به گزارش تجارتنیوز، به نقل از اکونومیست، در بیشتر کشورهای ثروتمند جهان مسئله تبعیض در میزان دستمزد وجود داشته و دارد. در حال حاضر در کشورهای توسعهیافته زنان به طور متوسط ۹۸ درصد از حقوقی را دریافت میکنند که مردان در حالت مشابه میگیرند.
در میان کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) که اکثرا کشورهای ثروتمندی هستند، میانگین دستمزد زنانی که به طور تماموقت کار میکنند، ۸۵ درصد از حقوق مردان را تشکیل میدهد.
دریافتی زنان از مردان کمتر است چون مشاغلی که آنها انتخاب میکنند در مقایسه با مشاغل مردان به دو دلیل متفاوت است. مشاغلی چون پرستاری و معلمی که بیشتر از سوی زنان انتخاب میشود از دیدگاه سیاستگذاران کمتر از مشاغلی که مردها انتخاب میکنند، سودآور است. شاید به همین دلیل است که در طول تاریخ زنان همواره مشاغل کمارزشتری داشتهاند.
دلیل دوم بهایی است که زنان به واسطه مادر شدن باید بپردازند. آنها اغلب به دلیل مرخصیهایی که بابت زایمان میگیرند، فرصتِ گرفتنِ ترفیع را از دست میدهند. پس از مرخصی هم ناچارند یا مشاغلی ساده که چندان چشماندازی ندارند بپذیرند، یا غالبا در مشاغلی مشغول به کار شوند که از سطح تواناییهای آنها بسیار پایینتر است. دلیل آن هم کاملا مشخص است؛ کسی باید باشد که از فرزندان مراقبت کند.
اگر چه وظیفه دولتها نیست که به جوانان بگویند چه حرفهای را دنبال کنند و یا به والدین آموزش دهند چطور مسئولیتها را تقسیم کنند، اما استفاده بهینه نکردن از تواناییهای زنان، به عنوان نیمی از جمعیت جامعه، در نهایت به ضرر دولتها خواهد بود و عواقب دردناکی خواهد داشت.
مشاغلی که مردان و زنان در ابتدا درباره آن رویاپردازی میکنند معمولا مشابهند. اما مشاغلی که در نهایت هر دو جنس به آن دست پیدا میکنند، کاملا متفاوت است. نباید از نظر دور داشت که زنها هم به اندازه مردها در مورد حرفهای که دوست دارند انجام دهند، بلندپروازند. زنان هم به اندازه مردان خواهان گرفتن ترفیع هستند. بر اساس آمار و ارقام احتمال اینکه زنان برای تحصیلات به دانشگاه بروند بیشتر از مردان است.
نمودار روبرو اختلاف دستمزد زنان و مردان را در بازه زمانی ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۶ در سه کشور بریتانیا، آلمان و آمریکا نشان میدهد:
نسل جدید مردان همانند پدران و پدربزرگانشان تنها نانآوران خانه نیستند. بنابراین برخی از آنها تمایل دارند در تربیت و بزرگ کردن فرزندانشان نقشآفرینی کنند.
کمک کردن به هر دو جنس در جامعه برای اینکه به اهداف و آرزوهایشان برسند، بسیار پیچیده است؛ شاید حتی پیچیدهتر از تصویب قانونی برای وضع حقوق برابر.
خوشبختانه اما این امر نیازی به مهندسی اجتماعی یا هر نوع خاصی از هزینه کردن یا وضع قوانین برای اولویت قرار دادن زنان در هنگام استخدام ندارد.
به نظر میرسد گام نخست باید این باشد که طرحهای مربوط به مرخصیهای پس از زایمان برای مادران و پدران به درستی طراحی و اجرا شود.
در آمریکا به عنوان یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان، در بسیاری از موارد چنین حقی برای مادران وجود ندارد و آنها به محض بچهدار شدن باید شغل خود را رها کند.
در کشورهایی نظیر نروژ و سوئد هم مرخصیهایی برای پدر و مادرها در نظر گرفته میشود. اما زوجها معمولا تمایل دارند که پدرها به مرخصی نروند و در عوض مادر از تمامی مرخصی استفاده کند و دلیل آن هم حقوق بالاتر پدر خانواده است. این تصمیمِ به اصطلاح کوچک و از دیدِ آنها منطقی، الگویی را رواج میدهد که تا ابد ادامه پیدا میکند.
مرحله بعدی، مراقبت از کودکان در دوران پیش از ورود به مدرسه است. پس از آن هم اجرایی کردن طرحهایی جهت ایجاد هماهنگی برای زمان تعطیلی، فعالیتهای بعد از مدرسه و ساعت کاری والدین است که باید حتما با هم متناسب باشند. به نظر میرسد ایده فرستادن دانشآموزان به منزل برای نهار، که در برخی کشورها رایج است، چندان منطقی نباشد.
بنا بر ادعای نویسنده اکونومیست، ممکن است طراحی و اجرای چنین سیاستهایی برای دولتها هزینهبر باشد اما در نهایت استفاده بهینه از توانایی کل جمعیت یک کشور به نفع آنها خواهد بود. در نظر گرفتن مرخصی هم برای پدرها و هم برای مادرها در زمان به دنیا آمدن کودک باعث میشود پدرها هم از نقش خود در بزرگ کردن و تربیت فرزندانشان آگاه شوند. این امر به رشد کودکان کمک بسیاری میکند. آمارها نشان میدهد که آموزش از سوی پدر و مادر در سالهای اولیه باعث میشود کودکان در دوران مدرسه یادگیری بهتری داشته باشند.
مادرانی که به دلیل زایمان و بچهدار شدن مشاغل خود را از دست نمیدهند، در آینده مالیات بیشتری پرداخت میکنند که این امر به نفع دولتها است. و از سوی دیگر، استقلال زنان هم افزایش مییابد و در زمان پیری به حمایت کمتری نیاز خواهند داشت.
شاید وقت آن رسیده این رویکرد منسوخ که وقفه در حرفه را به منزله کاهشِ بلندپروازی تلقی میکند، کنار گذاشت. قطعا به نفع کارفرماها خواهد بود اگر مادران را به دلیل بچهدار شدن در یک محدوده زمانی از کار بیکار نکنند. کارفرماهایی که انعطافپذیری بیشتری در قبال کارکنان خود دارند، منفعت بیشتری میبرند. اما این امر مستلزم آن است که مردها نیز امور شغلی و خانوادگی خود را همزمان مدیریت کنند و در رشد و تربیت فرزندان در کنار مادران باشند.