عوامل مختلف و متعددی در سه سطح داخلی، منطقهای و بینالمللی در رشد و گسترش گفتمان نوسلفیسم جهادی نقش دارند. یکی از عوامل و مؤلفههایی که کمتر به آن پرداخته شده است، نقش زندانهای تروریستپرور در مناطق مختلف جهان ازجمله غرب آسیا و شمال آفریقا، آمریکا و حتی برخی از کشورهای اروپایی است.
از ابتدای قرن بیستویکم، برخی از زندانهای کشورهای جهان عرب بهویژه عراق، سوریه، عربستان سعودی، یمن، لیبی و کشورهای اروپایی نظیر فرانسه، انگلستان، آلمان و بلژیک و همچنین ایالات متحده آمریکا به یکی از عمدهترین مراکز تولید و پرورش تروریست تبدیل شدهاند.
به گفته سید علی نجات زندانها، محیطی مناسب و پایگاهی مساعد برای ترویج اعتقادات با گرایشهای افراطی و تندرو هستند. وی در همین باره در شمس نوشته است که در زندان، عضویت افراد در یک گروه بهمنظور حفظ امنیت جسمی و روحی امری اساسی به شمار میآید. زندانیان در زندانهای پرازدحام و مخوف جذب شخصیتهای متنفذ و قدرتمند میشوند که برخی از آنها تروریستهای حرفهای هستند و به تبلیغ افراطگرایی در زندان نیز مبادرت میکنند.
در زندانها گروههای متعددی حول خطوط قومی و مذهبی شکل میگیرند. همچنین احساس سردرگمی روانی و به حاشیه رانده شدن که تقریباً تمامی زندانیان در آن شریک هستند، عاملی برای همبستگی بیشتر میان آنان است. از همینرو، افکار و اندیشههای افراطی میتواند در میان اعضای گروهها بهسرعت انتشار و گسترش پیدا کند و افراد پس از آزادی از زندان آمادگی بیشتری برای ارتکاب اعمال خشونتآمیز و عملیات تروریستی به سبک «گرگهای تنها» پیدا میکنند.
در حقیقت، روند رادیکالیزه شدن افراد از زندانها آغاز میشود و پس از آن بهسادگی طعمه فعالانی میشوند که در حصار دیوارهای زندان در جستوجوی جذب و استخدام نیروهای جدید برای شبکههای تروریستی هستند.
بهطورکلی، ازجمله ویژگیهای زندانهای تروریستپرور که موجب میشود زندانیان جذب ایدئولوژی افراطی، و تروریسم شوند میتوان به شرایط نابسامان زندانها نظیر: اقدامات شدید امنیتی و ضعف در روند برگزاری دورههای آموزشی علمی و اصلاحی، ازدحام بیشازحد زندانها، افراط در بهکارگیری خشونت، شکنجههای جسمی، روحی و روانی سخت، محرومیت از خواب، نگهداری در سلولهای انفرادی بسیار تنگ، شرایط غیربهداشتی، کمبود آب و مواد غذایی و غیره اشاره کرد.
در این میان یکی از دلایل گرایش زندانیها به رادیکالیزم و اندیشههای افراطی ترکیب و ادغام زندانیان بدون توجه به سوابق و ماهیت جرم آنهاست. مقامات برخی از زندانها با این تفکر که از طریق بازداشت افراد مرتکب جرائم غیرامنیتی با مظنونان امنیتی و تروریستی سابقهدار و خطرناک میتوانند آنها را مجازات کنند، به رادیکالیزه شدن این افراد منجر میشوند. این در حالی است که زندانیان با عقاید جهادی میدانند که چگونه این افراد را به شبکههای خود جذب کنند. زندانیان جدید غیر افراطگرا پس از مشارکت در دورههای شرعی و دینی و توبه تحت تأثیر عقاید سلفی جهادی قرار میگیرند و پس از آزادی از زندان ایدهها و اندیشههای تکفیری را در دنیای واقعی عملیاتی میکنند. در واقع این افراد به اتهامات غیر از افراطگرایی دینی در زندانها محبوس میشوند، اما در پایان دوره محکومیت خود به یک تروریست تمامعیار و خطرناک تبدیل میشوند که آمادگی انجام هر عملیات تروریستی را دارا هستند.
علاوه بر آن شکنجههای سخت و طاقتفرسا در زندانها (بهاستثنای زندانهای اروپایی) عامل مهمی در رادیکال شدن فرد دارند. زندانیانی که انواع شکنجهها را تجربه کردهاند پس از آزادی به دنبال انتقام و اقدامات تلافیجویانه از دولت و جامعه خود هستند. در واقع زندانهای تروریستپرور اندیشههای بالقوه افراطگرایان را بهصورت بالفعل درمیآورند.
رژیمهای استبدادی کشورهای عربی طی پنج دهه اخیر با بهکارگیری انواع شکنجههای وحشیانه خود علیه زندانیان سیاسی و اسلامگراها و عدم توجه به نیازهای اساسی آنها همانند: آب، مواد غذایی، دارو و همچنین تحقیر آنها عامل مهمی در گسترش گفتمان نوسلفیسم جهادی و پرورش تروریسم داشتهاند.
زندانهایی نظیر ابوغریب، بوکا و التاجی در عراق، صیدنایا در سوریه، زندان تورا در مصر، ابوسلیم در لیبی، زندان رومیه در لبنان، زندان الحائر در عربستان سعودی، زندان المرناقیه در تونس، زندانهای اردن و یمن در سالهای اخیر باعث رشد و گسترش افراطگرایی بودهاند.
بسیاری از تروریستها و رهبران گروههای تروریستی تجربه حضور در زندان را در سوابق و پروندههای خود دارند. شکری المصطفی و ایمن الظواهری از زندانهای مصر و ابو مصعب الزرقاوی و ابو محمد المقدسی از زندانهای اردن خارج شدند. همچنین بخش قابلتوجهی از اعضای القاعده یمن ازجمله ناصر الوحیشی سابقه حضور در زندان مرکزی صنعا را تجربه کردهاند.
قریب به اتفاق رهبران و مقامات ارشد داعش در زندانهای تحت نظر آمریکا در عراق ازجمله زندان بوکا و زندان ابوغریب حضور داشتند. ازجمله این افراد میتوان به ابوبکر البغدادی خلیفه خودخوانده داعش، حجی البکر با اسم واقعی سمیر عبد محمد العبیدی الدلیمی، ابومسلم الترکمانی با نام اصلی فاضل عبدالله الحیالی، ابو ایمن العراقی و ابو محمد العدنانی اشاره کرد (نجات، 1394: 89).
در زندان بوکا مظنونان امنیتی و تروریستی در کنار نیروهای سابق ارتش صدام نگهداری میشدند. از اینرو میتوان گفت که همنشینی سلفیهای افراطی و بعثیهای صدامی تأثیر بسزایی در کنش ابوبکر البغدادی و تشکیلات زیر نظر او داشته است. علاوه بر رهبران داعش در عراق برخی از مقامات گروه تروریستی داعش در سوریه نظیر ابو علی الشرعی سابقه زندانی در صیدنایا را در پرونده خود دارد.
زندان صیدنایا در سوریه نقش تأثیرگذاری در رشد گفتمان نوسلفیگری داشته است. در ژوئیه 2011، حدود 1500 نفر از شخصیتهای برجسته و مهم جریان سلفی جهادی و کسانی که در ناآرامیهای داخلی سوریه از سال 2004 به بعد به دلیل دست داشتن در اقدامات مسلحانه زندانی شده بودند، مشمول عفو عمومی ریاست جمهوری شدند و از زندان صیدنایا خارج شدند. ازجمله این افراد زهران علوش، حسان عبود معروف به ابو عبدالله الحموی، احمد عیسی زکریا الشیخ معروف ابو عیسی الشیخ، ابو خالد السوری معروف به عمیر الشامی و غیره هستند. این افراد پس از آزادی از زندان به سازماندهی و تأسیس گروههای مسلح جهادی افراطی متعددی نظیر جیش الاسلام، صقور الشام، احرار الشام، لواء التوحید و غیره پرداختند و در حال حاضر نیز مشغول نبرد با نظام سوریه هستند (نجات، 1396: 248).
زندان تورا در مصر نیز محل جنایات بسیاری بوده است؛ برای مثال در سال ۱۹۹۷، براساس گزارش سازمان ملل مشخص شد که مقامات این زندان از ارائه خدمات بهداشتی به زندانیان سرباز میزدهاند. تورا مجموعهای متشکل از پنج زندان ازجمله زندان مخوف عقرب است در ۱۴ کیلومتری جنوب قاهره محل نگهداری و شکنجهگاه مخالفان حسنی مبارک بود.
زندانهای عربستان سعودی نیز نقش مهمی در گسترش افراطگرایی و پرورش تروریسم داشتهاند. زندان الحائر بهعنوان مخوفترین زندانهای آل سعود در ریاض، زندان ذهبان در جده و زندان القصیم در امارت القصیم ازجمله این زندانها هستند. در این زندانها علاوه بر تبعههای سعودی، افرادی از دیگر کشورهای عربی نظیر: مصر، تونس، عراق، سوریه و یمن نیز در این زندانها حضور دارند. این زندانیها علاوه بر شکنجه و زندانی شدن در معرض آموزهها و تعلیمات وهابیت قرار میگیرند. مقامات آل سعود به زندانیانی که گرایش سلفی افراطی دارند در قبال مشارکت در جبهههای نبرد در سوریه و عراق تحت عنوان هجرت و جهاد و مبارزه با کفر، مشوقها و وعدههایی نظیر آزادی و پرداخت مبالغ مالی میدهند.
زندان ابو سلیم در لیبی نیز از مخوفترین زندانهای رژیم قذافی است که در آن جنایات بیشماری ازجمله کشتار سال 1996 صورت گرفته است. در این سال نیروهای ویژه سرکوب به بهانه شورش زندانیان وارد زندان ابو سلیم شده و با گشودن آتش بر روی زندانیان بیدفاع بیش از 1200 نفر آنها را به قتل رساندند. این امر نقش مهمی در افراطیتر شدن اندیشههای سایر زندانیها داشته است.
از دیگر زندانهای تروریستپرور،گوانتانامو است. این زندان پس از اشغال افغانستان در سال ۲۰۰۱، زیرنظر پایگاه نیروی دریایی آمریکا در خلیج گوانتانامو در جنوب شرقی کوبا ایجاد شد و افرادی که متهم به ارتباط با فعالیتهای تروریستی در خارج از خاک آمریکا بودند، به این بازداشتگاه انتقال مییافتند. وضعیت وحشتناک گوانتانامو به حدی نفرت از دولتمردان آمریکایی را در داخل و خارج از آمریکا افزایش داد، که بستن این زندان یکی از اصلیترین شعارهای انتخاباتی باراک اوباما بود. اوباما در توصیف وضعیت زندان گوانتانامو گفته بود که وضعیت این زندان بیش از تروریستهای این زندان تروریست پرورش میدهد. تعداد زیادی از زندانیان آزاد شده گوانتانامو پس از آزادی از زندان به عضویت گروههای تروریستی پیوستهاند. ازجمله این افراد میتوان به رونالد فیدلر ملقب به ابو زکریا البریتانی اشاره کرد که پس از آزادی به عضویت داعش درآمد و در نهایت با خودروی بمبگذاریشده مقر نظامی ارتش عراق در جنوب غرب موصل را منفجر کرد.
در پایان اگر بپذیریم که زندانهای تروریستپرور عامل اصلی رشد و گسترش افراطگرایی بودهاند، اتخاذ راهکارهایی بهمنظور مقابله با این امر میتواند نقش مهمی در ممانعت و جلوگیری از گسترش تروریسم داشته باشد. از اینرو زندانهای مذکور میبایست ساختار و شیوه مدیریت خود را تغییر و یا تعدیل کنند. این امر با رعایت مواردی همچون تفکیک زندانیان حامل اندیشه و عقاید سلفی افراطی از سایر زندانیان، برگزاری دورههای آموزشی علمی و اصلاحی، اجتناب از انواع شکنجههای سخت زندانیان، و فراهم نمودن احتیاجات و نیازهای اساسی آنها تا حدودی میسر میگردد.