در حالی که با معرفی وزرای پیشنهادی دولت دوازدهم توسط رئیسجمهور، اشتیاق عموم به شناختن این افراد اوج گرفته، برخی از ایشان به گونه ای عمل میکنند که گویی علاقه ای به وزیر شدن ندارند!
به گزارش «تابناک»؛ از جمله این افراد، حبیبالله بیطرف است؛ گزینه پیشنهادی رئیس جمهور برای وزارت نیرو که پیشتر نیز برای مدت طولانی عهده دار این سمت بوده و حالا به جای ارائه برنامههایش برای اداره این وزارتخانه، ترجیح میدهد، تصویر یک وزیر اسبق بسیار بسیار موفق را از خود در اذهان عمومی شکل دهد؛ غافل از آنکه برخی نقاط تاریک در کارنامه اش به ثبت رسیده است.
از جمله آغاز احداث سد گتوند علیا، بزرگترین سد کشور که کار مطالعاتی آن در نخستین دور وزارت بیطرف در دولت هفتم به انجام رسید و اجرایش در دومین دوره حضور وی در کسوت وزیر نیرو در دولت هشتم کلید خورد و با تداوم احداثش در دولت های بعدی، حالا سال ها از بهره برداری آن میگذرد و به باور برخی منتقدان، یکی از بزرگترین خسارات وارده به کشور است!
سد بسیار گران قیمتی که هرچند حین ساخت متوجه اشکال اساسی و بسیار مهمش شده بودند اما با سهل انگاری هرچه تمامتر، آن را به اتمام رسانده و آبگیری کردند تا رهاوردش، حل شدن بخش بزرگی از برون زدگی سازند نمکی گچساران در دریاچه سد و شور شدن آب کارون در پایین دست سد شود.
فاجعهای بزرگ که به رغم هزینهها و مطالعات فراوان صورت گرفته، هنوز راهی برای رفع و رجوعش یافت نشده و روز به روز بر دامنه آسیب هایش افزوده میشود؛ اما بیطرف که از جمله عوامل رقم خوردن آن بوده، ترجیح میدهد چشم بر واقعیتها بسته و به جای پذیرش اشکالات بزرگ این پروژه عظیم، دفاع تمام قدی از ساخت این سد ارائه دهد.
او که گزینه پیشنهادی رئیس جمهور برای تصدی دوباره وزارت نیروست و باید به زودی در مجلس شورای اسلامی حضور یافته و نمایندگان ملت را برای تصدی این پست قانع کند، بر این باور است که درباره مشکلات سد گتوند بزرگنمایی شده و این سازه سود بیشتری [احتمالا در قیاس با زیان هایش!] داشته است. توضیحی که بعید است کسی را در پایین دست این سد اقناع و از تکرار احتمالی وزارت وی خرسند کنند.
البته ماجرای سد گتوند و شوری فراوان آب جمع شده در پشت آن و همچنین آب های رها شده از این سد، پیچیده تر از آن است که بیطرف را تنها عامل رقم خوردن این مشکل بدانیم و منصفانه تر آن است که وی را یکی از عوامل رقم خوردن این فاجعه قلمداد کنیم؛ اما تأکید وی بر بزرگنمایی مشکل سد گتوند و دفاع تمام قد وی از این پروژه هم چیزی نیست که اجازه چنین برداشت منصفانه ای را بدهد.
سازهای که با هزینه چند هزار میلیارد تومان احداث شده و قرار بوده اهدافی از جمله «اشتغالزایی»، «رشد صنعت و تکنولوژی برقآبی»، «ارتقای جایگاه بینالمللی کشور با توجه به ارتقای صنعت آب و برق کشور»، «محرومیتزدایی غیرمستقیم از طریق رشد منابع برق کشور» و «ایجاد منبع بزرگ آبی جهت استفاده و بهرهبرداریهای مختلف از قبیل شرب، آبیاری زمینهای کشاورزی،گسترش صنعت ماهیگیری و...» را محقق نماید؛ اما آنقدر مشکل آفرین شده که برای رفع اشکالاتش ردیف بودجه تصویب میکنند و تیم های مختلف علمی و پژوهشی را بسیج کردهاند.
وضعیتی که بهترین مثال برای نشان دادن اشکالات فراوان سدسازی های بی رویه در کشورمان شده اما نتوانسته تصمیم سازان این عرصه را به قدر پذیرش اشکالات امثال سد گتوند، مجاب کرده یا وادار به پذیرش اشتباه نماید تا این پرسش به وجود آید که آیا امثال وزیر اسبق نیرو برای تصدی پست وزیر نیرو، آن هم در روزهای اوج بحران آب در کشورمان مناسب هستند یا خیر؟!