از کسانی که به وحشت افکنی روی می آورند، از نظر روانی در محیطی زندگی می کنند که نوعی احساس تمایز، طردشدگی و محرومیت دارند.
این افراد معمولاً در کشورهای رشد کرده اند که در آنها فرایند دولت-ملت سازی ناقص طی شده یا هنوز با چالش رو به روست و لذا افراد انگیزه بیشتری برای مقابله با فرایندها و ساختارهای حاکم دارند.
کاویانی راد افزود: بیشتر افراد جوانی که به گروه های تروریستی می پیوندند سرخورده و معترض هستند و نگاهی آرمانگرایانه دارند. این افراد در پی به هم ریختن مناسباتی هستند که به وضع نامطلوب موجود انجامیده است؛ افرادی که اگر سازمان بیابند و منسجم عمل کنند و فرد و جریانی باشد که این سرخوردگی را نظریه پردازی کند امکان این که در قالب گروه های تروریستی فعال شوند بسیار بالاست.
این استاد دانشگاه در مورد فعالیت گروه های تروریستی در ایران ادامه داد: ایران کشوری است که عوامل پیوند و همبسته ساز همبستگی ملی و پیوستگی سرزمینی در آن چند عاملی است. عناصر فرهنگ ایرانی، اسلام مذهب تشیع، زیست تاریخی بلند مدت همه اقوام ایرانی، اکثریت تشیع و عوامل دیگر ایران را تقریباً از همه کشورهای منطقه به ویژه دو کشور یاد شده متمایز می کند.
در ایران روند دولت-ملت سازی قابل مقایسه با هیچ یک از کشورهای منطقه نیست. از این روی کشور ما از نوعی انسجام ملی برخوردار است. تجربه سرنگونی رژیم پهلوی و خلأ قدرت به وجود آمده پس از آن و نیز جنگ تحمیلی هشت ساله نشان داد که ایران به رغم تنوع فرهنگی که دارد انسجام بسیار بالایی نیز دارد.
وی در مورد اینکه چرا در ایران دامنه فعالیت تروریستی گروه های تروریستی بسیار کم است و گروه های تروریستی فرصت فعالیت در ایران ندارند، گفت: این موضوع را باید در این حقیقت جست که اولاً ایران خودش در عراق و سوریه حضور اطلاعاتی و مستشاری جدی دارد و فعل و انفعالات آنها را زیر نظر دارد و اقدامات تروریستی پیش از وقوع خنثی و سرکوب می شوند.
ثانیاً شهرهای بزرگ ایران عمدتاٌ از مرز به دور هستند و لازمه حضور در این شهرها پیمودن مسافت طولانی و حمل موادی است که بارها مورد بازرسی قرار می گیرد و شهرهای آن در لایه های امنیتی مختلفی قرار می گیرند و در بسیاری از موارد اقدامات تأمینی در بسیاری از مراکز حساس به عمل آمده است. از این روی، انجام این گونه اقدامات به سادگی ممکن نیست.
استاد دانشگاه خوارزمی در بخش دیگری از سخنان خود در مورد دلایل گرایش جوانان ایرانی به گروه های تروریستی و راه های جلوگیری از آن نیز گفت: بخش زیادی از نا امنی های تهدید کننده ایران برآیند همسایگی کشورمان با کشورهای بحران زده منطقه است. از این روی، کوشش برای برقرار صلح و امنیت منطقه آن هم با همکاری دولت های منطقه ای نقش مؤثری در کاهش این گونه حوادث خواهد داشت
.
لازم است به کشورهای درگیر منطقه به ویژه، عراق، سوریه و افغانستان
کمک های مشاوره ای لازم برای مقابله و مباره با گروه های تروریستی به عمل آید و
کوشش ها به گونه ای سازماندهی شوند که خود این کشورها قادر به تأمین امنیت خود
باشند.
استاد جغرافیای سیاسی دانشگاه خوارزمی تأکید کرد بخش
زیادی از نا امنی های معطوف به جمهوری اسلامی ایران برآیند همسایگی کشورمان با
کشورهای بحران زده منطقه است. از این رو کوشش برای برقرار صلح و امنیت منطقه آن هم
با همکاری دولت های منطقه ای نقش مؤثری در کاهش این گونه حوادث خواهد داشت.
وی افزود: دیگر اینکه به کشورهای درگیر
منطقه به ویژه، عراق، سوریه و افغانستان کمک های مشاوره ای لازم برای مقابله و
مباره با گروه های تروریستی به عمل آید و کوشش ها به گونه ای سازماندهی شوند که خود
این کشورها قادر به تأمین امنیت خود باشند.
حاثه تهران نشان داد که دست کم اگر پیش
از این در تحلیل نواحی کردنشین نوع ناحیه گرایی صرفاٌ زبانی تعریف می شد، نوع ناحیه
گرایی به واسطه همسایگی این بخش از کشور با گروه های تروریستی فعال در عراق به سوی
ناحیه گرایی مذهبی کشیده شده است که این مشخصه در صحنه فیلم قبل از حمله تروریستی
تهران کاملاً مشخص است.
این استاد دانشگاه در بخش دیگری از
سخنانش و در مورد گرایش جوانان ایرانی به گروه های تروریستی گفت: این عنصر مذهب
است که توانایی از جان گذشتن را به افراد می بخشد و این حادثه به شدت هشدارآمیز
برای آینده امنیت کشور است. از این رو، تلاش برای تقویت زیرساخت های اقتصادی و
تأمین معیشت نواحی مرزی نقش مؤثری در کاهش نقش جریان های سلفی در جذب جوانان
سرخورده خواهد داشت.