به گزارش «تابناک»؛ هفته گذشته، محمود حجتی، وزیر جهاد کشاورزی، سفری به استان گیلان و شهرستان لنگرود داشت که با هدف اطلاع از آخرین وضعیت کشاورزان این منطقه و رسیدگی به مشکلات اقتصادی آنها صورت گرفت. در این سفر، حجتی همچنین از برخی کارخانه های تولیدی در بخش برنج بازدید کرد و در جریان آخرین دستاوردهای تولیدی این کارخانه ها قرار گرفت.
در یکی از این دیدارها، حجتی به همراه لاهوتی، نماینده مردم لنگرود در یک کارخانه تولیدی حاضر شدند که از برنج نوعی محصول به نام سبوس تولید می کند و بر اساس گفته های رئیس این کارخانه، در ایجاد آرامش اعصاب بسیار مؤثر است.
در این کارخانه، جمعی از شالیکاران استان گیلان، وزیر را احاطه و از او در مورد چرایی واردات بی رویه برنج به کشور سؤال کردند. در میان همه کشاورزان منتقدی که با دستانی پینه بسته و چهره های اندوهگین، از حجتی می پرسیدند، یکی از اهالی منطقه با اصرار و سماجت خاصی خود را به وزیر کشاورزی رساند و از او در مورد چرایی افزایش واردات برنج ـ آن هم در دورانی که محصول شالیکاران ایرانی در بازار موجود است ـ پرسید؛ شهروندی که بارها سؤال خود را تکرار کرد و اصرار داشت که وزیر پاسخ او را بدهد.
در این میان اما واکنش حجتی و نماینده مردم لنگرود به این اصرارهای همراه با اشک و التماس جالب، قابل تأمل و البته ناراحت کننده بود. آقای وزیر که گویا پاسخی برای پرسش این شهروند شمالی نداشت، در برابر عجز، التماس و اصرار او سکوت کرد و در ابتدای امر صلاح آن دید که به صحبت هایی که می شنود، توجهی نکند.
اصرار و سماجتی که این شالیکار شمالی از خود نشان داد، در نهایت باعث شد تا حجتی لب به سخن بگشاید و جمله ای بر زبان بیاورد که هم آب سردی بر پیکر این شهروند باشد و هم انتقادات سنگینی را متوجه خودش کند.
وزیر جهاد کشاورزی که به این شهروند توصیه کرد، از سبوس هایی که در کارخانه محل بازدید تولید می شود و به دلیل داشتن ویتامین B12 آرامش بخش است، استفاده کند و بتواند آرامش خود را به دست آورد و از این حالت بر افروختگی و ناراحتی خارج شود.
جدا از حاشیه هایی که این سفارش آقای وزیر برای او به بار آورد، موج سنگینی از انتقادات را متوجه او کرد و در نهایت او مجبور شد در مقام پاسخ با پناه بردن به خدا، توضیح دهد که اصلاً قصدی مبنی بر توهین یا بی احترامی به شالیکاران را نداشت. مسأله مهم این است که اصلاً چرا او باید در پاسخ به این نقد و سؤال جدی از مزاح و شوخی استفاده کند؟!
با فرض اینکه سبوس هایی که آقای وزیر به شالیکاران توصیه خوردنش را می کند، باعث آرامش روان و اعصاب انسان شود، سؤالی که همچنان بی جواب مانده و نیاز به توضیح مسئولانی مثل وزیر کشاورزی دارد، چرایی افزایش واردات برنج آن هم در بازه هایی است که تولید داخل به اندازه کافی در بازار وجود دارد؟!
در همین رابطه کافی است به سخنان علی اکبر مهرفرد، معاون بازرگانی و توسعه صنایع کشاورزی وزیر استناد کرد که حدوداً ماه پیش از افزایش 40 درصدی واردات برنج در هفت ماهه نخست سال سخن گفت و تأکید کرد: به دلیل مبارزه با قاچاق برنج و کنترل تجارت غیر رسمی برنج واردات برنج را افزایش دادیم.
اینکه بازار داخلی به دلیل محدودیت در تولید برنج نیاز به واردات این محصول دارد، موضوعی کاملاً بدیهی است و هیچ کس به آن انتقاد ندارد؛ اما این پرسش مهم وجود دارد که چرا در بازه هایی که تولید داخلی روانه بازار می شود و کمبودی احساس نمی شود، به میزان چشمگیری واردات برنج افزایش می یابد و کار به جایی می رسد که شالیکاران با اشک و التماس در برابر وزیر جهاد کشاورزی پاسخشان را با مزاح و شوخی دریافت می کنند؟
مسأله ای که در جریان سفر حجتی به گیلان برای وزیر کشاورزی به یک حاشیه جنجالی بدل و به وسیله بسیاری از رسانه ها و مقامات با تشریح جزئیات روشن شد، در برابر سؤال مهم و حساسی که شالیکاران از او پرسیدند، ولی پاسخ مشخصی دریافت نکردند، جز یک حاشیه چیز دیگری نبود.
انتظار این است که اکنون که وزیر جهاد کشاورزی به احتمال زیاد چندین بار کلیپ گفت و گوی هفته گذشته خود با شالیکار نگران شمالی را دیده و پرسش او به خوبی برایش روشن شده است، نه در مقام حرف بلکه در مقام عمل با پاسخی در خور رو به رو شود و وزارتخانه جهاد کشاورزی با در پیش گرفتن تدابیری دقیق نسبت به تنظیم بازار برنج اقدام کنند.