تاملی بر اظهار نظر وزیر آموزش و پرورش در خصوص حادثه مرگبار داراب؛
آقای بطحایی، منتظریم اظهار تاسفتان از رنگ و بوی «شعار» فراتر برود
متاسفانه به فرزندان خود یاد نداده ایم چگونه خود را در برابر خطر محافظت کنند. در همین حادثه داراب به گفته ی کارشناسان اگر داتش آموزان کمربند ایمنی بسته بودند اتفاقی در این ابعاد نمیافتاد، زیرا اتوبوس فقط واژگون شده بود و پس ازاینکه جرثقیل آوردند، اتوبوس با چرخ های خود حرکت کرد. تقصیر آموزش و پرورش است؛ ما ریاضی و فیزیک را به دانش آموزان خوب یاد دادهایم اما محافظت و ایمنی را نه.
کد خبر: ۷۲۷۸۷۴
تاریخ انتشار: ۱۵ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۳:۵۷ 06 September 2017
برای خانواده دانش آموزان از دست رفته و مجروحان پرشمار این حادثه، عید قربان امسال تا ابد فراموش شدنی نیست اما چه باید کرد که دیگر شاهد چنین حوادث تلخی در آینده نباشیم؟ این شاید پرسش کلیدی و مهمی است که این روزها ذهن همه، به ویژه والدین دانش آموزان را به خود مشغول کرده است.
به گزارش «تابناک»، با رقم خوردن فاجعه خونین اتوبوس دانش آموزی حوالی داراب در استان فارس، بار دیگر همه نگاهها متوجه مسئولان شد تا ببیند در اظهار نظرهای ایشان، قصور متوجه چه کسی خواهد شد و به زبان سادهتر، این بار قرار است کاسه ها بر سر چه کسی شکسته و ابعاد دردناک حادثه در خطای این فرد گنجانده شود.
رویهای معمول در بررسی اغلب حوادث تکان دهنده در کشورمان که به شکلگیری ضربالمثلی کنایی هم منجر شده است؛ اینکه «تقصیر مرحوم خلبان است.» کنایه ای عمیق به مقصر معرفی شدن خلبانان درگذشته در حوادث و سوانح فراوان هوایی در کشورمان که به دیگر حوادث و سوانح نیز تعمیم یافته است.
از تصادف خونین دو قطار گرفته که به خطای مامور بررسی سامانه هوشمند کنترل خطوط ریلی و لوکوموتیوران نسبت داده شد تا تصادف مرگبار و بی سابقه دو اتوبوس در آزادراه قم تهران که مرحوم راننده عامل اول و آخر آن شناسایی و معرفی شد.
تکراری ملال آور که یکی از نتایج شوم آن، بازماندن راه تکرار این حوادث خونین در آینده است. حوادثی که اگر از مسئولان بپرسیم چه باید کرد در آینده تکرار نشوند، گاه پاسخ های عجیب و غریبی دریافت میکنیم. مثل پاسخ حاج بابایی، وزیر اسبق آموزش و پرورش که پس از فاجعه شین آباد و سوختن دردناک دانش آموزان، وقتی نظرش را درباره اظهار نظر برخی نمایندگان مجلس در خصوص استعفای وی و ضرورت برکناری مدیر استانی پرسیدند، گفت: «شما چی؟ شما را برکنار کنیم یا نه؟ اگر به موقع خبر میدادید مواظب مدرسه شین آباد پیرانشهر باشید این اتفاق روی نمیداد»!
پاسخی نامربوط که گوش ها را برای شنیدن پاسخ های مسئولان در خصوص حوادث دیگر تیز میکند. آنقدر که با وقوع فجایعی مانند واژگونی اتوبوس دانش آموزان، بسیاری چشم انتظار اظهار نظر وزیر آموزش و پرورش، به عنوان عالی ترین مقام دولتی در این حوزه بودند و بالاخره آنچه انتظار تکرارش را داشتند، به نوعی دریافت کردند.
بطحایی، وزیری که به رغم تجربه کوتاهش در قرار گرفتن بر راس هرم وزارت آموزش و پرورش کشورمان، تجربه حضور در بالاترین سطوح این وزارت خانه در سالهای متمادی را در کارنامه دارد، ضمن تاکید بر تاثیرات وسیع تصمیمات اتخاذ شده در مجموعه تحت امر خود در جامعه، گفت:
«متاسفانه به فرزندان خود یاد نداده ایم چگونه خود را در برابر خطر محافظت کنند. در همین حادثه داراب به گفته ی کارشناسان اگر داتش آموزان کمربند ایمنی بسته بودند اتفاقی در این ابعاد نمیافتاد، زیرا اتوبوس فقط واژگون شده بود و پس ازاینکه جرثقیل آوردند، اتوبوس با چرخ های خود حرکت کرد.»
جملاتی که این گونه ادامه پیدا کرد تا مشخص شود وزیر آموزش و پرورش سهم مجموعه خود از خطا را میپذیرد: «تقصیر آموزش و پرورش است؛ ما ریاضی و فیزیک را به دانش آموزان خوب یاد دادهایم اما محافظت و ایمنی را به آنها نیاموختهایم. یاد نمیدهیم که چگونه در معرض خطر خود را صیانت کنند.»
نقدی به جا و وارد که البته به مذاق برخی شنوندگان خوش نیامد و به انداختن قصور به گردن دانش آموزان جان باخته و مجروحان این حادثه تعبیر شد چراکه به باور ایشان، میبایست سرپرستهای این دانش آموزان در خصوص بستن کمربند ایمنی به دانش آموزان تذکر میدادند و بر انجام این امر نظارت میکردند که نکردند.
این در حالی است که اگر منصفانه به ماجرا نگاه کرده و انبوه حوادث مشابه در جاده ها را که ممکن بود بستن کمربند در آنها به نجات جان جانباختگان این حوادث منجر شود را مرور کنیم، درخواهیم یافت بطحایی به درستی اشکال را شناسایی کرده و راه رفع و رجوع آن را در آینده نشان داده است؛ ضعف نظام آموزشی کشور.
ضعفی که در گرایش نوجوانان و جوانان به سیگار، قلیان و انواع مخدر یا ده ها بزه و تخلف دیگر هم دیده میشود اما نادیده گرفته شده و به تغییری در آموزش ها منجر نشده است. آموزش هایی که اگر تنها میتوانستند راه کنترل خشم را به دانش آموزان بیاموزند یا در خصوص دیگر آسیب های پیش روی ایشان به ایشان آگاهی ببخشند، میشد به کاهش آمار نزاع های خون بار و مرگ آور دلخوش کرد اما این گونه نشده است.
درست مثل آموزش ندادن ایمنی به دانش آموزان که نبستن کمربند ایمنی تنها یکی از جلوههای آن است و در امثال چهارشنبه سوری و ده ها بزنگاه دیگر، آسیب های ناشی از آن به شدت خودنمایی میکند و تا کنون متولیان آموزش در کشور و به ویژه وزارت آموزش و پرورش راهی برای مقابله با آن تدارک ندیده اند.
تدابیری که اگر قرار به اتخاذشان باشد، میبایست به جای شعار دادن، برنامهای علمی و عملی تدارک دید و آموزش در این موارد را از مدارس آغاز کرد. آموزشی که میتواند با تنظیم آیین نامه های ایمنی در سفرهای دانش آموزان، جان دیگر دانش آموزان اعزامی به مسابقات را محفوظ داشته و یا با تدریس اصول ایمنی در کلاس های درس، از حوادثی مانند آنچه در چهارشنبه سوری یا نزاع ها یا... رخ میدهد، بکاهد.
آرزویی که به نظر میرسد با توجه به نقد خودمانی وزیر آموزش و پرورش و پذیرفتن خطاهای آموزش در وزارت تحت امر وی، محقق کردن آن دور از انتظار نباشد، به شرطی که با افتادن آب ها از آسیاب، واژگونی مرگبار اتوبوس دانش آموزان در داراب فراموش نشود.
هيچ از زندگي اجتماعي و رعايت قانون در آموزش و پرورش آموزش داده نميشود، بر خلاف همه دنيا!
نمونه اش بيشترين تخلفات رانندگي و مرگ و مير ناشي از آن مربوط به قشر جوان است
مگر جناب اقای ابطهی امروز در آموزش و پرورش استخدام شده اند . ایشان سالهاست در پست های بالا مشغول بکار میباشند و امروز وزیر شده و نسبت به کم کاریهای خود و همکارانشان اظهار تاسف میکنند .