با گذشت چند روز از فوت غم انگیز دانشجوی روستایی دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد، رئیس این دانشگاه لب به سخن گشود و از تلاش هایش برای پاسداشت نام این دانشجوی درگذشته گفت؛ سخنانی که جدا از عملی شدن یا نشدن، این داغ سنگین را برای مردم ۱۹۲نفره قلعه بهمن جبران نمی کند، زیرا این حادثه، داشته های همه آنها را زیر خاک برد.
به گزارش «تابناك»؛ جمعه شب گذشته، يكي از دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي شهركرد بر اثر آنچه پزشكي قانوني مسموميت با گاز منوكسيد كربن اعلام كرد، جان خود را از دست داد؛ دختر دانشجويي كه اهل يكي از روستاهاي محروم غرب استان اصفهان بود و شايد ده ها سال طول بكشد تا این روستا و روستاهای مجاور دوباره فردي چون او را به چشم ببينند.
زهره قاسمی دانشجوی تازه گذشته دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد، اهل روستای قلعه بهمن از توابع دهستان کرچمبوی شهرستات بوئین و میاندشت بود که جمعه شب در حمام خوابگاه با ایست قلبی و مشکل تنفسی تسلیم مرگ شد و حادثه غم انگيزي را برای جامعه پزشكي و دانشگاهي و نیز هم ولایتی هایش رقم زد؛ داغ سنگيني كه تا مدت ها از خاطر مردم روستاي قلعه بهمن فراموش نخواهد شد.
در رابطه با جزئيات اين حادثه، فریده براتی، سرپرست معاونت آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد به رسانه ها گفت: با توجه به اعلام اولیه پزشکی قانونی مبنی بر مسمومیت با گاز مونوکسید کربن به عنوان علت فوت متوفی، سرپرست دانشگاه دستور بررسی در ارتباط با علت و چگونگی وقوع این حادثه را داده است.
فريده دارابي ضمن اشاره به اين مهم كه مديران ارشد دانشگاه تلاش مي كنند از تكرار چنين حوادث غم انگيزي پيشگيري كنند، تأكيد كرد: با تمام مقصران و خاطیان این حادثه که منجر به این ضایعه دلخراش شدند، برخورد قاطع و قانونی میشود.
در مورد علت اصلی بروز حادثه، همچنین برخی منابع خبری در این دانشگاه معتقدند: ساختمان خوابگاه بهارستان سال ۹۴ افتتاح و عدم نظارت درست باعث شد، پیمانکار وقت به جای استفاده از فولاد از آزبست در کانال کشی استفاده کند که آزبست در سرد و گرم شدن ریزش کرده و باعث نشت گاز از موتورخانه خوابگاه شد. البته نبود تجهیزات پزشکی و دیر رسیدن آمبولانس و سایر موضوعات هم مطرح است
.
با گذشت دو روز از حادثه گازگرفتگی زهره قاسمی در خوابگاه دانشجویی و موج اعتراضی برخاسته در فضای دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد، ارسلان خالدی فر، رئیس این دانشگاه در میان دانشجویان حاضر شد و در رابطه با مرگ زهره قاسمی گفت: قطعا با متخلفینی که منجر به بروز چنین حادثه ای شدند، برخورد قاطع خواهد شد و من مطالبه گر قاطع و اصلی این واقعه هستم. دانشجویان هم باید طبق قوانین مطالبه گر حقوق خود باشند.
وی افزود: طی مراسمی که در آینده برگزار خواهد شد، دکترای افتخاری به سرکار خانم قاسمی اعطا خواهد شد. همچنین در آینده ای نزدیک فونداسیون خوابگاهی 400 نفری برای دانشجویان دختر، با نظارت کارشناسان مجرب و به نام سرکار خانم دکتر زهره قاسمی پی ریزی خواهد شد. این حداقل کاری است که برای جاودان ماندن نام آن مرحومه در دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد می توان انجام داد.
دکتر خالدی فر همچنین با اشاره به احساس شرم از ریاست دانشگاه با وجود چنین مشکلاتی خاطرنشان کرد: این حادثه غم بزرگی بود که نباید اتفاق می افتاد. این دانشجویان نخبه های علمی و استعدادهای این کشور هستند و اصلا قابل قبول نیست که این چنین از این دانشجویان حفاظت شود.
سخنان احساسی و نادمانه رئیس علوم پزشکی دانشگاه شهرکرد که ابزار و توان مدیریتی او در درجه اول باید در راستای حفاظت از جان، سلامت و امنیت نخبگان این مرز و بوم به کار گرفته شود، در حالی است که بررسی نکات ایمنی ساختمان خوابگاه، تعبیه کمک های اولیه و تجهیزات پزشکی در محیط خوابگاهی و اقدام سریع برای نجات این دانشجو از سوی او و مدیران زیر مجموعه اش به خوبی صورت نگرفته است.
حالا و صرف نظر از علت حادثه، مقصران احتمالي و جرایمي كه بايد براي ايشان در نظر گرفت، نكته غم انگيزتر ماجرا آنجايي است كه بدانيم اين دانشجوي درگذشته اهل يكي از روستاهاي محروم و كم جمعيت غرب استان اصفهان با تنها 192 نفر بود؛ روستايي كه شايد ده ها سال دیگر طول بكشد كه دوباره چنين فرزندي را در دامان خود پرورش دهد.
در دوراني كه بسياري از رتبه هاي برتر آزمون هاي دانشگاهي را دانش آموزان تحصيلكرده در مدارس برخوردار و داراي امكانات استثنايي تشكيل مي دهند، اين دانشجوي تازه گذشته از روستايي محروم و دور افتاده و با كسب رتبه عالي خود را وارد دانشگاه علوم پزشكي شهركرد كرد؛ اتفاقي كه به سبب محروميت هاي آموزشي اين روستا كار آساني نبود.
اكنون كه زهره قاسمي در پي نشت گاز و مسموميت با منوكسيد كربن جان به جان آفرين تسليم كرد، مسئولان وزارت بهداشت و درمان و مديران دانشگاه علوم پزشكي شهركرد بايد از دو بعد ناراحت، متأثر و غمگين باشند.
نخست اينكه يك انسان فرهيخته و مستعد را در پي سهل انگاري و غفلت خود از آرزوهاي زيبايي كه بنا داشت با تلاش، كوشش و استعداد خود به دست آورد محروم كردند و ديگر اينكه آنها با اين سهل انگاري نابخشودني، آرزو و داشته هاي مردم يك روستا و چه بسا روستا و شهرهای مجاور را به زير خاك كشيدند.
روستايي كه كمتر از 200 تن جمعيت دارد و بسياري از محروميت ها، فرصت شكوفايي استعدادها را از كودكان و نوجوانانش گرفته است و پذیرفته شدن یکی از فرزندانش در دانشگاه علوم پزشکی کار زیاد آسانی نبود؛ دانشجويي که همه محروميت هاي موجود را كنار زد و با تلاش و كوشش به سمت آينده درخشان خود و خانواده اش در حال حرکت بود.
«تابناک» درگذشت این جوان فرهیخته و ناکام را به اهالی روستای قلعه بهمن و خانواده محترم او تسلیت می گوید.