سیده فاطمه مقیمی، عضو هیات رئیسه اتاق تهران در یادداشتی در 24 آنلاین نوشت:
اقتصاد ایران نیاز به پوستاندازی دارد. در دورانی که یکی از نیازهای اساسی کشور، جذب سرمایههای جدید و بخصوص دستیابی بیشتر و هدفمند به تکنولوژیهای مدرن است. اقتصاد ایران به دلیل یک دهه تحریمهای ظالمانه تا حدود بسیاری از فضای جهانی فاصله گرفت. طی ۴ سال گذشته به لطف برجام و بهبود سطح روابط تا اندازهای این وضعیت جبران شد ولی بازهم نیاز به کار و تلاش بیشتر برای تحقق تمامی اهداف توسعهای کشور وجود دارد. اما باید در نظر داشت که کشوری همچون ایران که هدف اصلی خود را جذب سرمایهگذاران پرشمار خارجی قرار میدهد، باید ساختارهای داخلی خود و فضای کسبوکار حاکم برکشور را برای تحقق این هدف همخوان و هماهنگ کند.
اما در حال حاضر ساختارهای قدیمی و تا اندازهای فرسوده کشور با این نیاز همخوان نیست. نظامهای بانکی، مالیاتی، تامین اجتماعی و ارزی اگر نگویم که نقطه مقابل توسعه کسبوکارها که حداقل در جهت همراستا با آنها نیستند. به همین باید به صراحت اشاره کرد که یکی از رسالتهای مهم دولت داوزدهم بهبود این وضعیت است.
یکی از مهمترین وزارتخانههایی که می تواند در بخشهای ساختاری نقش تعیین کننده و راهبردی ایفا کند، وزارت امور اقتصادی و دارایی است. بخصوص اینکه وزیر اقتصاد، ریاست شورای گفتوگو را نیز برعهده دارد و از طریق تعامل سازنده با بخشخصوصی میتوان و به زبانی باید مقدمات خروج از رکود را فراهم کرد. انتخاب آقای دکتر مسعود کرباسیان به عنوان وزیرامور اقتصادی و دارایی حرکت درستی در این مسیر است. ایشان از دو مزیت بزرگ بهرهمند هستند.
اولا: سابقه حضور در گمرک و تحولاتی که در این سازمان رخ داد، نشان میدهد که آقای کرباسیان اهل نوسازی روندها و و کاهش رویههای بروکراتیک هستند. به همین دلیل میتوان انتظار داشت که در ساختارهای نظام بانکی، مالیاتی و ارزی کشور تحولاتی قابل توجه رخ دهد.
دوما: آقای کرباسیان بیش از ۴ دهه در ساختار مدیریتی کشور حضور داشتهاند و همزمان با عضویت در هیات رئیسه اتاق ایران و هیات نمایندگان اتاق تهران درک درستی از نیازهای بخشخصوصی دارند. بنابراین تجربیات ایشان هم شامل فهم درست از جایگاه و امکانات دولت و هم نیازهای بخشخصوصی میشود. در چنین شرایطی با افزایش میزان تعاملات امکان بروز تحولاتی اساسی دور از انتظار نیست.
نکته مهم این است که آقای کرباسیان با فهم درستی از وضعیت اقتصاد جهانی، بتوانند زمینهها برای تعاملات بینالمللی دقیق و بهرهگیری بیشتر از فرصت پسابرجام را فراهم آورند. به طور حتم وزارت امور اقتصادی و دارایی با جایگاهی که در اختیار دارد میتواند زمینهساز بروز اتفاقات جدی در این حوزه باشد. دکتر کرباسیان روحیه تعاملی بالایی دارند و حضورشان در چنین پستی امکانی را فراهم میکند تا مشورتهای درست و دقیقی از بخشخصوصی بگیرند. در صورتی که بسترهای لازم فراهم شود، ایرادت ساختاری از میان برود و عزم جدی در دولت نیز رقم بخورد، میتوان امید داشت با این شیوه راهبری، ۴ سال آینده فصل شکوفایی اقتصاد ایران باشد.