دربار پادشاهی عربستان با اشاره به اینکه امروز سلمان بن عبدالعزیز به مرخصی خارج از کشور می رود، از سپرده شدن اوضاع به محمد بن سلمان در غیاب وی خبر داد. در همین راستا، بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که این مسأله سرآغاز و مقدمه انتقال قدرت از ملک سلمان به فرزندش محمد سلمان است؛ فرایندی که از مدت ها پیش آغاز شده و اکنون وارد فاز نهایی خود در زمینه انتقال قدرت شده است.
به گزارش «تابناک»؛ این درحالی است که روزنامه رای الیوم در مطلبی نوشت: کسانی که از مسائل پنهانی قصر پادشاهی در عربستان سعودی با خبر هستند، احتمال کناره گیری ملک سلمان بن عبدالعزیز از تخت سلطنت به نفع پسرش محمد بن سلمان در فاصله زمانی که از پنج ماه فراتر نخواهد رفت، بعید نمی دانند.
ساختارشکنی در انتقال قدرت
نظام پادشاهی حاکم بر عربستان سعودی، تاکنون بحرانهای متعددی را پشت سر گذاشته است، کودتای فیصل بن عبدالعزیز پادشاه سوم سعودیها علیه برادر بزرگتر خود، سعود بن عبدالعزیز ـ که نخستین پادشاه بعد از پدر بود ـ و یا ترور فیصل بن عبدالعزیز به دست برادرزاده خود فیصل بن مساعد بحرانهایی است که از ابتدای پادشاهی سعودیها بر شبه جزیره عربستان به دنبال این خاندان بوده است. سعودیها در سالهای اخیر هم روزگار بدون هیاهویی را پشت سر نگذاشتهاند؛ بحرانی که اکنون آنها با آن روبه رو هستند، انتخاب محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد حکومت سعودی است.
لازم به یادآوری است که قدرت در عربستان طی وصیت ملک عبدالعزیز آلسعود، مؤسس خاندان سعودی بین پسران وی دست به دست میشد؛ اما با گذشت 74 سال از مرگ ملک عبدالعزیز، ملک سلمان مسیری متفاوت در پیش گرفت، و با عبور از اصل جانشینی فرزندان عبدالعزیز، زمینه را برای قدرتیابی نسل دوم خاندان سعودی فراهم کرد.
در این چهارچوب ملک سلمان در دو سال گذشته در چندین مرحله دست به تغییر آرایش قدرت در مناصب مختلف قدرت در عربستان زد و با تسویه حساب خانوادگی، مدعیان قدرت را از مصادر امور برکنار و وابستگان خود را منصوب کرد.
یکی از مهمترین تغییرات در یازدهم اردیبهشت 1394 و تنها چهار ماه از مرگ «ملک عبدالله بن عبدالعزیز» روی داد که طی آن، ملک سلمان با صدور فرامینی، دست به تغییرات اساسی در ساختار سیاسی زد. در این میان، مهمترین تغییر، برکناری برادرش «مقرن بن عبدالعزیز» از ولیعهدی و نائبرئیسی شورای وزیران و انتصاب «محمد بن نایف» به ولیعهدی و فرزندش «محمد بن سلمان» به جانشینی ولیعهد بود.
ملک سلمان در مراحل بعدی نیز به تغییرات هدفمند در ساختار قدرت ادامه داد؛ اما سرانجام فرمان برکناری محمد بن نایف نشان داد که هدف اصلی وی در عبور از وصیت مؤسس آل سعود، موروثی کردن قدرت و انتقال مستقیم آن به فرزندش محمد بوده است.
ملک سلمان و همراهان نزدیکش در این فاصله، فقط به نظارت بر کارهای ولیعهد و کادر همراه او بسنده کرده و یا در برخی موارد، توصیه هایی نیز می دهند و به این ترتیب، محمد بن سلمان در ماه اوت تا پایان سپتامبر عملا پادشاه عربستان سعودی خواهد بود و این مدت به مثابه آزمونی است تا ملک سلمان بتواند زمان دقیق اعلام کناره گیری از تحت سلطنت به نفع پسرش را نهایی کند.
واگرایی در درون خاندان آل سعود
هرچند فرآیند ولیعهد شدن محمد بن سلمان بدون خونریزی و به آرامی انجام شد، جابجایی به علل مختلف می تواند، زمینه واگرایی و اختلاف در درون خاندان آل سعود را فراهم کند.نکته پایانی این تحلیل این است که فرآیند ولیعهد شدن محمد بن سلمان، بیش از هر چیز، بیانگر «چرخش معیوب، ناقص و پیشامدرن انتقال قدرت در عربستان سعودی» است.