مردي كه با دعوت زن جوان به خانه‌اش او را به قتل رسانده بود پس از مثله كردن جسد مقتول، آن را در بيابان‌هاي تهران آتش زد.
به گزارش اعتماد، روز بيست و هشتم مردادماه زن جواني به دادسراي جنايي تهران رفت و گفت كه خواهر ٣٥ ساله‌اش روز گذشته از خانه بيرون رفته و ديگر بازنگشته است.
به تماس‌هاي تلفني هم پاسخ نمي‌دهد. پرونده مقدماتي با موضوع «فقداني» به دستور بازپرس شعبه نهم دادسراي ناحيه ٢٧ تهران تشكيل شد و براي رسيدگي در اختيار اداره يازدهم پليس قرار گرفت.
خواهر اين زن در اداره آگاهي به كارآگاهان گفت: «خواهرم حدود ساعت ١١ جمعه بيست و هفتم مرداد با خودروي شخصي پرايدش از خانه بيرون رفت. قرار بود عصر به خانه برگردد اما تا به حال به خانه نيامده و هر چه با او تماس مي‌گيريم، جواب نمي‌دهد.»
پليس دستور توقيف خودروي زن جوان را كه روز ٣١ مردادماه در محدوده شهر جديد پرديس تردد داشت، صادر كرد و مدتي بعد خودروي پرايد زن در اطراف شهر جديد پرديس در حالي كه گوشه خيابان رها شده بود، شناسايي شد. كارآگاهان مردي كه آخرين بار با اين دختر تماس گرفته بود را پيدا و تحقيقات‌شان را از او شروع كردند.
اين جوان ٣٣ ساله به نام مجتبي، متاهل بود و يك پسربچه ٤ماهه داشت. سرانجام روز دوم شهريورماه پليس مجتبي را در خانه‌اش دستگير كرد و مجتبي گفت كه روز جمعه، ٢٧ مردادماه با دخترجوان ملاقات داشته اما بعد از اين ديدار ديگر او را نديده است. با انتقال مجتبي به اداره يازدهم پليس آگاهي، تحقيقات تخصصي از او آغاز شد و سرانجام در ساعت ٤ بعدازظهر روز پنجشنبه گذشته به قتل دخترجوان اعتراف كرد.
او گفت: «چند روز پيش از طريق يكي از دوستانم با مقتوله آشنا شدم. روز جمعه خانواده‌ام در شهرستان بودند با او تماس گرفتم و به خانه‌ام دعوتش كردم. پس از چند ساعت او به خانه من آمد، مدت كوتاهي از حضورش در خانه‌ام نگذشته بود كه از او خواستم خانه‌ام را ترك كند. اما او براي اين كار تقاضاي ٣٠٠ هزارتومان پول نقد كرد و تهديد كرد كه اگر اين پول را به او ندهم همسايه‌ها را خبر مي‌كند و به همه اطلاع مي‌دهد كه به خانه من آمده. به او گفتم ١٥٠ هزارتومان بيشتر ندارم اما او اصرار كرد بايد همان ٣٠٠ هزارتومان را به او بدهم. با هم درگير شديم، ناگهان او را ديدم كه روي زمين افتاد و نفس نمي‌كشيد؛ ترسيده بودم.
مي‌خواستم هر چه زودتر جسد را به بيرون از خانه منتقل كنم تا خانواده‌ام متوجه موضوع نشوند. يك چمدان مسافرتي تهيه كردم تا جسد را با آن به داخل ماشين پرايد مقتوله منتقل كنم. اما جسد داخل چمدان قرار نمي‌گرفت. ت
صميم گرفتم تا جسد را مُثله كنم تا جا شود. پس از قرار دادن جسد در داخل چمدان آن را به داخل ماشين منتقل كردم و به سمت غرب تهران راه افتادم. به منطقه بازيافت زباله در منطقه صفادشت رسيدم و در چمدان را باز كردم، داخل آن بنزين ريختم و جسد و چمدان را باهم آتش زدم. بعد از اين كار به سرعت محل را ترك كردم. وقتي به نزديكي‌هاي خانه رسيدم، ماشين مقتوله را در ابتداي ورودي شهرك رها كردم و به خانه‌ام رفتم.
سرهنگ كارآگاه حميد مكرم، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ، گفت: با توجه به اعتراف صريح متهم به ارتكاب جنايت، ماموران به همراه متهم پرونده به محل انتقال جسد اعزام و در بررسي محل موفق به كشف بقاياي جسد شدند.
عجب