سال هاست جدایی دانشگاه از مسائل اصلی کشور به عنوان یکی از مهمترین نقاط ضعف نظام آموزش عالی کشور مطرح میشود؛ اما ظاهرا صادق زیباکلام، استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، در حال تبدیل شدن به تهدیدی بزرگتر برای دانشگاههای ایران است؛ مردی که با گافهای هر روزه خود در حال اعتبارزدایی پیوسته از دانشگاههای ایران است!
به گزارش «تابناک»؛ صادق زیباکلام که به سبب تألیفات متنوع و ارائه روایتهای متفاوت از پارهای مسائل تاریخ معاصر و همچنین سیاست خارجی ایران مورد توجه و علاقه بسیاری از دانشجویان سیاست و مخاطبین رسانهها در ایران است، این روزها در حالی به صدای غالب اساتید علوم سیاسی در فضای عمومی ایران تبدیل شده است که با اشتباهات مکرر و گافهای پرتعدادش، این پرسش را به ذهن متبادر میسازد که اگر اساتید دانشگاههای ایران همینی هستند که زیباکلام نشان میدهد، آیا نظام سیاسی ایران حق ندارد به کار و نظریات دانشگاهیان بیاعتماد باشد؟
زیباکلام یکی از سهلالوصولترین افراد رسانههای ایران و به ویژه مطبوعات اصلاحطلب است و کمتر روزی است که سخنان وی در تعدادی از این رسانهها نقل نشود. فضای مجازی و ابزارهای جدید ارتباطی، این امکان را نیز در اختیار وی گذاشته که بدون نیاز به درخواست رسانهها، نظراتش را درباره موضوعات مختلف از فوتبال گرفته، تا تحلیل سینما، وضعیت القاعده، مناقشه اعراب و اسرائیل، احتمال خطر بازگشت احمدینژاد و اشتباهات مقامات دولتی خطاب به دولتمردان و مردم ایران بیان کند.
زیباکلام حتی اگر زندانیکشیده دوران ستمشاهی و استاد دانشگاه هم نبود، حق داشت در چارچوب قوانین کشور، نظراتش را درباره هر موضوعی که دوست دارد و از هر طریقی بیان کند. مسأله مهم ولی این است که وقتی نظرات این استاد دانشگاه تهران به ویژه در حوزه تخصصی وی به طور مکرر و روزمره غلط از آب در میآید، وی در قبال دانشگاه و دانشجویان خود احساس گناه نمیکند؟
نامهنگاری با سفیر سوئد در تهران و درخواست قرار دادن نام علی مطهری در فهرست نامزدهای جایزه صلح نوبل در حالی که سوئد و سفیرش هیچ ارتباطی با موضوع جایزه صلح نوبل ندارند و سازوکار انتخاب جایزه صلح نوبل در کمیته صلح نوبل وابسته به پارلمان نروژ انجام می شود و یا پیشبینی افول جریانهای افراطی در نتیجه تحولات در کشورهای عربی از جمله اشتباهات مشهورتر و قدیمیتر زیباکلام در حوزه تخصصی کار اوست.
هر کسی با هر میزان اطلاعات ممکن است گاهی دچار خطاهایی از این دست بشود، ولی مشکل این است که زیباکلام اولا هر چه به ذهنش برسد، بدون یک بررسی اولیه و کوتاه فوری بر زبان و کاغذ میآورد و از آن جایی که اغلب درباره مسائل مهم و حساس ایران نیز اظهارنظر میکند، اشتباهات وی خطرناکتر به نظر میرسند.
از اشتباهات زیباکلام فقط در یکی دو ماه گذشته، میتوان فهرستی طولانی تهیه کرد.
زیباکلام در حالی چنین ادعای عجیبی را درباره جمال عبدالناصر مطرح کرده است که اولا خود رسانههای اسرائیلی اذعان دارند هیچ مدرکی وجود ندارد که عبدالناصر چنین سخنی بر زبان آورده باشد و ثانیا سرعت عمل اسرائیلیها در جنگ شش روزه سال 1967 چنان سرسامآور بود که کشورهای عربی، فرصت دفاع از خود را پیدا نکردند، چه رسد به این که بر تانک هایشان شعار بنویسند.
نظر جمهوری اسلامی در همه سال های گذشته این بوده که روند سازش با اسرائیل هیچ فایدهای برای فلسطینیها نخواهد داشت. بیست و چند سال پس از پیمان اسلو، اکنون کمتر کسی در میان فلسطینیها دیگر مفید بودن گفت وگوهای سازش با اسرائیل را باور دارد.
نکته مهم این که اکاذیب زیباکلام در خصوص عبدالناصر و روند سازش حتی اگر با سیاست رسمی ایران تناقض نداشته باشد، به خاطر دور بودن از واقعیت، اعتماد دستگاههای رسمی سیاست خارجی به دانشگاهها را خدشهدار خواهد کرد.