سکه هنوز هم پرطرفدارترین صداق ایرانیان است، هشت گرم و 133 سوت طلا که بازارش همیشه سکه است و روزهای افولش اندک.
به گزارش جام جم آنلاین، راز رونق بازار سکه در عقدنامهها همین است، راز ماندگاریاش در جلسات بلهبُران و البته در دادگاههای طلاق هم. به آمارهای سال 95 که باشد 84 درصد مهریههای ثبت شده در این سال سکه بوده، 84 درصد از 660 هزار و 47 مهریهای که در این سال رسمی شده.
آمارهایی که سازمان ثبت اسناد و املاک کشور در اختیار ما میگذارد، نشان میدهد 36 درصد از مهریههای این سال از 115 تا 500 سکه بهار آزادی بوده، 6.5 درصدش بین 501 تا هزار سکه و 2.1 درصد از آنها بیش از هزار سکه تمام بهار. به این ترتیب سال گذشته 660 هزار و 47 زوجی که پیوند زناشویی بستند نزدیک به 45 درصدشان برسر مهریههایی بیش از 114 سکه به توافق رسیدند که در نوع خودش شگفتی است وقتی گفتههای تابستانی معاون اداری مالی ستاد دیه را مرور میکنیم که گفت نزدیک به 300زندانی مهریه در کشور فقط برای 10 سکه زندانیاند.
علی مهربان چندماه قبل این را گفت و خبر داد که بیش از 160 زندانی مهریه نیز چوب خطشان از پنج سال حبس بالا زده، شوهرانی که حساب استطاعت خود را نداشتند وقتی قولی عندالمطالبه میدادند.
اما شاید حسن پناهی، محقق ستاد دیه که روز و شبش با پروندههای مددجویان مهریه پُر میشود، بهتر از هرکسی بداند آیا زندانیان مهریه به اندازه دینی که به گردن دارند، وسع مالی دارند یا نه.
او به ما قاطعانه میگوید که اغلب اینها دستشان خالی است و اکثرشان از اقشار ضعیف جامعهاند با شغلهای کمدرآمد، مردانی که حتی نمیتوانند مهریههای تکرقمی را یکجا بپردازند چه رسد به تعداد سکههایی که تعهد کردهاند.
طبق اعلام ستاد دیه کشور، جمعیت زندانیان مهریه این روزها 2496 نفر است که ستاد دیه برای بیشترشان حتی آنهایی که تنگدستیشان اثبات میشود، کار زیادی انجام نمیدهد.
زندانیان مهریه اولویت ندارنددر جایی که زنی سرپرست خانوار بر اثر یک حادثه زندانی میشود، جایی که شخصی آبرودار بد میآورد و ورشکسته میشود یا در سانحه جادهای کسی ناخواسته جان چندنفر را میگیرد، زندانیان مهریه باید کجای فهرست کمکهای ستاد دیه باشند؟
اسدالله جولایی، مدیرعامل ستاد دیه کشور در گفتوگو با جامجم قاطعانه پاسخ میدهد که هیچ کجا، شاید خوشبینانه در قعر جدول دستگیریها. او توضیح میدهد که آزادکردن زندانیان مهریه نه دیروز و نه امروز جزو اولویتهای ستاد نبوده وقتی صدها مستحقتر از آنها در زندانها عمر تلف میکنند.
او اما توضیح میدهد که کمیته صلح و سازش ستادهای دیه کشور در پروندههای مهریه همواره سعی برمصالحه و آشتی دادن زوجها دارند که اگر این راه میسر نشد، اینها میکوشند با گرفتن گذشت از بانوان، تعداد سکههای مهریه را کمتر کنند یا برای عدهای که تنگدست هستند و بیچیز، معاضدت قضایی کنند و یادشان دهند که چطور باید از دادگاه تقاضای اعسار کنند.
کار به اینجا که رسید به گفته جولایی، ستادهای دیه به آن عده از مردان زندانی که حتی توان پرداخت پیش قسط مهریه را نیز ندارند، وام میدهد؛ تسهیلاتی که گرچه سود ندارد، ولی بلاعوض هم نیست.
درواقع ستاد دیه به زندانیان تنگدست مهریه درصورت احراز ناتوانی مالی و آبرومندی فقط در اعطای تسهیلات مربوط به پیشقسط تعیین شده از سوی دادگاه کمک میکند، آن هم در قالب وامهایی با بازپرداختهای طولانی که مدیرعامل ستاد دیه توضیح میدهد 140 تا 200 قسط دارد و هر بدهکار مهریه باید دستکم 11 سال و حداکثر 16 سال و شش ماه قسط بدهد، تازه اگر بعد از آزادی توفیق یافتن شغلی داشته باشد.
تکیه بر مهریه؛ چرا؟مهریه برای مردهایی که به خاطرش به زندان افتادهاند یا کسانی که احتمال میدهند روزی برایش زندانی شوند، شاید خوشایند نباشد. مهریه اما برای بسیاری از زنها نوعی قوت قلب است، نوعی تضمین برای آینده و پشتگرمی، البته اگر از چشم و همچشمیها و رقابتها برای ثبت درشتترین اعداد در قبالههای ازدواج چشمبپوشیم.
کارن روحانی، مدرس حقوق به ما میگوید، مهریههای سنگین نوعی عرف غلط است که تضمینی برای دوام زندگی مشترک نیست، به این دلیل که هیچ رابطهای را که اساسش بر احساس و عاطفه است، نمیتوان با قراردادهای مادی حفظ کرد.
با این حال او تائید میکند، وقتی کار به جدایی میکشد، مهریه میتواند بخشی از مشکلات مادی زنان را تسکین دهد، ولی فقط مشکلات مالی را، نه دغدغههای روحی و عاطفی را که از مشکلات اول مهمتر وعمیقترند.
این حقوقدان به این دلیل توصیه میکند زنان مهریههای معقول و متعارف را مطالبه کنند و درعوض حق توکیل طلاق را از مردان بخواهند که حقی است مغفول مانده با ثمراتی کارساز. او توضیح میدهد گرفتن حق طلاق به زنان فرصت میدهد در صورت بروز اختلاف در زندگی مشترک، درست زمانی که بحث طلاق جدی میشود، بتوانند تا حدی با مردان برابر شوند.
اگر چنین توصیهای جامه عمل بپوشد، نرم نرمک تاکید جامعه بر مهریههای آنچنانی و گرفتن ضمانتهای مادی نیز کمتر میشود و به طور خودکار، هم جمعیت زندانیان مهریه کاهش مییابد و هم تبعات اجتماعی ناشی از زندانی شدن یک جماعت. اگر به حساب و کتابهای مادی هم باشد، کم شدن زندانیان کشور عواید مالی بسیار دارد؛ اگر هزینه شدن روزانه 150 هزار تومان برای هر زندانی را از زبان مدیرکل زندانهای ایلام بپذیریم و این گفته مدیرکل زندانهای استان کرمان را قبول کنیم که هزینه نگهداری یک زندانی در روز برابر است با آموزش 9دانشآموز.