دولت ترامپ تاکنون در گزارش های سه ماه خود، پایبندی ایران به برجام را تأیید کرده است؛ اما خبرها و تحلیل های جدید حاکی از آن است که رئیس جمهور آمریکا قرار است، در گزارش ماه اکتبر خود عدم پایبندی ایران به برجام را اعلام کند.
به گزارش «تابناک»؛ در همین زمینه، پایگاه انگلیسی «میدل ایست آی» در مطلبی به چهار مسیر و روش پیش روی آمریکا برای لغو توافق هسته ای پرداخته است.
در این مطلب آمده است: از میان حجم انبوهی از گزارش های رسانه ای جهانی و تحلیل های کارشناسان، هر کسی می تواند متوجه شود که بقای توافق هسته ای با ایران که تحت عنوان برنامه جامع اقدام مشترک شناخته می شود، در خطر جدی است.
بر اساس گزارش ها، دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا قرار است پیش از پایان مهلت مقرر در ماه اکتبر ـ زمانی که او باید کنگره را مطلع کند ـ عدم انطباق و پایبندی ایران به توافق هسته ای را اعلام کند. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که چنین حرکتی، توافق هسته ای را نابود خواهد کرد.
بر اساس گزارش «میدل ایست آی»، در تئوری، آمریکایی ها می توانند از چهار زاویه و مسیر به توافق هسته ای با ایران حمله کنند؛
۱. بهانه از طریق برنامه موشکی ایران
مقامات آمریکایی، از جمله ترامپ، بارها اعلام کرده اند که آزمایش موشک های بالستیک ایران با روح برجام در تضاد است؛ اما چرا روح و نه متن؟
از آنجا که اشاره به برنامه موشکی ایران در توافق دیده نمی شود و وجود ندارد، بعید است، اروپایی ها ـ با توجه به پیامدهای احتمالی چنین حرکتی ـ این توافقنامه بین المللی را که از سوی شورای امنیت سازمان ملل نیز تأیید شده، صرفا با تأیید بر این استدلال که روح توافقنامه نقض شده، بخواهند لغو کنند و با آمریکایی ها همراه شوند.
با وجود این، برنامه موشکی بالستیک ایران در قطعنامه 2231، که برجام را نیز تأیید می کند، مورد بحث قرار گرفته است. با این حال، تفسیر این بخش از توافق مورد اختلاف است. در دوم اوت، در یک بیانیه مشترک، بریتانیا، فرانسه، آلمان و ایالات متحده آمریکا، نامه ای به سازمان ملل متحد، آزمایش موشکی ماه ژوئیه ایران را محکوم کردند. اما جالب توجه است که آنها ادعا می کردند، برنامه برای توسعه موشک های بالستیک با قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد ناسازگار است و نه ناقض!
یک نکته مهم برای یادآوری این است که حتی نقض قطعنامه 2231 نمی تواند به عنوان نقض برجام تفسیر شود. در همین زمینه، روس ها بر این باورند، مسأله موشکی «نقض توافق هسته ای» نیست. لذا می توان گفت، این مسیر برای از بین بردن توافق هسته ای توسط ترامپ مسیر مناسبی نیست و به پایان خود رسیده است.
۲. ارسال شکایت به کمیسیون مشترک برجامکمیسیون مشترک برجام مسئول نظارت بر اجرای معاهده هسته ای با هدف حل و فصل مسائل پیش روست. این کمیسیون شامل نمایندگان ایران، P5 + 1 و نماینده عالی اتحادیه اروپاست.
همان طور که ناظران ممکن است آگاه باشند، ایالات متحده ممکن است به طور بالقوه دارای پنج رأی - خودش، سه کشور اروپایی و اتحادیه اروپا - از کل هشت رأی است که می تواند آنها را با خود همراه کند. با این حال، برای اثبات نقض توافق هسته ای از سوی ایران، آمریکایی ها باید شواهد و مستندات روشنی را ارائه دهند و آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز باید چنین انحرافی را تأیید کند؛ اما تا کنون، آژانس بین المللی انرژی اتمی بارها تأیید کرده که ایران به برجام پایبند بوده است.
به نظر می رسد این مسیر نیز روی آمریکایی ها بسته شده، زیرا بعید است که اروپایی ها و آژانس بین المللی انرژی اتمی، به موجب خواست غیر واقع بینانه آمریکایی ها بخواهند هزینه های ایجاد یک بحرانی بین المللی را متحمل شوند.
3. فشار بر ایران با بازرسی های بیشتربسیاری از گزارش ها حاکی از آن است که دولت آمریکا در تلاش است تا بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی را برای بازرسی از سایت های نظامی ایران تحت فشار قرار دهد؛ جایی که جامعه اطلاعاتی آمریکا مدعی است، شاید تهران در حال نقض توافق هسته ای باشد.
بر اساس گزارش آسوشیتدپرس، سناتور باب کورکر، رئیس کمیته روابط خارجی مجلس سنای ایالات متحده، به این استراتژی اشاره کرد و گفت که ایالات متحده در تلاش است، با استفاده از درخواست دسترسی به تأسیسات مختلف در ایران، این معامله را دقیق اجرا کند.
کورکر گفت: توافق هستهای باید با اقدامات ایران به هم بخورد، نه با اقدامهای آمریکا. به عنوان مثال اگر درخواست بازرسی از تاسیساتی رد شود، چنین امکانی فراهم خواهد شد.
در تئوری، این مسیر می تواند ترامپ را به آنچه می خواهد برساند؛ اما به لحاظ عملی، مسأله دسترسی به سایت های مشکوک توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی، تحت پوشش بند های 74تا 78 ضمیمه I به برجام، بسیار پیچیده است. برای شروع، آژانس بین المللی انرژی هسته ای باید مدارکی را برای تأیید این سوء ظن ها پیدا کند.
اروپایی ها و آژانس بین المللی انرژی هسته ای باید نه تنها به طور کامل با ایالات متحده همکاری می کنند تا دسترسی به پایگاه نظامی را به دست بیاورند، بلکه باید این احتمال واقعی را که ایران دسترسی آن ها به سایت های نظامی اش را رد می کند، در نظر بگیرند؛ به عبارت دیگر، مکانیزم پیش بینی شده در این راستا با هدف از بین بردن سوءظن ها، نه کشتن یک توافقنامه بین المللی مهم است.
4. تحریک ایران برای خروج از برجامسناتور کورکر در 21 ژوئیه به مخاطبان واشنگتنپست گفت: «شما میخواهید که ایران ناقض این توافق باشد. شما نمیخواهید که این مسأله به آمریکا مربوط شود، چون ما متحدان خود را میخواهیم.»
برخی از کارشناسان، اعمال تحریم های جدید علیه ایران که در دوم اوت به امضای ترامپ رسید را به عنوان بخشی از این استراتژی برای فشار دادن ایران به خروج از برجام ارزیابی کرده اند.
با این حال، ایران، همان طور که بارها و بارها از سوی مقامات مختلف این کشور ذکر شده، در تله آمریكا گرفتار نخواهد كرد و تا زمانی كه تحریم های بزرگ (مانند انرژی و بخش بانكی) مجددا اعمال نشود، به این توافق پایبند خواهند ماند. ایران اعلام کرده که برنامه موشکی بالستیک خود را گسترش می دهد و رابطه نظامی خود را با روسیه تقویت می کند. با وجود این، این توافق را لغو نخواهد کرد.
چرا آمریکا توافق را لغو نخواهد کرد؟با توجه به روندهای موجود، بعید به نظر می رسد که ترامپ در ماه اکتبر، پایبندی ایران به برجام را تصدیق کند. در نتيجه لغو تحريم ها - به طور نسبي يا کامل - را تمديد نخواهد کرد و اين اقدام به يقين نقض برجام خواهد بود.
کشورهاي اروپايي، چين و روسيه نيز دست به اعتراض خواهند زد – درست همانند فرانسه که در روز ٢٦ ژوئيه تحريم هاي تازه آمريکا را «غیرقانونی» و به علت دامنه برون مرزي افراطي آنها، مغاير با قوانين بين المللي دانست، ولي اين مسأله اتفاق افتاده است و در عمل دست ديگر اعضاي 1+5 براي اقدامات تلافي جويانه عليه آمريکا بسته است.
در همين حال، ترامپ – بدون آن که توافق هسته اي را پاره کند – شايد تصميم بگيرد که به شرکت هاي فعال و در حال تجارت در ايران اجازه دهد همچنان بدون مواجه شدن با مجازات به فعاليت هاي خود ادامه دهند.
ولي شايد برخي بپرسند، چرا او اين تحريم ها را که به موجب توافق هسته اي به تعليق درآمده بودند، بار ديگر اعمال کرده است؟ پاسخ اين است که دولت آمريکا با اعمال دوباره اين تحريم ها، گزينه هاي بيشتري در مجازات شرکت ها، بانک ها و مؤسسات غير آمريکايي در حال تجارت در ايران خواهد داشت.
بنابراين، آمريکا چه گزينه مجازات شرکت ها را انتخاب کند يا نکند، اين تحريم ها همانند شمشير دموکلس بر سر بسياري از شرکت ها و مؤسسات خارجي طرف تجاري ايران آويخته خواهد ماند. به عبارت ساده تر، بيگانگان براي ورود به بازار ايران بسيار محتاط و نگران خواهند شد.
در نتيجه، ايران در محاصره تحريم هاي آمريکا قرار خواهد گرفت و ترامپ نيز ديگر به لغو توافق نياز نخواهد داشت، زيرا به آنچه خواسته، دست يافته است.
ترامپ به دنبال چیست؟ترامپ به احتمال بسيار و همان گونه که بارها بيان کرده، خواستار مذاکره دوباره در مورد توافق هسته اي است که مي تواند خواسته هاي مورد انتظار آمريکا را شامل شود.
رکس تيلرسون، وزير خارجه اين کشور، اظهار داشته که توافق هسته اي نتوانسته است به هدف ايجاد ايران غيرهسته اي دست يابد و تنها هدف آنها براي تبديل شدن به يک کشور هسته اي را به تأخير انداخته است.
بنابراين، راهبرد آمريکا اعمال فشار شديد بر ايران با هدف بازگرداندن اين کشور بر سر ميز مذاکره است. آنها به احتمال زياد خواستار تغيير در مفاد اوليه توافق خواهند شد که پانزده سال ديگر به پايان خواهد رسيد و چند محدوديت اصلي را بر ظرفيت غني سازي اورانيوم و ذخاير اورانيوم غني شده ايران اعمال مي کنند.
آيا آمريکايي ها به آن چه مي خواهند، دست مي يابند؟ توجه کنيد: يک مکتب فکري در آمريکا وجود دارد که جزم انديشانه معتقد است تحريم ها تنها علت انعقاد توافق برجام بودند، ولي اين نگاه نادرست است.
هرچند تحريم ها نقش مهمي در مهار ايران ايفا کردند، اگر آمريکا سياست ده ساله خود مبني بر مخالفت با برنامه غني سازي اورانيوم در ايران را کنار نگذاشته بود، هيچ پيشرفتي در جهت حل بحران هسته اي حاصل نمي شد.
قابل توجه آنکه حتي تهديدات نظامي انجام شده از سوي آمريکا - و به طور جدي تر از سوي اسرائيل – هرگز باعث تسليم شدن ايران نشد. نشست هاي مخفي جدي در ماه مارس ٢٠١٣ در عمان و هنگامي شروع شد که ويليام برنز، معاون وزير خارجه آمريکا، پيامي را از اوباما به ايران منتقل ساخت مبني بر اين که او آماده پذيرش برنامه غني سازي محدود داخلي در اين کشور در بخشي از توافق هسته اي است.
همين نتيجه در اينجا نيز درست است: ايران مجبور نيست همچنان به توافق پايبند بماند. اگر لجاجت تهران با اعمال تحريم عليه شرکت هاي غير آمريکايي پاسخ داده شود، ايران شايد از توافق کناره گيري کند، ترامپ به هدف خود دست خواهد يافت و جهان به احتمال با بحران و مناقشه ديگري مواجه خواهد شد.