پسر جواني كه دوستش را در حادثهاي آتشين به قتل رسانده، در جلسه دادگاه حادثه را شرح داد.
به گزارش جوان، پاييز سال 93، مأموران پليس از مرگ مشكوك پسر جواني در حادثه آتشسوزي يكي از خانههاي خيابان سعادتآباد باخبر و راهي محل شدند.
نگهبان ساختمان گفت: لحظاتي قبل از حادثه دو جوان با حالتي پريشان از ساختمان خارج شدند.
آنها گفتند كه يك نفر ميان شعلههاي آتش گرفتار شده و در حال مرگ است. بعد هم از محل فرار كردند. من هم با پليس و آتشنشاني تماس گرفتم. بعد از مهار آتش، جسد مرد 30 ساله كه امين نام داشت، كشف شد.
تحقيقات كارشناسي نشان داد كه آتشسوزي عمدي بوده است. بعد از آن بود كه دو مرد جوان كه از دوستان مقتول بودند، تحت تعقيب قرار گرفتند و دستگير شدند.
آنها كه از دوستان مقتول بودند در بازجوييها جرمشان را انكار كردند. محسن 28 ساله يكي از متهمان گفت: امين از همسرش جدا شده بود و تنها زندگي ميكرد به همين دليل من و ديگر دوستانش به خانه او رفت و آمد داشتيم.
مدتي گذشت و امين بداخلاقي ميكرد. اين موضوع باعث شده بود، از او دلخور باشم. به همين دليل از دوستم سعيد كمك خواستم. او پيشنهاد داد، او را بترسانم تا دست از رفتارش بردارد.
روز حادثه به پيشنهاد سعيد روي او بنزين ريختم غافل از اينكه او فندكي روشن در دست داشت كه باعث آتشسوزي شد.
بعد از اين توضيحات با توجه به شواهد و مدارك موجود محسن به اتهام مباشرت در قتل و سعيد به اتهام معاونت در قتل روانه زندان شدند و پرونده روز گذشته روي ميز هيئت قضايي شعبه دوم دادگاه كيفري يك استان تهران به رياست قاضي زالي قرار گرفت.
بعد درخواست قصاص از سوي اوليايدم، متهم در جايگاه حاضر شد و گفت: مقتول بعد از جدايي از همسرش در خانه مجردي زندگي ميكرد. او خانهاش را پاتوق افراد معتاد كرده بود و چندين سگ در خانه نگهداري ميكرد. سالها او را ميشناختم و با هم دوست بوديم. مقتول به خاطر مصرف شيشه حال طبيعي نداشت و آخرينباري كه خانه او رفته بودم به خاطر اذيت و آزارش با هم درگير شديم.
او به من ناسزا ميگفت و با سگهايي كه در خانه داشت، مرا ميترساند و كتك ميزد. ميخواستم از خانه او خارج شوم، اما اجازه نداد. به همين خاطر با دو نفر از دوستانم تماس گرفتم و از آنها كمك خواستم. آنها به خانه امين آمدند و پيشنهاد دادند او را بترسانم و ادب كنم.
متهم در خصوص قتل گفت: امين براي كشيدن مواد مخدر به دستشويي رفته بود. بنا به پيشنهاد دوستانم يك گالن 1/5 ليتري بنزين را از جاكفشي برداشتم و داخل دستشويي پاشيدم. فندك امين روشن بود به همين خاطر منجر به آتشسوزي شد. همراه ديگر بچهها سعي كرديم آتش را خاموش كنيم، اما موفق نشديم. وقتي شعلههاي آتش زياد شد ترسيديم و از خانه فرار كرديم.
در ادامه، ديگر متهم در جايگاه حاضر شد و توضيحات دوستش را تأييد كرد.
سپس يكي از دوستان محسن به عنوان شاهد با تأييد حرفهاي محسن گفت: دوستم درست ميگويد. ما به خانه امين رفت و آمد داشتيم و هر وقت به خانهاش ميرفتيم با ما بدرفتاري ميكرد.
او سگ وحشي در خانه نگهداري ميكرد و براي ترساندن ما او را به طرفمان رها ميكرد. آن روز محسن قصد ترساندن امين را داشت. ميخواست روي او بنزين بپاشد تا امين از بوي بد بنزين كلافه شود، اما به خاطر روشن بودن فندك آتشسوزي اتفاق افتاد.
بعد از توضيحات شاهد حادثه، هيئت قضايي بعد از بازسازي صحنه جرم در دادگاه براي صدور رأي وارد شور شد.
سایت تابناک از انتشار نظرات حاوی توهین و افترا و نوشته شده با حروف لاتین (فینگیلیش) معذور است.