در حالیکه بسیاری از کارشناسان اقتصادی در صحت و سقم رشد اقتصادی هفت درصدی اعلام شده از سوی مرکز آمار شبهه وارد میکنند و معتقدند که رشد اقتصادی اعلام شده در زندگی مردم نمایان نیست، مرکز آمار قویا از آمارهای خود دفاع کرده و توضیح میدهد رشد اقتصادی هفت درصدی سه ماهه نخست سال ۱۳۹۶ مربوط به صنایع بزرگ است.
نکتهای که برخی کارشناسان آن را پذیرفته و معتقدند در شرایط رکود حاکم بر صنایع کوچک و متوسط که مستقیما با زندگی مردم سر و کار دارد، بهتر است دولت نیز چندان بر آمارهای مربوط به رشد اقتصادی مانور ندهد.
به گزارش ایسنا، مرکز آمار ایران رشد سه ماهه نخست سال جاری را هفت درصد اعلام کرد. آماری که واکنشهایی را به ویژه از سوی کارشناسان اقتصادی برانگیخت. عدهای با ایجاد شبهه در صحت و سقم این آمار این نکته را مطرح کردند که باور پذیر نبودن رشد اقتصادی سه ماهه نخست سال جاری به ویژه در آمارهای مربوط به رشد اقتصادی بخش نفت قابل بررسی است.
نکته اینجا بود که در سال گذشته نیز وقتی رشدهای بالای ۹ درصد و ۱۱ درصد برای اقتصاد ایران اعلام شد برخی کارشناسان اقتصادی در این زمینه اظهار میکردند که رشد اقتصادی سال ۱۳۹۵ نیز چندان منطقی به نظر نمیرسید چون قاعدتا وقتی رشد اقتصادی ایجاد میشود باید تاثیر آن را در زندگی مردم و همچنین آمارهای مربوط به اشتغال ببینیم، ولی رشد ۱۳۹۵ از این لحاظ نتایج ملموسی در زندگی مردم نداشته است.
ولی با این حال اطلاعات مرکز آمار نشان میداد که رشد اقتصادی سال ۱۳۹۵ عمدتا از محل فروش نفت حاصل شده است که با این حساب میتوان آن را چنین توضیح داد که با توجه به اینکه در سالهای تحریم بخشی از ظرفیت صنعت نفت ما بلا استفاده مانده بود و همچنین از تمامی ظرفیت نیروی کار در این بخش نیز استفاده نمیشد، طبیعتا در چنین شرایطی انتظار ایجاد اشتغال وجود نداشته ضمن اینکه رشد این بخش نیز برای عموم مردم ملموس نیست و اگر هم بهبودی حاصل شود از این طریق است که عواید رشد این بخش به بخشهای دیگر برسد.
رشد اقتصادی سه ماهه ۹۶ و شبهات آن
بنابر آنچه گفته شد رشد اقتصادی سه ماهه نخست سال ۱۳۹۶، انتقادات بیشتری را برانگیخته بود چرا که در جزئیات رشد اعلام شده رشد محصولات ناخالص داخلی با نفت ۶.۵ درصد و بدون نفت هفت درصد اعلام شد. به این ترتیب رشد بخشهای دیگر حتی بیشتر از بخش نفت بوده است.
ایراد کجاست؟
کارشناسان اقتصادی در این زمینه اظهار میکنند، نمیشود رشد اقتصادی ایجاد شده باشد این رشد از بخشی جز نفت حاصل شده باشد و تاثیر آن در جامعه احساس نشود.
علیاکبر نیکو اقبال در این زمینه توضیح میدهد: اگر این رشد اقتصادی که اعلام میشود واقعا محقق شده، اخبار مربوط به ورشکستگیها از کجا میآید؟ به طور محسوسی فعالیتهای شرکتهای کوچک و متوسط کاهش یافته که اینها نشاندهنده این است رشد اقتصادی به اندازهای نبوده که سطح رفاه را بالا ببرد.
مهدی تقوی اظهار هم میکند: ابتدا اینکه باید بگذاریم رشد سالانه اعلام شود تا بعد درباره آن اظهار نظر کنیم که آیا چنین رشدی محقق شده است یا خیر؟ از آن نظر که وضعیت در بخشهای مختلف اقتصاد در فصلهای مختلف متفاوت است و ممکن است در فصلهای بعدی وضعیت رشد اقتصادی متفاوتتر بوده و در نهایت نرخ رشد اقتصادی سالانه باورپذیر تر اعلام شود.
در این زمینه فرشاد مومنی، اقتصاد دان با انتقاد از اعلام رشد اقتصادی هفت درصدی بیان میکند: از یک طرف گفته میشود شرط دستیابی به رشد هشت درصدی این است که سالانه ۲۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری شود و بعد به طور همزمان مطرح میشود که در سال ۱۳۹۵ از رشد هشت درصدی فرا رفتهایم و حتی در سه ماهه نخست امسال به نزدیکیهای رشد سال گذشته رسیدهایم. سوال اینجاست که چطور ممکن است این آمارهایی که درباره رشد اقتصادی سه ماهه اول مطرح میشود از لحاظ عینی و کارکرد عینی صحیح بوده و سرمایهگذاری ضروری اعلام شده محقق شده باشد؟
پاسخ مرکز آمار چیست؟
مرکز آمار ولی قویا از آمارهایی که درباره رشد اقتصادی ارایه کرده دفاع میکند. در این زمینه سپیده صالحی - مدیر کل دفتر حسابهای اقتصادی مرکز آمار ایران در گفتوگو با ایسنا اظهار میکند: ممکن نیست عددی به دست آید و عدد دیگری اعلام شود مگر این که اشتباه لفظی رخ دهد. اگر قرار باشد چنین اتفاقی بیفتد کارشناسان هم نسبت به مسوولان اعتراض خواهند کرد. صراحتا میگویم من تاکنون چنین موضوعی را ندیدهام و بعید میدانم که مسوولی تصمیم بگیرد نتیجهای اعلام کند که با آنچه به دست آمده متفاوت باشد و به این ترتیب سرمایه اجتماعی خود را مخدوش کند.
او همچنین در پاسخ به این مسئله که گفته میشود لزوما دروغگویی رخ نمیدهد بلکه مرکز آمار ایران در نحوهی محاسبات به گونهای عمل میکند که بتواند عددی به دست بیاورد که به نتیجه دلخواه به مسوولان نزدیکتر است نیز چنین توضیح داد: درباره این که بخواهیم ریز دادهها را دستکاری کنیم تا عدد مورد دلخواه به دست بیاید باید توضیح دهم که همبستگی اعداد از سطح پایین به قدری زیاد است که اگر بخواهیم کوچکترین تغییری ایجاد کنیم مطمئنا به نتیجه دلخواه خود نمیرسیم مگر این که یک دانشمند اتمی مشغول به محاسبات باشد!
به عنوان مثال در بخشهای بازرگانی پایه دادهها تولید کالاهاست یعنی تا آنها رشد نداشته باشند خدمات بازرگانی فعال نخواهد شد. به این نکته توجه کنید که مگر چقدر واردات میتواند کمک کند؟ آنچه به عنوان ارزش افزوده تولید میشود مطمئنا پشتوانهای از تولیدات کشاورزی، صنعتی و معدنی دارد تا بتواند رشد نشان دهد. نمیتوان به اطلاعات مثلا حوزه کشاورزی دست زد بدون این که بتوان از نتیجه به دست آمده دفاع کرد. ممکن است گاهی خطاهایی رخ دهد، ولی آنچه در پروسه محاسبات رخ میدهد برای ما قابل دفاع است.
چرا مردم رشد اقتصادی را احساس نمیکنند؟
اینکه مردم رشد اقتصادی را احساس نمیکنند یک دلیل روشن دارد و آن این است که رشد اقتصادی هفت درصدی متعلق به بنگاههای بزرگ است. این موضوعی است که مدیر کل دفتر حسابهای اقتصادی مرکز آمار ایران به آن اشاره میکند و این توضیح را هم میدهد که رشد عمده بخش بهار در بخش خودروسازی و محصولات پتروشیمی محقق شده، البته سهم این بخشها در رشد اقتصادی مهم است. همچنانکه خودروسازیها حدود ۱۸ و پتروشیمیها ۱۹ درصد در رشد سهم دارند و رشد مثبت آنها تاثیر بالایی در رشد اقتصادی دارد.
او البته تاکید میکند که اطلاعات مربوط به بنگاههای کوچک و متوسط در تصویر کلی که از رشد اقتصادی سالانه داده میشود مستتر است و باید در نظر داشته باشیم که رشد اقتصادی سالانه دیرتر به دست میآید و ما فرصت داریم تمامی موارد مورد بررسی را در آن بگنجانیم.
صالحی این نکته را هم اضافه میکند که «بنگاههای کوچک یا متوسط گرچه با زندگی مردم در ارتباطند، ولی در رشد اقتصادی کل چندان تاثیری ندارند.»
این نکتهای است که بسیاری از کارشناسان اقتصادی آن را پذیرفتهاند و البته تاکید دارند که بهتر است در شرایطی که مردم رشد اقتصادی را به صورت ملموس در زندگی خود احساس نمیکنند دولت از مانور دادن به روی اعداد مربوط به رشد اقتصادی خودداری کند.
مرتضی افقه از جمله کارشناسانی است که بر روی این موضوع تاکید کرده و میگوید: در شرایط فعلی که رشد همراه با اشتغال قابل توجه و بهبود توزیع درآمد نبوده، دولت نباید روی اعداد مربوط به رشد اقتصادی مانور بدهد و آن را با تبلیغات وسیع و پرسروصدا همراه کند، چون فرض توده مردم آنست که اگر رشد اقتصادی اتفاق افتاده باید آنها نیز احساس بهبود در معیشت و رفاه خود داشته باشند در حالیکه به دلایل فوق الذکر چنین نیست. بنابراین وقتی دولت با غرور اعلام میکند رشد اقتصادی هفت درصد است در حالیکه مردم ممکن است آن را احساس نکرده باشند، این امر به بی اعتمادی در جامعه دامن می زند.