لیلا تیموری-شبکه های اجتماعی بر بستر اینترنت شکل گرفته و ارتباطات را هر روز بیش از دیروز آسان کرده اند، در ایران؛ اما به نظر می رسد، مانع پیشرفت کشور شده و راه ترقی کشور را بسته اند!
به گزارش «تابناک»؛ تا پیش از رواج گسترده شبکه های اجتماعی نظیر تلگرام، اینستاگرام یا توئیتر، شهروندان ایرانی هر زمان، رسانه ملی را تماشا می کردند، عمدتا با اخباری نظیر بلاهای آسمانی و جوی و... در اروپا و آمریکا مواجه می شدند؛ خبر اعتراضات در کشورهای اروپایی، ورشکسته شدن صندوق های بازنشستگی، تجمع کارگران در پاریس و اقصی نقاط اروپا، جنایت های هولناک در امریکا و دعوای سیاستمداران در دورترین نقاط جهان نیز از جمله اخباری بود که در رادیو و تلویزیون در کشور ما مشاهده می شد.
در عوض در ایران، عموما سران نظام در جلسات مشترک خوب و سر حال و خندان دیده می شدند. هر روز خبری از کشف داروی جدید یا افتتاح طرح های بی سابقه در تلویزیون دیده می شد. عموم مردم در حال سفر و تفریح و تفرج بودند و گاهی اگر از مشکلی گلایه می کردند. عموما زمان هایی بود که دولتی بر سر کار بود که صدا و سیما با سیاست آن دولت موافق نبود. در غیر این حالات، ایران آرام بود و اگر شبکه های ماهواره ای هم مطلبی را مخابره می کردند، طبیعتا استکبار جهانی در تهیه آن نقش داشت. مسیر پیشرفت کشور ما و بدبختی دیگر کشورها در آن دوران، ادامه داشت تا بناگاه انقلابی در تکنولوژی ارتباطات رخ داد که به صورت همزمان مسیر پیشرفت کشور ما و همچنین روال بدبختی کشورهای دیگر را متوقف کرد.
با رشد تکنولوژی ارتباطات، جریان خبری که پیش از این در اختیار نهادهای رسمی قرار داشت، از دست آنان خارج شد. روایت هایی که یک رسانه انحصاری، از تحولات و اتفاقات داخلی و بین الملل برای مردم قرائت می کرد، بناگاه اعتبارش را از دست داد، چون آن تک روایت هیچگاه بر اساس واقعیات صورت نمی گرفت. رسانه تا آن زمانی تک روایت خود برای مردم ایران را بر اساس دستور و ایدئولوژی قرائت می کرد! اما با رشد تکنولوژی،رسانه های اجتماعی به صورت مختصر و مفید، همه مردم را در همه نقاط جهان و البته ایران، صاحب روایت کرد؛ دیگر از یک واقعه سیاسی و اجتماعی، فقط یک روایت انحصاری مبتنی بر دستور یک مقام مسئول وجود نداشت. در این دوره، روایات مردم که صادقانه و اصیل تر می نمود، روایت رسانه انحصاری را به چالش کشاند و به تدریج مشخص شد نه در کشور ما آنقدر ناز و نعمت و آسایش و رفاه وجود داشته و نه در خارج از ایران آن همه بدبختی و نکبت انباشته شده است!
بدین ترتیب بود که در فضای رسانه ای، مقامات کشور دیدند که به نوعی بحران به وجود آمده است و روایات متعدد از هر واقعه ای، جایی برای پنهان کاری باقی نمی گذاشت، تلاش هایی برای حفظ انحصار، با مقابله با رسانه های جدید پدیدار گشت، ولی سرعت توسعه تکنولوژی از قدرت برخورد با تکنولوژی پیش افتاد.
امروز دیگر نه روایتی که بر پیشرفت غیر واقعی کشور ما دلالت کند، باور می شود و نه بدبختی انباشته دیگران! امروز حتی مقامات هم متوجه شده اند که برای شنیدن صدایشان باید از رسانه رسمی فاصله ای نسبی بگیرند و خود در قالب رسانه های اجتماعی با مردم سخن گویند؛ سخنی که دیگر مونولگ نیست. کافی است مسئولی درباره چیزی سخنی بگوید. بلافاصله با ده ها کامنت موافق و مخالف مواجه می شود که باید به آنان پاسخگو باشد و این است مسیر درست برای توسعه صحیح کشور؛ وجود روایت های گوناگون مردمی از اتفاقات و تحولات کشور، دیده و شنیدن شدن واقعیت آنچه در این کشور می گذرد و پاسخگو بودن مقامات مسئول به مردمی که لحظه به لحظه آنان را رصد می کنند.