در
یادداشت قبل، متوجه شدید که مالیات چیست و چه ضرورتی برای پرداخت آن وجود دارد، اما آیا همهی نظامهای مالیاتی کارآمد هستند؟ نقاط قوت هر نظام مالیاتی را باید با یک دید کلی بررسی کرد، زیرا نظامهای مالیاتی کارآمد نیز عاری از مالیاتهای نامناسب و غیرمنصفانه نیستند. توجه داشته باشید که دولتها نمیتوانند هم از طریق جمعآوری مالیات کسب درآمد کنند و هم تمامی مالیاتدهندگان را راضی نگه دارند. اِدموند بِرک، فیلسوف و سیاستمدار ایرلندی، در اینباره میگوید:
«بهسختی میتوان هم مالیات گرفت و هم مالیاتدهنده را خشنود کرد، درست همانطور که نمیشود همزمان هم عاشق بود و هم عاقل!»
بنابراین در نظامهای مالیاتی، انواع مختلف مالیات، هم مالیاتهای مناسب و منصفانه و هم مالیاتهای نامناسب و غیرمنصفانه، درهم میآمیزند تا اثرات متقابل یکدیگر را اصلاح کنند و کلِ نظام به یک تعادل نسبی برسد. به عبارت دیگر، یک نظام مالیاتی کارآمد بههیچوجه کامل و بینقص نیست و در برخی موارد، موجب ایجاد احساس خسارت در مالیاتدهنده میشود. اما نظامهای مالیاتی کارآمد، در مجموع از ویژگیهای نسبتا مشترکی برخوردارند:
1- نظام مالیاتی کارآمد باید بیشترین منفعت را به جامعه برساند، به این ترتیب که دولت باید مالیاتهای دریافتی را در پروژههای خدمات عمومی سرمایهگذاری کند.
2- در نظام مالیاتی کارآمد، مالیات باید برحسب توانایی مالیاتدهندگان تعیین شود تا احساس خسارت مالیاتدهنده به حداقل برسد، به این معنی که مالیاتِ سنگینتر باید برعهدهی اقشار ثروتمندتر گذاشته شود و از اقشار کمدرآمدتر، مالیات سبکتری اخذ شود. بهعبارتی، نرخ مالیات برای هر شخص یا کسبوکار، باید بهگونهای محاسبه شود که شکاف نابرابرِ درآمد و ثروت در جامعه به حداقل برسد.
3- در نظام مالیاتی کارآمد، دولت نباید بین اشخاصی که در پرداخت مالیاتِ مشابه از توانایی یکسانی برخوردارند، هیچگونه تبعیضی در پرداخت مالیات قائل شود.
4- نظام مالیاتی کارآمد عمدتا از مالیاتهای مناسب و منصفانه تشکیل میشود، به این معنی که مالیاتها باید تا حد امکان عادلانه، قابلپرداخت، باصرفه، مشخص، مولد تولید، منعطف و ساده باشند.
5- ساختار کلی نظام مالیاتی کارآمد، نیازمند انعطافپذیری ذاتی است تا بتواند با شرایط متغیر نظام اقتصادی پویا سازگار شود. در نظامهای مالیاتی کارآمد، میتوان بدون ایجاد اختلال در کلیت نظام مالیاتی و برهم زدن تعادل آن، برخی از انواع مالیاتها را اضافه یا حذف کرد.
6- وجودِ فقط یک نوع مالیات در نظامهای مالیاتی کافی نیست، بلکه نظام مالیاتی کارآمد باید از انواع مختلف مالیات، البته با نسبت متعادل، تشکیل شود. به بیان دیگر، نظامهای مالیاتیای که فقط از یک نوع مالیات (تصاعدی، نزولی یا تناسبی) تشکیل شدهاند، عملا کارآمد نخواهند بود. همهی انواع مالیات باید با ترکیبی معقول بهکار گرفته شوند. همچنین در نظام مالیاتی کارآمد، نسبت مالیاتهای مستقیم و غیرمستقیم از یک تعادل منطقی برخوردار است.
7- نظام مالیاتی کارآمد باید چندگانه باشد، اما چندگانگی افراطی نیز مورد پذیرش نیست. همچنین نظامهای مالیاتی کارآمد باید در قالب یک نظام اداری بهرهور و باکفایت عمل کنند.
8- نظام مالیاتی کارآمد باید ساده و از هرگونه پیچیدگیهای غیرضروری و اجتنابپذیر، به دور باشد.
9- نظام مالیاتی کارآمد نباید مانع پیشرفت تجارت و صنعت شود، بلکه باید اسباب رشد اقتصادی سریع کشور را فراهم کند.
10- هدف نظام مالیاتی به جریان انداختن منابع مازادِ موجود در اقتصاد است، نه سلب منابع بخش خصوصی.
11- آگاهی به حقوق و مشکلات مالیاتدهندگان از جمله مهمترین ویژگیهای نظام مالیاتی کارآمد است. در نظامهای مالیاتی کارآمد، بخش عمدهی مالیاتها شامل مالیاتهایی است که موجب افزایش تولید و توزیع عادلانهی درآمد و ثروت ملی میشود. در واقع، نظامهای مالیاتی کارآمد در تحقق اهداف سوسیالیستی سیاست عمومی کشور نقش بسزایی ایفا میکنند.
12- بارِ مالیاتی باید برحسب درآمد و توان واقعی مالیاتدهندگان تعیین شود. نظامهای مالیاتی کارآمد باید این تصور را در ثروتمندان ایجاد کنند که قرار است مالیاتی بیشتر از آنچه برعهدهشان است بپردازند، تا به این ترتیب انگیزهی ثروتاندوزی به یک ثبات سالم و پایدار برسد. نظام مالیاتی کارآمد، بهویژه در کشورهای توسعهنیافته، باید اساسا بکوشد که از نابرابری درآمد و ثروت بکاهد، اما در عین حال نباید با تحقق هدف افزایش تولید و ایجاد انگیزهی سختکوشی و پساندازِ بیشتر در تضاد باشد.
13- عوامل مختلفی باید در تدوین نظام مالیاتی کشور لحاظ شوند. ساختار نظام مالیاتی کشور باید با آرمانهای مالیاتی و اهداف سیاست عمومی دولت همگام باشد. شکل عملی نظام مالیاتیِ هر دولت، به پیشینهی تاریخی آن کشور بستگی دارد. بنابراین، نظام مالیاتی هر کشور بسته به مغایرتهای بنیادی و تاریخی آن کشور میتواند با سایر کشورها متفاوت باشد، اما سیاست مالیاتی هر کشوری با هر پیشینهای، باید بهگونهای تنظیم شود که مالیاتها تا حد امکان از توان پرداخت مالیاتدهندگان خارج نباشند تا احساس خسارت مالیاتدهندگان به حداقل برسد.
14- در نظام مالیاتی کشورهای کمتر توسعهیافته، باید منابع اقتصادی مازاد در جهت پیشرفت اقتصادی به جریان انداخته شوند. مالیات در این قبیل کشورها باید به رشد پلهپلهی نرخ پسانداز بینجامد و مانع ورود سرمایه به کانالهای تولیدی ناخواسته شود. کشورهای در حال توسعه باید از مالیات بهعنوان ابزاری جهت محدود کردن مصرف و در عوض به جریان انداختن منابع در مسیر پیشرفت کشور بهکار گرفته شود.
15- سیاست مالی کشورهای توسعهنیافته باید به تشکیل سرمایه و به جریان انداختن منابع مازاد اقتصادی معطوف شود، به این معنی که منابع مازاد باید بهجای بخش خصوصی در سرمایهگذاریهای عمومی مصرف شوند.
با این اوصاف، نظام مالی کارآمد گواهی میدهد که بنیان مالی دولت ضامن آبادانی کشور، رونق پروژههای عمرانی و پیشرفت اقتصادی است.
به نقل از chetor.com