تحولات میدانی سوریه وارد مرحله جدیدی شده است. داعش در رقه شکست خورده و واحدهای مدافع خلق کرد سوریه(YPG) که تحت حمایت آمریکا هستند، بر بخش عمده ای از این استان (پایتخت سابق خلافت خودخوانده داعش) مسلط شدند.
به گزارش «تابناک»؛ از سوی دیگر، ارتش سوریه در حال پیشروی گسترده به سمت شرق سوریه و شکست نهایی داعش در این استان و کل سوریه است؛ جایی که نیروهای کرد تحت حمایت آمریکا نیز در حال تلاش برای به دست آوردن مزیت های میدانی و عملیاتی هستند.
با این حال نقطه اشتعال کنونی و آینده سوریه را بیش از هر جای دیگر باید در شمال غرب این کشور و در استان های حلب و ادلب مشاهده کرد، جایی که در دو ماه اخیر تحولات سیاسی و میدانی زیادی به خود دیده است.
مهم ترین تحول در این ناحیه را باید توافق ایران، روسیه و ترکیه برای ایجاد چهارمین منطقه کاهش تنش در استان ادلب که در نشست آستانه حاصل شد، دانست. توافقی که به نظر می رسد، دست ترکیه را برای عملیات در شمال سوریه و استان ادلب و همچنین حلب را باز گذاشته است؛ مسأله ای که تحلیل های زیادی پیرامون آن ارائه شده است.
مهم ترین مسأله ای که می تواند شمال غرب سوریه را وارد یک بحران جدی و فراگیر کند، درگیری نیروهای ارتش آزاد وابسته به ترکیه با واحدهای مدافع خلق کرد تحت امر آمریکاست.
آغاز عملیات ها در شمال
در همین زمینه، «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهور ترکیه روز شنبه در اظهاراتی گفت: عملیات تأمین امنیت استان ادلب سوریه را آغاز کردیم.
اردوغان در ادامه گفت: اکنون عملیاتی جدی در ادلب در جریان است و این عملیات ادامه خواهد داشت. این عملیات برای تأمین امنیت ادلب انجام می شود.
اردوغان در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا نظامیان ترکیه در این عملیات حضور دارند و اگر اینچنین است، آنها چگونه وارد سوریه شده اند، گفت: ارتش آزاد سوریه عملیات ادلب را انجام می دهد.
از سوی دیگر، رسانههای محلی وابسته به مخالفان مسلح به نقل از «نیروهای دموکراتیک سوریه» اعلام کرد که این نیروها اولین گروه نظامی خود را در روستای «وافین» در حومه شمالی حلب با آماده سازی اردوگاههای آموزشی تشکیل دادند.
یک مقام نظامی نیروهای دموکراتیک سوریه و واحدهای مدافع خلق گفت: مأموریت اصلی این گروه حفاظت از مناطق تحت سیطره نیروهای دموکراتیک در حومه شمالی استان حلب و تسلط بر مناطق تحت سیطره گروههای «سپر فرات» در حومههای شمال و شمال شرق حلب است.
سپر فرات نام عملیات نیروهای معارض تحت حمایت ترکیه است که بخشهایی از شمال استان حلب در مرز با ترکیه را تحت کنترل دارند.
لازم به ذکر است، پیش از این نشستی در شهر الباب در حومه شمال شرق حلب با حضور افسرانی از کشور ترکیه و مسئولانی از گروههای شبه نظامی سوریه برگزار شده و در آن موضوع عملیات نظامی علیه نیروهای سوریه دموکراتیک در این منطقه را بررسی کرده بودند.
هدف نخست؛ تسلط بر ادلب
ترکیه پیش از توافق با ایران و روسیه برای ایجاد چهارمین منطقه کاهش تنش در ادلب، همواره هشدار داده بود، حضور گروه تحریر الشام (النصره سابق) -که با بیرون راندن احرارالشام(وابسته به ترکیه) بر استان ادلب مسلط شده بود- در مجاورت مرزهای خود را نمی پذیرد.
پس از توافق میان تهران، آنکارا و مسکو در ادلب، از چند روز گذشته، بخشی از نیروهای ارتش ترکیه و همچنین نیروهای ارتش آزاد وارد این استان شده اند و عملیات خود برای بیرون راندن تحریرالشام از ادلب را آغاز کرده اند. لذا باید گفت که تسلط بر ادلب، نخستین هدف آنکارا و نه لزوما مهم ترین آن است؛ هر چند این هدف عملیاتی ترکیه نیز بدون چالش و تهدید نخواهد بود و باید شاهد حمله مستقیم تحریرالشام به مواضع ارتش سوریه حتی در درون خاک ترکیه نیز باشیم.
هدف دوم؛ جنگ در عفرینهدف دوم ترکیه در شمال سوریه مهم تر، چالش زاتر و مخاطره آمیزتر است. نشانه ها حاکی از آن است که ترکیه قصد دارد پس از تسهیل تسلط نیروهای تحت هدایتش در ادلب، حمله به کردها در عفرین را آغاز کند؛ موضوعی که بدون شک آغازی است بر یک جنگ تمام عیار در شمال سوریه.
ترکیه هم اکنون بخشی از نیروهای ارتش آزاد را از شمال حلب به شمال ادلب منتقل کرده است تا اولا، این نیروها از محاصره نیروهای کرد خارج شوند و در ثانی از دو محور(شرق و جنوب) به عفرین حمله کنند.
بدون شک، حمله به عفرین به معنای اعلام جنگ با کردها در شمال سوریه است که می تواند بحران سوریه را وارد مرحله جدیدی از نزاع و درگیری کند.
هدف سوم؛ تسلط بر نوار شمالی و ایجاد منطقه حائلهمه ماجرا به عفرین و تلاش ترکیه برای بیرون راندن نیروهای کرد از آنجا ختم نمی شود. شواهد حاکی از آن است که ترکیه اهداف عملیاتی گسترده تری را در نوار مرزی شمال سوریه دنبال می کند.
در همین راستا، به نظر می رسد، آنکارا قصد دارد پس از عملیات در عفرین، به تل رفعت و سپس الباب برسد، مسأله ای که در صورت تحقق می تواند هدف ترکیه برای تسلط بر نوار مرزی شمال سوریه تا جرابلس و حتی کوبانی را محقق کند. این امر بیش از هر چیز به معنای ایجاد منطقه حائل توسط ترکیه در شمال سوریه است.
موضوعی که البته به این سادگی ها برای ترکیه قابل تحقق نیست و بدون تردید نیروهای دموکراتیک کرد تحت حمایت آمریکا در برابر آن مقاومت خواهند کرد و مسلما منجر به برخورد نظامی مستقیم ترکیه و کردهای سوریه شود.
با این حال، ترکیه در این زمینه با دو چالش عمده مواجه است؛
چالش نخست: آمریکا
عملیات ترکیه علیه کردها بدون شک رابطه آمریکا و ترکیه در سوریه را بیش از پیش متشنج خواهد کرد. در این وضعیت، آمریکا تلاش خواهد کرد از گسترش درگیری میان آنکارا و کردها جلوگیری کند.
فشار بر ترکیه می تواند بخشی از تلاش آمریکا در این زمینه باشد، چون آمریکا نمی خواهد شاهد حمله ترکیه به مهم ترین بازیگر تحت امر خود در سوریه باشد؛ بازیگری که می تواند مزیت راهبردی آمریکا در آینده بحران سوریه باشد.
چالش دوم: ایران و روسیه!
نتیجه توسعه طلبی ترکیه در شمال سوریه و تشدید جنگ با کردها در این ناحیه، چیزی جز گسترش دوباره جنگ در این کشور نیست؛ موضوعی که بدون شک با توجه به تلاش تهران و مسکو برای خاتمه بحران سوریه مورد پذیرش آنها نیست.
از سوی دیگر، روسیه نیز به مانند آمریکا روابط نزدیکی با کردهای سوریه دارد؛ هرچند روسیه نیز نسبت به توسعه مناطق تحت تصرف کردها به سمت شمال غرب سوریه و رسیدن آن ها به سواحل مدیترانه نگرانی هایی دارد. با این حال، گسترش دامنه درگیری ترکیه و کردها در شمال سوریه مورد خواست مسکو نیست.
چند هشدار راهبردی و عملیاتی!بی تردید، راه اندازی عملیات تحت هدایت ترکیه در خاک سوریه بدون توافق با ایران و روسیه نبوده است. توافقی که مواضع این سه کشور را در بحران سوریه به یکدیگر نزدیک کرده است. با وجود این، می توان به نکات مهم و یا هشدارهایی توجه کرد؛
نخست؛ ترکیه قصد دارد در عملیات های طراحی شده خود در شمال سوریه علیه کردها یا تحریرالشام، از «ارتش آزاد»ی استفاده کند که فلسفه وجودی و شکل گیری اش مقابله با نظام سوریه بوده است. گروهی که در دو سال گذشته دچار ضعف و انشقاق عملیاتی، ساختاری و فکری-ایدئولوژیک شد و بیش از 70 درصد از نیروهای خود را به انحای مختلف (در میدان مبارزه، انشعاب درونی و یا پیوستن به سایر گروه ها) از دست داد.
هیچ تردیدی وجود ندارد که میدان داری و تقویت این گروه در شمال سوریه به معنای احیا و قدرت گرفتن آن در صحنه تحولات میدانی سوریه است. گروهی که به دنبال کسب مشروعیت و حمایت بین المللی مجدد در صحنه تحولات آینده سوریه است؛ مسأله ای که هرچند شاید برای روسیه چالشی عمده نباشد، در تضاد بنیادین با منافع ایران و نظام سوریه خواهد بود، زیرا این گروه هدف عمده و وجودی اش را سرنگونی نظام سوریه و مبارزه با اسد اعلام کرده است!
دوم آنکه؛ گسترش نفوذ عملیاتی ترکیه در سوریه می تواند منجر به ایجاد مزیتی راهبردی برای آنکارا در آینده بحران سوریه شود. در واقع، تقویت ارتش آزاد تحت حمایت ترکیه و تسلط آنکارا بر بخشی از شمال سوریه می تواند منجر به افزایش قدرت چانه زنی آن در معادلات آینده بحران سوریه شود؛ بنابراین، می توان گفت از این طریق ترکیه می تواند نقش به حاشیه رفته خود در سوریه را احیا کند که به خودی خود می تواند در تضاد با منافع ایران و نظام سوریه باشد.