بدون ترديد داعشيان اعتقادي به كشور ـ ملت ندارند و طبق نقشهاي كه ارائه كردند به امت ـ كشور ميانديشند كه فارغ از حقوق و عرف بينالملل موجود است. بنابراين نميتوان جدايي كردستان عراق را هدف آگاهانه داعش تلقي نمود. اما بنابر آنچه ذيلاً استدلال ميشود به وجود آورندگان داعش، زمينهها، انگيزهها و هوس رهبران كردستان عراق را تقويت نمودند و در مهيا شدن فضا براي تحقق وضع امروز نقش اساسي داشتند. دلايل ذيل نشان ميدهد كه اگر داعش در عراق متولد نشده بود، ساز جدايي كردستان عراق به مثابه يك رؤيا و آرمان دور از دست باقي ميماند و رهبران فعلي آن هرگز خود را به عنوان بانيان آن در تاريخ ثبت نميكردند.
1 ـ كردستان عراق منهاي منطقه كركوك سرزميني غير راهبردي است. نه دشتهاي حاصلخيز دارد و نه صنعتي و نه به درياي آزاد براي تجارت راه دارد. ظهور داعش و تصرف شمال عراق زمينهساز تصرف كركوك توسط اكراد شد و اين منطقه راهبردي و ثروتخيز كه 40درصد نفت عراق را در خود جاي داده است، زمينهسازي استقلال اقتصادي و ثروت آينده يك دولت را رهنمون شد. بنابراين اولين كمك داعش به كردستان مستقل، زمينهسازي تصرف سرزمينهاي ثروتخيز خارج از قلمرو اقليم بود. اقليم به علاوه كركوك يك كشور نفتي و واجد درآمد است.
2 ـ در دوران حاكميت داعش بر شمال عراق راه اقليم به جنوب عراق و كشور سوريه قطع شد. ايران نيز كه خود تحريم بود، زمينه را براي ورود حداكثري تركيه به اقتصاد اقليم فراهم كرد. رهبران كرد عراق با زيركي خاصي تركيه را به بازار و نفت خود وابسته كردند و اينچنين «تركيه آلوده» نميتواند به راحتي با استقلال به تقابل جدي برخيزد زيرا منافع آن به خطر ميافتد و تاكنون هم غير از شعار اقدام ديگري نكرده است.
3 ـ جنگ با داعش باعث شد دولت مركزي عراق با ضعف بنيه اقتدار امنيتي و نظامي مواجه شود و نتواند در تراز يك دولت مقتدر ملي براي اكراد قدرتنمايي كند. فشل بودن دولت مركزي عراق فرصت ذيقيمتي را از جهت زماني در اختيار اكراد قرار داد تا از ضعف آن حداكثر بهره را ببرند و از عدم واكنش پيشگيرانه آن مطمئن شوند و به موقع به ميدان استقلال بيايند.
4 ـ داعش باعث شد تسلط سوريه بر مناطق همجوار كردنشين خود با كردستان عراق از دست برود و سوريه نيز نتواند در تراز ايران يا تركيه واكنش نشان دهد. خاموشي سوريه به عنوان يك همسايه عراق و كردستان، آرامش بيشتر و تهديد كمتري را متوجه رهبران تجزيهطلب كردستان عراق كرد. حداقل از ناحيه يك همسايه، عدم واكنش قطعي را در برآورد خود لحاظ نمودند.
5 ـ در دوران پس از صدام، صهيونيستها بخشي از زيرساختهاي لازم براي يك كشور ـ ملت را براي كردستان عراق مهيا كردند و با ظهور داعش كه بسياري از زيرساختهاي عراق در جنگ آسيب ديد، كردستان از تخريب مصون ماند و به توسعهيافتهترين بخش عراق مبدل شد و فاصله عمراني آن با بقيه عراق، احساس «من برتر» را در آنان زنده كرد كه ما نبايد با عراق موجود به عقب برگرديم.
6 ـ از بعد زماني آنچه به وجود آورندگان داعش را براي تجزيه كردستان ترغيب كرد اين بود كه صهيونيستها به شدت نگران انرژي و پتانسيل انساني به وجود آمده در دوران مبارزه با داعشاند. آنان نگران هستند كه در پسا داعش، ظرفيت نيروي انساني كارآزموده و جنگ ديده پاكستاني، افغاني، عراقي، سوري، لبناني و ايراني موجود در سوريه و عراق براي آزادي بلنديهاي جولان به كار گرفته شود. لذا طراحي آنان اين است كه اين نيروي عظيم را كه سيدحسن نصرالله نيز بر آن تأكيد كرد و گفت جنگ آينده فقط جنگ حزبالله و اسرائيل نيست كه جنگ عراقيها، ايرانيها، افغانيها و ... نيز هست ـ در يك بحران ديگر سرگرم نمايند.
لذا توليد يك جنگ داخلي ديگر در عراق ميتواند زمينه تخليه انرژي دهها تيپ مسلح و با انگيزه مردمي را در سرزمين ديگري غير از جولان اشغالي فراهم نمايد. تقابل با داعش باعث همافزايي و توليد ظرفيت عظيم انساني ـ جهادي براي منطقه شد. صهيونيستها به شدت نگران اين نيروي ورزيده پس از نابودي داعشاند. ممكن است كركوك ميدان شروع مبارزهاي باشد كه صهيونيستها به دنبال آن هستند. طبق اطلاعات موثق امريكاييها طرحي را براي بيثباتسازي خاورميانه تا 2035 آماده كردهاند كه ظهور داعش و تجزيه پساداعش و ... حلقههاي استمرار اين بيثباتسازياند.
این یادداشت نخسین بار چهارشبه پنجم مهر ماه در روزنامه جوان منتشر شده است.