به گزارش مهر، متوجه شده درباره وضعیت جاده و مشکلات اهالی این محور پرتردد تحقیق میکنم، صدایش را میشنوم، از دوروبریهایش میپرسد این خانم خبرنگار است؟ خودش را به من میرساند، میپرسد؛ صدای ما را مسئولان خواهند شنید؟ ادامه میدهد؛ میدانید چه عذابی میکشیم، مگر گناه کردهایم که اینجا به دنیا آمدهایم، مگر گناه کردهایم که نمیخواهیم به شهر برویم و میخواهیم در روستای اجدادیمان بمانیم، میدانید جاده یکطرفه میشود ما عزا میگیریم، خسته شدهایم.
دل پُری دارد، پشت سر هم گلایه میکند و هر از چندگاهی به افراد دور برش که مثل او شاکی هستند نگاهی میکند و با علامت دست و سر از آنها میخواهد که وی را همراهی کنند.
این روستایی ادامه میدهد: خانم شما سیل روستای «سیجان» را به یاد دارید، همان سیلی که جان هشت نفر را گرفت، چند روز دیگر دومین سالگرد آنها است.
یادتان آمد، در آن روز سیاه هم جاده یکطرفه بود، با بدبختی خودمان را به روستا رساندیم، سیل همهجا را خراب کرده بود، خانهها پر از گِل شده بود آن روز هم امدادرسانی با مشکل مواجه شد، چرا؟ چون جاده یکطرفه بود!
یادم میآید، بیست و هشتم تیرماه سال ۹۴ بود که سیل روزگار اهالی روستای سیجان را سیاه کرد و در چشم برهم زدنی خیابانها و کوچههای روستا را درهم نوردید و فاجعهای غمانگیز به وجود آمد.
پیرمرد ادامه میدهد: خانم آن موقع هم گفتند بودجه نداشتیم و سیل آمد خانه مردم را خراب کرد، البته برخی مردم هم خود مقصر بودند، کمی نزدیکتر میآید و با صدای بلندتر از من میپرسد، چرا همیشه دلیل حادثههای اینچنینی را بیپولی اعلام میکنند؟
در همین فاصله کوتاه کلی سؤال از من پرسیده است، آنقدر ناراحت و عصبانی است که حتی اجازه نداده بگویم، سوژهای که مرا به اینجا کشانده چیز دیگری است. کمی آرام میشود و مینشیند، به او میگویم پدرجان سیل سیجان را خوب به یاد دارم و حتی چند روز پس از حادثه به آنجا رفتهام ولی در حال حاضر میخواهم بدانم اهالی درباره کمبود تجهیزات ایمنی ازجمله تجهیزات آتشنشانی چه نظری دارند، حرفم تمام نشده از جا برمیخیزد، عصبانیتر میشود و بهیکباره میگوید، آتشسوزی، تجهیزات، دخترم دل ما خون است.
اینجا محور کرج – چالوس، ورودی روستای «تکیه سپهسالار» و این تنها گوشهای از درد دل اهالی است. محور کرج - چالوس همان محوری است که هر هفته برای مسافران ازجمله پایتختنشینان یکطرفه میشود تا بهراحتی پس از مسافرت به سواحل شمالی به خانههایشان بازگردند.
همان محوری که در زمستانها با برف و بهمن عرصه را بر اهالی تنگ میکند، همان محوری که همیشه خبرساز است خبرهایی از نوع حادثه، همین چند روز پیش بود که تصادف در تونل کندوان حادثه تلخ و دلخراشی را رقم زد.
وجود یک ایستگاه آتشنشانی در جاده چالوس(البرز)
چهاردهم تیرماه خبری مخابره شد که حاکی از سوختن دو تن از هموطنانمان در خودروی پراید بود. دو تن زندهزنده در آتش سوختند و شاید اگر امکانات و تجهیزات آتشنشانی در نزدیکی محل حادثه بود، این اتفاق نمیافتاد.
سرهنگ رضا معظمی گودرزی رئیس پلیسراه استان البرز در گفتگو با خبرنگار مهر، گفت: چهاردهم تیرماه براثر برخورد دو دستگاه خودروی سواری پراید و سوناتا در تونل کندوان دو نفر جان خود را از دست دادند.
وی با اشاره به شدت حادثه، ابراز تأسف کرد و گفت: سرنشینانش خودرو در آتش سوختند.
پسازاین حادثه و انتشار تصاویر دلخراش با واکنشهای کاربران البرزی مواجه شدیم که از ضعف زیرساختهای ایمنی در این محور بهشدت انتقاد میکردند و بسیاری میگفتند اگر در نزدیکی تونل کندوان ایستگاه آتشنشانی وجود داشت این حادثه منجر به مرگ دو نفر نمیشد.
پیگیری این سوژه ما را به این محور کشانده است، مسئول امور شوراها و دهیاری بخشداری آسارا پاسخگوی سؤالاتمان شد و در پاسخ به این پرسش که چند ایستگاه آتشنشانی در این محور(محدوده استحفاظی استان البرز) مستقر است، گفت: یک ایستگاه در شهر آسارا یعنی ۳۵ کیلومتری محور و یک ماشین آتشنشانی در محدوده «آدران» مستقر است.
مصوباتی که در اجرا لنگ میزند
آقای امیر به کمبود شدید تجهیزات ایمنی بهویژه تجهیزات آتشنشانی در محور پرتردد کرج – چالوس اشاره کرد و گفت: یکطرفه شدن جاده چالوس در ایام تعطیل تبدیل به کابوس شده و کمبود تجهیزات ایمنی به وحشتناکیاش اضافه میکند.
وی به مصوباتی اشاره کرد که قرار بود بخشی از کمبود تجهیزات ایمنی در این محور شلوغ را برطرف کند مصوباتی که در حوزه اجرا لنگ میزند.
به گفته امیر در شورای مدیریت بحران استان مقررشده بود در محدوده کندوان یعنی در آخرین نقطه از حوزه استحفاظی استان البرز تیمی همراه با تجهیزات و ماشین آتشنشانی مستقر شوند که در مواقع یکطرفه شدن جاده به کمک حادثه دیدگان بشتابند، تیمی متشکل از هلالاحمر، آتشنشانی و دیگر عوامل امدادی، این تیم گویا سال گذشته در محدوده کندوان مستقر میشده ولی در سال جاری خبری از استقرار تیم امدادی در محدوده یادشده نیست.
وی به مصوبه دیگر اشاره کرد که هرگز اجرانشده است و گفت: در شورای مدیریت بحران استان مقررشده بود در سه دهستان بخش آسارا یعنی آدران، نسا و آسارا سولههای مدیریت بحران مستقر شود تا در مواقع لزوم به حادثه دیدگان امدادرسانی کند، این مصوبه نیز هنوز اجرانشده است.
مسئول امور شوراها و دهیاری بخشداری آسارا در ادامه با تأکید بر اینکه وقتی حادثهای رخ میدهد از دستگاههای بسیاری تماس میگیرند و گزارش میخواهند، گفت: گزارش حادثه وقتی تجهیزات ایمنی درستوحسابی وجود ندارد به چه دردی میخورد.
وی به حادثه آتشسوزی که چند روز گذشته دریکی از روستاهای محور به وقوع پیوست اشاره کرد و گفت: مردم به کمک عوامل آتشنشانی آسارا این حادثه را مدیریت کردند ولی با دستان خالی و به قولی باید گفت مردم با بیل و هر آنچه وجود داشت آتشسوزی را مهار کردند.
امیر با اشاره به اینکه مصوبات گویا در حد حرف باقیمانده است، گفت: این در حالی است که محور کوهستانی کرج – چالوس با انواع مخاطرات طبیعی از قبیل رانش و ریزش کوه، سیل، آتشسوزی و غیره مواجه است و روزانه حوادث زیادی در این محور توریستی به وقوع میپیوندد.
اما شنیدن صحبت های سرپرست آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری آسارا ضروری به نظر می رسد، مهدی آسرایی در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به استقرار یک ایستگاه آتشنشانی در محور کرج – چالوس، گفت: یک دستگاه ماشین آتشنشانی در روستای آدران مستقر است یعنی با یک ایستگاه و یک ماشین باید حوادث این محور پرتردد را مدیریت کنیم.
آسرایی ضمن انتقاد از مدیریت بحران استان البرز، اظهار کرد: هر وقت دست یاری بهسوی مدیریت بحران دراز کردیم دستمان را رد کردند.
وی با تأکید بر اینکه مدتزمان رسیدن ماشین آتشنشانی به محل حادثه بین سه تا پنج دقیقه است، گفت: این در حالی است که از بیلقان تا کندوان ۸۰ کیلومتر راه است و در سایه کمبود تجهیزات و ایستگاههای آتشنشانی این زمان برای ما به ۴۰ دقیقه هم میرسد.
سرپرست آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری آسارا با اشاره به بافتهای فرسوده برخی از روستاهای محور چالوس، گفت: بافت برخی روستاها اجازه ورود دوچرخه به کوچهها را نمیدهد حال ببینید با ماشینهای عملیات باید چه سختی را تحملکنیم.
آسرایی با اشاره به اینکه در برخی مواقع باید آب را با ۲۰ متر لوله به محل حادثه برسانیم، گفت: هنگامیکه جاده یکطرفه است با زحمت فراوان و اسکورت پلیس به محل حادثه میرویم و در صورت دیر رسیدن باید شاهد واکنش عصبی اهالی باشیم که البته حقدارند.
وی بابیان اینکه در شهر کرج ۱۶ ایستگاه آتشنشانی وجود دارد، گفت: همکارانمان در کرج در مدتزمان سه تا پنج دقیقه به محل حادثه میرسند، این در حالی است که ما در محور کرج – چالوس برای رسیدن به برخی روستاها با مشکل مواجهیم.
سرپرست آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری آسارا با تأکید بر اینکه حوادث جاده چالوس را به جان میخریم، گفت: اکنون که تجهیزات مناسبی نداریم مسئولی نمیگوید چرا تجهیزات ندارید وقتی حادثهای به وقوع میپیوندند همه ما را بازخواست میکنند.
آسرایی با اشاره به اینکه حوادث احتمالی در ابتدای جاده چالوس را ایستگاههای آتشنشانی کرج پوشش میدهند، گفت: یکطرفه شدن محور کرج – چالوس به کابوس اهالی تبدیل شده است. در سایه این استرسها باید از حقوق مردم دفاع کرد، مردم حقدارند در مواقع حساس و وقوع حوادث انتظار بهترین خدمات را داشته باشند.
وی اضافه کرد: در تنها ایستگاه آتشنشانی محور چالوس (حوزه استحفاظی استان البرز) هر شیفت دونیروی انسانی خدمات ارائه میکند، شهرداری آسارا بودجه کافی برای استخدام نیروی بیشتر را ندارد حالا خودتان حساب کنید در هر حادثه این دو نفر باید بهاندازه سه نفر کار کنند بنا براین طبیعی است که با مشکلات بیشتری مواجه شویم.
سرپرست آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری آسارا با اشاره بهضرورت استقرار ایستگاه آتشنشانی در محدوده آدران، گفت: جالب است بدانید که در محدوده روستای نسا پمپبنزین مستقر است درحالیکه ایستگاه آتشنشانی در این محدوده مستقر نیست و این یعنی عمق فاجعه.
آسرایی به نامهنگاریهای متعدد به استانداری البرز، فرمانداری کرج و بخشداری آسارا اشاره کرد و گفت: برای تأمین تجهیزات موردنیاز و استقرار ایستگاههای آتشنشانی در محور کرج – چالوس مکاتبات بسیاری انجامشده است ولی هنوز جوابی دریافت نکردهایم.
وی خطاب به استاندار البرز، فرماندار کرج، بخشدار آسارا و اعضای شورای مدیریت بحران استان، گفت: تردد در این جاده ملی بالا است وقتی تعطیلات فرامیرسد مردم با مشکلات ریزودرشتی مواجه هستند و یکطرفه شدن جاده بر همه فعالیتهای اهالی سایه میافکند، به داد اهالی روستاهای محور کرج – چالوس برسید.
فعالیت تنها یک ایستگاه آتشنشانی
سرپرست آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری آسارا تأکید کرد: طبق استانداردهای موجود باید در محور کرج – چالوس (حوزه استحفاظی استان البرز) سه ایستگاه آتشنشانی مستقر باشد درحالیکه با یک ایستگاه در حال خدماتدهی هستیم.
پس از مصاحبه با سرپرست آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری آسارا کلی سؤال به ذهنم خطور میکند، سؤالاتی که پاسخشان میتواند بخش پایانی این گزارش باشد، اینکه چرا مصوبات شورای بحران اجرانشده است، چرا سولههای بحران در محوری بااینهمه بلایایی طبیعی مستقر نشده است، برای دریافت پاسخ این دو پرسش و پرسشهای دیگر تلاشم برای ارتباط با استانداری البرز و اداره کل مدیریت بحران بینتیجهای میماند.
به یاد گلههای اهالی میافتام که میگفتند، ما نمیخواهیم وقتی اتفاقی افتاد مسئولان به سراغمان بیایند و فقط همدردی کنند. بودجه اختصاص دهند تا این محور مجهز به امکانات ایمنی بیشتری شود.
راست هم میگویند مدتهاست باب شده بهمحض وقوع واقعه مسئولان با بالگرد هم شده خود را به محل حادثه میرسانند و ضمن ابراز همدردی با مردم، از منطقه بازدید میکنند، خوب چهکاری است درد را ببینیم و به فکر درمان نباشیم!