دادگاه کیفری، مردی را که متهم بود در درگیری طایفهای و در پی خونخواهی خواهرزادهاش، خود رأسا تصمیم به اجرای مجازات گرفته بود، از اتهام قتل تبرئه اما بهدلیل شرکت در نزاع و تیراندازی محکوم کرد.
به گزارش شرق، این مرد متهم بود با همدستی خواهرزاده دیگرش سر راه جوانی که برادرش مرتکب قتل شده بود، قرار گرفته و بعد از بهقتلرساندن او و بریدن گوشهایش محل را ترک کرده است. متهم در همه مراحل تحقیقات مدعی شد این عامل قتل خواهرزادهاش بوده که به محل رفته و بعد از قتل هم متواری شده است. بر اساس محتویات پرونده نیز متهم اصلی در این قتل فردی است که متواری شده اما باتوجه به طایفهایبودن درگیری، نماینده دادستان برای دایی متهم اصلی که متهم به شرکت در نزاع بود، درخواست قصاص کرده بود. این قتل یک سال قبل در شهرستانی در استان قزوین اتفاق افتاد. براساس گزارش شهروندان، مأموران متوجه شدند مردی با شلیک گلوله به قتل رسیده و ضارب بعد از جنایت اقدام به بریدن گوشهای مقتول کرده است.
بررسیهای مأموران نشان داد مقتول جوانی به نام آرش است که یک سال قبل برادرش متهم به قتل شده بود و پروندهای در دادگاه داشت. با توجه به آنچه به دست آمده بود، پلیس متوجه شد عامل قتل برادر فردی است که به دست برادر مقتول دوم کشته شده است، ضمن اینکه مشخص شد افراد دیگری هم متهم را در دومین قتل همراهی کردهاند. با توجه به اینکه رامین -متهم به قتل- متواری بود، مأموران سیامک، رضا و سه نفر دیگر از متهمان را شناسایی و بازداشت کردند.
سیامک که دایی رامین است، به مأموران گفت: سالها قبل اختلافی بین طایفه ما و طایفه آرش بر سر زمین به وجود آمد و همین امر باعث شد اختلاف بین دو طایفه همچنان گسترش پیدا کند و در این میان چند نفر از جمله خواهرزاده من، سیاوش، به قتل برسد. ما شکایتی را مطرح کردیم و تحقیقات آغاز شد و برادر آرش، به نام آرمین، بهعنوان متهم به قتل بازداشت شد. بعد از انجام محاکمه و با توجه به مدارک موجود در پرونده هیئت قضات آرمین را به قصاص محکوم کردند و این حکم نیز تأیید شد، اما مدتها گذشت و حکم اجرا نشد این مسئله به شدت رامین را ناراحت کرده بود؛ درگیری بین دو طایفه بالا گرفت تا اینکه من متوجه شدم خواهرزادهام، رامین، قصد دارد خودش انتقام خون برادرش را بگیرد. سعی کردم او را منصرف کنم، اما نتوانستم بنابراین با ترفندی متوجه شدم او چه زمانی قصد انتقامگیری دارد.
متهم گفت: شب حادثه خودم را به آنجا رساندم میدانستم رامین میخواهد سر راه آرش قرار بگیرد و او را بکشد، هنوز چندمتری تا رسیدنم به محل مانده بود که صدای شلیک گلولهها را شنیدم و متوجه شدم خواهرزادهام کار خودش را کرده است. او گوشهای مقتول را هم بریده بود و چند نفر دیگر، از جمله رضا که همراه او بودند در این راه کمکش کرده بودند.
وقتی از متهم سؤال شد که اگر قصد میانجیگری داشته به چه دلیل با خود سلاح حمل کرده بود، گفت: من برای امنیت خودم سلاح بردم، اما شلیک نکردم.
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، با توجه به اینکه رامین، متهم اصلی پرونده، همچنان متواری بود پرونده برای رسیدگی به اتهام سایر متهمان به دادگاه ارسال و وقت رسیدگی به آن تعیین شد.
در روز رسیدگی، بعد از اینکه نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد، برای سیامک، دایی رامین که متهم ردیف دوم بود، درخواست صدور حکم قصاص کرد و گفت: با توجه به اینکه درگیری قبیلهای و طایفهای است، بنابراین برای متهم ردیف دوم درخواست قصاص دارم تا درگیری بین دو نفر تمام شود و دیگر کسی کشته نشود، همچنین او برای متهمان دیگر درخواست صدور حکم قانونی کرد. در ادامه اولیایدم در جایگاه حاضر شدند و درخواست صدور حکم قصاص و مجازات برای متهمان کردند.
در ادامه، سیامک در جایگاه حاضر شد؛ او گفت: من اتهام مشارکت در قتل را قبول ندارم و همانطور که گفتم برای جلوگیری از خونریزی بیشتر به محل رفته بودم، ضمن اینکه سلاحی که من در دست داشتم کلاشینکوف بود، درحالیکه مقتول با اسلحه شکاری کشته شده است. خواهرزادهام بعد از قتل متواری شد و من از آن به بعد در زندان هستم و اصلا نمیدانم او کجاست.
سپس عبدالصمد خرمشاهی، وکیلمدافع متهم و همکارش، دفاعیات خود را به دادگاه ارائه دادند. خرمشاهی گفت: براساس محتویات پرونده و شواهد شهود، ابتدا صدای شلیک گلوله با اسلحه شکاری شنیده شده و به فاصله چند دقیقه صدای شلیک گلوله با کلاشینکوف. بنابراین موکل من مرتکب قتل نشده است، ضمن اینکه او برای میانجیگری در محل بود و با فاصله متهم ردیف اول که حالا متواری است، به محل رسید. همانطور که محتویات پرونده نشان میدهد، متهم اصلی رامین است.
اینکه دادستان درخواست قصاص برای موکل من کرده تا درگیری دو طایفه تمام شود، ایراد قانونی دارد. او در دفاع از دیگر متهمان نیز گفت: دیگر موکلان هم در محل حضور داشتند، اما در قتل نقشی نداشتند و این مسئله را شاهدان قتل که از خانواده مقتول هستند نیز تأیید کردهاند. البته همانطور که قضات میدانند تا زمانی که متهم اصلی پرونده دستگیر نشود و دادگاه از او تحقیق نکند نمیتوان متهمان دیگر را به استناد اینکه قطعا او مرتکب قتل شده است، محاکمه کرد و قتل را به آنها نسبت داد. ضمن اینکه دادگاه براساس گفتههای متهمان و سایر مدارک واقعیت را کشف میکند و حالا مهره اصلی این پرونده متواری است، بنابراین درخواست دارم به این نکته توجه شود.
بعد از پایان دفاعیات متهمان و سایر مدارک موجود در پرونده، هیئت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند و در نهایت دایی متهم اصلی را از اتهام قتل تبرئه و به جرم شرکت در نزاع و تیراندازی به حبس محکوم کردند و سه تن از چهار متهمی را که در قتل معاونت داشتند هم تبرئه و متهم پنجم را به تحمل حبس بهدلیل معاونت در قتل و جنایت بر میت محکوم کردند.