قرار است، شهردار تهران با برنامه تعیین شود؛ این آرزویی است که منتخبان شورای شهر تهران وعده تحققش را در روزهای آتی میدهند، ولی نیم نگاهی به اوضاع، نشان میدهد، چیزی جز شعار نیست.
به گزارش «تابناک»؛، از آخرین باری که قرار بود، شهردار تهران با اتکا به برنامه انتخاب شود و در نهایت نبردی سیاسی درگرفت، چهار سال گذشته، ولی وضعیت هیچ تغییری نکرده است؛ باز هم انتخاب شهردار به بررسی برنامه های وی موکول شده و باز برخی امیدوارند مهم ترین سکان مدیریت شهری کشور در دستان توانمندترین فرد قرار گیرد؛ اما شواهد چیز دیگری را نشان میدهد.
این را میشود از مشخص کردن کاندیداهای تصدی پست شهردار تهران، پیش از آغاز به کار شورای جدید دریافت که هرچند ظاهرا برای تسریع در این انتخاب صورت میگیرد، به شتابی عجیب گره خورده و روز به روز بر ابهامات آن افزوده میشود؛ شتابی که موجب شده در تهران دو شورای متفاوت مشغول به کار باشند!
نخست شورای چهارم که هنوز مشغول به کار هستند و جلسات منظم خود را برگزار میکنند و برخی طرح ها را به تصویب میرسانند و بعد منتخبان شورای پنجم که پیش از آغاز به کار رسمی، جلساتی را به منظور انتخاب شهردار برگزار و برنامه پیشنهادی گزینه های منتخب در مرحله نخست را مورد بررسی میکنند و قرار است از دل جلساتشان، شهردار را انتخاب کرده و در نخستین دستور کار خود در شورای پنجم، انتخابشان را رسمیت ببخشند.
وضعیتی عجیب که اگر بگوییم در جهان کم سابقه است، سخنی به اغراق نگفتهایم، اما زمانی عجیب تر میشود که برخی تصمیمات به ظاهر رسمی شورای جدید در نشست های غیر رسمی اش را مرور کنیم. از جمله تصمیم منتخبان شورای پنجم به بررسی برنامه 7 کاندیدای نهایی شده تصدی پست شهردار تهران و انتخاب دو تن از ایشان برای مرحله نهایی انتخاب که به اجرا درنیامده، خبر تغییر آن به گوش میرسد.
برنامه ای که بر اساس آن قرار بود، امروز برنامه چهار تن از کاندیداها مسموع شده و فردا با ادامه این نشست و استماع برنامه دیگر نامزدها، به انتخاب دو کاندیدا برای مرحله نهایی انتخاب شهردار تهران گره بخورد که بناگاه در یک تصمیم گیری جدید تغییر کرد و قرار بر این شد که انتخاب شهردار بعدی پایتخت در همین مرحله نهایی شود.
تغییری که بر اساس آن، انتخاب جانشین قالیباف به فینالی فشرده طی امروز و فردا تبدیل شد تا همه وعده ها در خصوص برنامه ریزی برای انتخاب شهردار بعدی و برنامه محور بودن این انتخاب، به نوعی فرمالیته جلوه کند. این را میشود از بررسی برنامه های ارائه شده توسط برخی کاندیداها در نشست امروز این شورای موازی دریافت.
مثل برنامه ای که محمدعلی نجفی، یکی از کاندیداهای تصدی پست شهردار تهران ارائه کرد و در آن به رغم اشاره به وجود نواقص و اشکالات در برنامه تدارک دیده شده، افق 8 ساله در اجرا را ارائه داد چراکه به باور وی، برای تحقق برنامه در شهرداری تهران، حتی چهار سال هم کافی نیست. افق گذاری که تن دادن شورای پنجم به آن بسیار عجیب جلوه خواهد کرد، چون عمر شورا چهار سال است و هیچ تضمینی وجود ندارد، اعضای این شورا جایگاهی در شورای آتی داشته باشند!
اشکالی کلیدی که در برنامه ارائه شده توسط الهه کولایی، دیگر کاندیدای تصدی پست شهردار تهران، به شکل دیگری بروز میکند. به این صورت که یکی از رئوس برنامه های وی برای شهرداری تهران، مشارکت 30 درصدی زنان و جوانان در مدیریت شهری است؛ انگار نه انگار که شرط به کار گرفتن افراد در مدیریت شهری نمیتواند جنسیت یا سن و سال باشد و مشخص کردن درصد برای گروه هایی مانند جوانان و زنان، چیزی جز ارائه شعارهای عامه پسند نیست.
درست مثل اینکه چشممان را روی شایستگی افراد ببندیم و به جای تأکید بر استفاده از افراد توانمند، بی توجه به جنسیت یا سن و سال یا حتی دیگر آیتم هایشان (امثال این مؤلفه که معلول هستند یا تحصیلات عالیه دارند یا هر مؤلفه دیگری که ایشان را در دسته بندی های خاص قرار میدهد)، درصدی خاص برایشان در نظر بگیریم. مثلا بگوییم 10 درصد معلمان را به مدیریت شهری وارد خواهیم کرد، 5 درصد نظامیان را، 7 درصد ورزشکاران و...!
از اینها عجیبتر زمانی است که میشنویم برخی کاندیداهای تصدی شهرداری تهران در مدت کوتاهی که برای تهیه برنامه داشتند، برنامه ای مجلد در حد کتاب تدارک دیده و برخی دیگر، مانند مرعشی، تنها چهار صفحه برنامه به شورا ارائه کردهاند؛ رویکردهایی تعجب برانگیز که میتواند شعار شورای پنجمی ها برای انتخاب شهردار بعدی تهران با تکیه به برنامه کاندیداها را به کل زیر سؤال ببرد.
همه اینها در حالی است که میدانیم شهرداری تهران، رقمی چند ده هزار میلیارد تومانی بدهی دارد، تراکم فروشی یکی از بزرگترین منابع درآمدی آن است، در ترافیک و حمل و نقل عمومی به مشکلات بسیار اساسی مبتلاست، مصوبات عجیب و غریبی مانند برج باغ فضای سبز آن را به شدت کوچک کرده، آلودگی هوا و حتی آفت هایی مانند مگس سفید در آن بیداد میکند، بیش از 60 هزار تن در آن مشغول به کارند و به قدری مشکلات پیش رویش قرار دارد که کمتر کسی ابعاد این مشکلات را شناسایی کرده است.
بدین ترتیب ارائه برنامه هایی با رئوس بازگرداندن نشاط به شهر و ارتقای کیفیت زندگی شهروندان، اگر «سنگ بزرگ، نشانه نزدن» تعبیر نشود، بی شک راهکاری مفید برای حل مشکلات فراوان پایتخت هم نمیتواند باشد؛ مشکلاتی که اگر شورای پنجم هدف نخستش را شناسایی شان قرار میداد و سپس به سراغ بررسی برنامه های ارائه شده توسط کاندیداها برای رفعشان میرفت، میشد به رفعشان در سایه عزمی بزرگ امید بست!