روزنامه شرق با کاظم جلالی در باره وقایع کهریزک در سال 88 گفت وگو کرده است.
بخشی از این مصاحبه را می خوانید:
این روزها از حکم آقای مرتضوی برای جریان کهریزک صحبت میشود. شما سخنگوی کمیته بررسی زندانها بودید و به بازداشتگاهها سرکشی کردید. آن زمان در گزارشی که خواندید از دو نفر از نامزدها انتقاد کردید که چرا قانونشکنی کردهاند. گزارش کمیته را بیطرفانه ارزیابی میکنید؟
دوباره این سؤالات را میپرسید و برایمان هزینهتراشی میکنید. الان باید به مسائل اصلی کشور که در حوزه اقتصاد است بپردازیم، اما اگر گزارش را بخوانید از کسی دفاع نشده است. انتقاد در حد یک پاراگراف و البته قابلدفاع هم بود که اتفاقا صداوسیما خیلی آن را برجسته کرده بود. برخی آدمهای منصف از جریان اصلاحطلبی همان زمان با من تماس گرفتند و گفتند این چه گزارشی است که دادهاید، من گفتم شما متن گزارش را کامل بخوانید و بعد قضاوت کنید. همانها وقتی متن را خواندند گفتند این یک گام به پیش بود و شما منصفانه رفتار کردید. آنجا بحثمان این نبود که به ماجرای انتخابات ریاستجمهوری بپردازیم. بحثمان این بود که چه اتفاقاتی رخ داده است و در مورد تکتک اتفاقات صحبت کردیم. ابتدا از زندان اوین بازدید کردیم. به ما گفته بودند ظرفیت زندان اوین پر است و باید همه واکسن مننژیت میزدند. رفتیم در زندان اوین دیدیم ظرفیت خالی است و به همین دلیل زندانیان کهریزک را به زندان اوین آوردند و مسئولان زندان تزریق واکسن مننژیت را غیرضروری میدانستند و دو ساعت با زندانیانی که از کهریزک منتقل شده بودند گفتوگو کردیم.
ماجرای گفتوگویتان چه بود؟
در آن ملاقات اعضای کمیته، از جمله آقایان بروجردی، حیدرپور، سردار کرمی، نماینده کرمان و تجری در زندان اوین با این افراد ملاقات کردیم. وقتی از ماجراهایی که در زندان کهریزک بر آنها گذشته بود تعریف میکردند همه ما گریه میکردیم و آقای بروجردی هم بغض کرده و چون رئیس و ادارهکننده جلسه بود خودش را کنترل میکرد و گریه نمیکرد. بچهها خاطرات تلخی را از کهریزک نقل کردند. ما تا ساعت ١٢ شب در زندان اوین ماندیم. بخش زیادی از افراد آزاد شدند. قبل از رفتن به زندان، شایعهای به شکل وسیع در رسانهها شکل گرفته بود که یکسری آدم گم شدهاند. در آنجا بررسی کردیم و نتیجه آن شد که افرادی که به زندان میرفتند به دلیل اینکه برایشان سوءسابقه نشود، نام جعلی را میگفتند و از هویت خودشان چیزی نمیگفتند و خانوادهها با نام اصلی دنبالشان میگشتند. بنابراین تصور گمشدن اشخاص برایمان روشن شد و همان زمان من مصاحبه کردم و توضیح دادم.
پس کسی در آن قضیه گم یا مفقود نبود.
خیر؛ البته اوایل این بحثها خیلی داغ بود. ما با بچهها صحبت کردیم که خانوادههایتان در بیرون نگران شما هستند و شما هویت اصلی خودتان را اعلام کنید تا از نگرانی درآیند.
از خاطرات آن ملاقات برایمان بگویید، خاطرهای که هنوز گوشه ذهنتان سنگینی میکند.
اساسا کهریزک محیطی برای بردن افرادی از این تیپ نبود. چون آنجا افرادی بودند که به لحاظ اخلاقی خیلی دردسرساز بودند و به یاد دارم که یک بار مسئولان انتظامی و قضائی در کمیسیون امنیت ملی در مجلس ششم درخصوص فلسفه این زندان و جنایاتی که این افراد شرور انجام میدادند، گزارشی دادند که برخی از اعضای کمیسیون اشک ریختند. از آن طرف هم کسانی که در آنجا مأمور بودند تشخیص نمیدادند چه کسی چهکاره است. هرکسی وارد آن محیط میشد، یک استانداردی داشتند که با آن استاندارد برخورد میکردند؛ مثل اینکه دست شما زیر پرس باشد، دستتان را پرس میکند و برایش با آهن فرقی ندارد. بنابراین آنجا از جهت کتکزدن و نوع رفتارهایی که نسبت به این بچهها اعمال شده بود، بسیار خلاف شأن و نامناسب بود. آن زمان گفتند به این دلیل این افراد را به کهریزک بردیم که جا نبود و ما به زندان اوین که رفتیم، دیدیم اتفاقا جا هست و اینها دروغ گفتند. همه آنهایی را که به کهریزک برده بودند به زندان اوین منتقل کردند و بعد مشخص شد که موضوع کمبود جا از اساس کذب بود.
شما با آنها که کهریزک بودند، صحبت کردید و اشک ریختهاید. بعد از مدتها حکم آقای مرتضوی از پنج سال به دو سال حبس تقلیل مییابد. از حکم ارائهشده راضی هستید؟
در مقام قضاوت نمیخواهم قرار بگیرم و قاضی هم نیستم. ولی به نظرم یکی از جاهایی که حتما نظام ظرفیت خودترمیمی خودش را نشان داد، اینجاست. در همان زمان مقام معظم رهبری شخصا دستور تعطیلی کهریزک را دادند و بیشترین پیگیری از ناحیه ایشان انجام شد. در مجموعه نظام قرار بر این بود که از این افراد دلجویی شود. چند نفر هم در این حادثه کشته شدند. مورد مشهورش مرحوم روحالامینی بود. طبیعی است این رفتار و اتفاقی که افتاد اینطور نبود که بهراحتی قابل گذشتن باشد و امیدواریم چنین رفتارهایی در داخل سیستم تکرار نشود اما در آن زمان اول رهبری و بعد، از طرف مجلس و دستگاه قضا همه مصمم بودند این حادثه را ترمیم کنند. اما در مورد اینکه حکم چیست و مقدماتش چه بوده، نمیدانم. ضمن اینکه آن زمان آقای مرتضوی میگفت در شرف دفاع از رساله دکترایم بودم و خودش هم گرفتار بود و بعضی کارها را به معاونانش واگذار کرده بود.
در زمانی که ماجرای کهریزک رخ داد؟
بله. همان زمان برخی جلسههایی که داشتیم با معاونان ایشان برگزار میشد.
کهریزک چگونه تعطیل شد؟
مقام معظم رهبری دستور تعطیلی را دادند و آقای جلیلی بهعنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی مصاحبه کردند و گفتند جایی بود که طبق استاندارد نبوده و رهبری دستور تعطیلی آن را دادهاند. فردای آن روز من در مصاحبه نام کهریزک را بردم.
این گفته را قبول دارید که اگر پسر آقای روحالامینی در آن جریان کشته نمیشد، شاید ماجرای کهریزک به این وسعت رسانهای نمیشد؟
بالاخره فوت آقای روحالامینی بیتأثیر نبود اما تنها عامل پیگیری هم نبود؛ شاید پیگیریها را تسریع و بیشتر برجسته کرد.
در گزارش خواندم بار اول که رفتید اجازه ملاقات با زندانیان را ندادند.
خیر؛ بار اول با زندانیان ملاقات کردیم و تا ١٢ شب در زندان ماندیم و بسیاری همان شب حضور ما آزاد شدند و ما آنها را هنگام آزادی مشایعت کردیم و روزهای بعد به بندهای ٢٠٩ و ٢٠٤ رفتیم و با برخی از زندانیان به شکل رندم ملاقات کردیم که در بین این ملاقاتشوندگان آقایان قوچانی و امام هم بودند.